21 مهر 1400 7 (ربیع الاول 1443 - 15 : 20
کد خبر : ۹۰۲۵۸
تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۴
در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد
اولین شب از چهارمین دوره سوگواره شعر برآستان اشک با اجرای محمود حبیبی کسبی و مرثیه خوانی مهدی زنگنه، و شعر خوانی ناصر فیض، محمد سعید میرزایی، وحید قاسمی، مجید لشکری، میلاد عرفان پور، حافظ ایمانی و علی عباسی در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.

گزارش تصویری


عقیق: اولین شب از چهارمین دوره سوگواره شعر برآستان اشک با اجرای محمود حبیبی کسبی و مرثیه خوانی مهدی زنگنه، و شعر خوانی ناصر فیض، محمد سعید میرزایی، وحید قاسمی، مجید لشکری، میلاد عرفان پور، حافظ ایمانی و علی عباسی در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.

اولین شاعر این شب، ناصر فیض شاعر طنز پرداز بود که شعرهای آیینی متعددی نیز در کارنامه خود دارد. غزلی که این شاعر به ساحت مبارک حضرت ابوالفضل تقدیم کرد، به این شرح است:

شکست باورت ای کوه پشت خنجر را
نشاند در تب شک غیرت تو باوررا
برادری به وفاداری تو معنی یافت
که از گلوی تو فریاد زد برادر را
برای آنکه مبارک شود علامت عشق
به دستهای تو دادند زخم خنجر را
فرات آینه شد پیش چشم غیرت و آب
مگر نشان بدهد حیرت مصور را
نگاه کردی و دیدی حرم در آتش بود
و شعله شعله چرخانی از کبوتر را
گذشتی از سر آب و به خاک افتادی
که سر به سجده گذاری هر آن مقدر را
فرات بعد تو عمری به خون تپید و گریست
عطش جز این نشناسد زبان دیگر را
تویی که نام تو باهر چه رود پیوسته است
و بی تو آب نمی بیند آن طرف تر را

سعید محمد میرزایی شاعر غزلسرای دیگر به عنوان دومین نفر پشت تریبون آمد و پس از سلام به ساحت حضرت امام حسین (ع) این شعر را خواند:

ای سر دور از بدنت قاری آیات خدا

سینه تیر خورده ات غیر مناجات خدا

جبین سنگ خورده است شیشه مشکات خدا

صورت خون گرفته ات صبح ملاقات خدا

قلب به خون نشسته ات صومعه ذات خدا

تو صاحب الامر به معروفی و معروف خدا

ذکر تو مانوس ملک قلب تو مالوف خدا

ای حرمت سلطنت مطلق موقوف خدا

خون جبین زینبت روضه مشعوف خدا

دست ابوالفضل تو شد صاحب میقات خدا

ای همه جسم مصطفی گوشت و خون و پوستت

نذری سفره خدا گوشت و خون و پوستت

پاک ترین آیه ها گوشت و خون و پوستت

زهم چگونه شد جدا گوشت و خون و پوستت

از دم کنه خنجر کاهل ناپاک حسین

تیغ رسیده بود تا سر ز تنت جدا کند

نه رگ به رگ زیارت جامعه کربلا کند

نه  رگ به رگ بوسه زند گریه کند صف کند

نه هر نفس صبر کند شرم کند حیا کند

 وحید قاسمی نیز در وصف حضرت ابوالفضل عباس چند بیتی خواند که بخشی از آن به این شرح است:

بی گریه این دو چشم چه آید به کار ما

بی روضه ات نمی گذرد روزگار ما

کی زائر توایم درآمد دمار ما

جان تو و حسین نبود این قرار ما

شب های جمعه گریه ما جنس دیگری است

ما را اگر حرم ببری ذره پروریست

نام تو اهل تزکیه را مست می کند

حتی ردیف و قافیه را مست می کند

بلخ و حجاز و قونیه را مست می کند

در ریل اشک قرنیه را مست می کند

نام مبارکت آنقدر چاره ساز شد

هر کس نیازمند تو شد بی نیاز شد

وی در ادامه خاطره ای تعریف کرد و گفت: پانزده سال پیش شب دوم یا سوم محرم جوانی آمد و گفت که می خواهد وسط هیئت بنشیند و سینه بزند. مخالفت کردیم ولی با اصرار هایش علت را جویا شدیم که گفت یک جوان ارمنی است و هر سال هیئتی را پیدا می کند و درآن سینه می زند . او روز تاسوعا آنقدر برای حضرت عباس سینه زد  که از حال رفت. واقعا از رفتاری که با این جوان مخلص داشتیم پشیمان شدم و خجالت کشیدم. اهل بیت برای همه مردم و همه مذاهب است.

قاسمی همچنین مرثیه ای خواند و تقاضا کرد که حاضران برای باز شدن گره ای که 2-3 سال است در زندگی دارد، دعا کنند. او همچنین خاطره ای از زمانی که مادرش در بستر بیماری بود تعریف کرد که وقتی به بیمارستان و به عیادت مادرش رفته بود برای بیمار لاعلاجی که در تخت کنار مادرش بستری بود، این رباعی را که در وصف امام رضا (ع) است سرود:

نزدیکی این کویر آبادی هست

از عالم غیب دست امدادی هست

روزی که پزشک جوابت کردند

لبخند بزن پنجره فولادی هست

مجید لشکری شاعر دیگری بود که شعری با مطلع «ای سخن از داغ تو مطلع شده / بین تن و تیغ معطل شده» را برای حاضران خواند.

میلاد عرفان پور شاعر دیگری بود که چند رباعی را به ساحت حضرت ابوالفضل عباس تقدیم کرد که به این شرح است:

ابریم که ارث پدری مان اشک است

مشق شب و درس سحری مان اشک است

هرکس به زبان خود سخن می گوید

ما نیز زبان مادری مان اشک است

ای دل دل داغدیده مرثیه خوان

ای خون زلال القمه در تو روان

در خیمه عمر فرصت زمزمه ای گر دست در

روضه عباس بخوان

طلایه دار سپاهم بلندکن سر را

غم تو می شکند غارت برادر را

چقدر زخم نشسته به ماه پیکر تو

چگونه وصف کنم جنگ نابرابر را

حافظ ایمانی و علی عباسی نیز شاعران دیگری بودند که با شعر خوانی خود حال و هوایی معنوی به مجلس بخشیدند.

در انتهای شعر خوانی این هفت شاعر گرانقدر و شعرهایی که محمود حبیبی کسبی در فواصل برنامه می خواند، مهدی زنگنه برای مرثیه خوانی روی صحنه حاضر شد و مخاطبان را به فیض رساند.

زنگنه با تقدیر از فرهنگسرای اندیشه برای برگزاری این مجلس سوگواری برای چهارمین سال متوالی گفت: برای ما هیچ فرقی بین این سالن و هیئت های عزاداری که می رویم نیست. هر جا که پرچم امام حسین (ع) باشد ما زیر آن پرچم عزاداری خواهیم کرد. هرجا روضه حضرت قمر بنی هاشم برگزار می شود حضرت حجت حضور دارند. امیدوارم در این دقایق پایانی عنایت خاص ایشان شامل حال ما شود.

در انتهای این مجلس به قید قرعه یک نفر از حاضران برای زیارت عتبات عالیات انتخاب شد.

سوگواره شعر آیینی «بر آستان اشک» 29 و 30 شهریورماه در سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای اندیشه میزبان دوستداران و دلدادگان حسینی خواهد بود. 

 

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: