این نوعروس که احتمالا مسیحی بود در طول راه چنان شیفته رفتار و گفتار و منش اباعبدالله (ع) شد که در کربلا همسرش را برای یاری اباعبدالله (ع) تشویق کرد. او در بازگشت عبدالله از میدان، در حالی که انگشتان دست عبدالله قطع شده بود، گفت:عبدالله! عزیزم! میثاق را فراموش نکن؛ بنابراین گزارش، وقتی حلقه محاصره تنگ شد و دست راست عبدالله قطع گردید.
هانیه عمودی از خیمه برداشت و به رزمگاه شتافت و درست لحظهای به بالین همسرش رسید که پایش نیز قطع شده بود. هانیه خون از صورت همسر گرفت. پیشانی مردانهاش را بوسید. به او آفرین گفت و سپس گفت:پدر و مادرم فدایت باد که از پاکان و ذریّه پیامبر دفاع کردی. بهشت بر تو گوارا باد! از خدا بخواه مرا نیز با تو همسفر کند.
عمرسعد که نگران تأثیرگذاری این صحنه
بر سپاهش بود. به شمر اشاره کرد و شمر غلامش رستم را فرستاد تا با ضربه
عمودی به این صحنه خاتمه دهد. عمود فرود آمد و جویباری از خون بر صورت
هانیه نشست. لحظهای بعد هانیه، عروس گلگون کربلا بر سینه همسرش افتاد و دو
گل ارغوانی با هم به بهشت وصل محبوب پیوستند.
گفتنی است هانیه تنها زن شهید کربلا است. او هنگام شهادت حدود ۱۸ تا ۲۰ ساله بود.
پی نوشت:
۱. تاریخ طبری
۲. مقتل خوارزمی
۳. تاریخ کامل
۴. بحارالانوار
۵. انصارالحسین (ع)
۶. ابصارالعین
۷. آینه در کربلاست (محمدرضا سنگری)