عقیق:جامعه قرآنی کشور این هفته به دیدار خانواده شهید سعید فرشچی نصر رفتند. اخذ دیپلم با معدل ۱۹.۸۰ و کسب رتبه ۲۸ کنکور سراسری در این دیدار پدر شهید درباره فرزندش گفت: سعید از همان دوران کودکی به درس علاقه داشت و من و مادرش از همان زمان با هم قرار گذاشتیم پرورش برای ما نسبت به آموزش اولویت داشته باشد از این رو بچهها را در مدارس خوبی نامنویسی میکردیم. سعید دوره دبیرستان را با معدل ۱۹.۸۰ پشت سر گذاشت و در کنکور سراسری هم رتبه ۲۸ را بدست آورد. کنار شهید بهشتی دفنم کنید این شهید عزیز در سالهای پیروزی انقلاب در مبارزات شرکت میکرد و پس از انقلاب هم به حزب جمهوری اسلامی پیوست و از عاشقان شهید بهشتی بود تا جایی که وصیت کرد که اگر شهید شدم من را کنار شهید بهشتی دفن کنید. دو سال اول انقلاب که دانشگاهها تعطیل بود در حزب جمهوری اسلامی فعالیت کرد و پس از بازگشایی دانشگاهها در کنکور شرکت کرد و رتبه ۲۸ را بدست آورد. در درس، کار و مسئولیت بسیار جدی بود و وظایفش را بهترین نحو انجام میداد. شاید بتوان از خارج دکتر و مهندس وارد کرد اما امثال شهید مطهری همینجا باید تربیت شوند مدتی در دانشگاه با جدیت درس خواند اما در ادامه از تحصیل در دانشگاه منصرف و قصد رفتن به حوزه علمیه را کرد. مدتی با او بحث داشتم تا این کار را نکند اما تصمیمش را گرفته بود و به من گفت: شاید اگر در کشور دکتر و مهندس نباشد بتوان از خارج دکتر و مهندس وارد کرد اما امثال شهید مطهری را نمیتوانیم از خارج بیاوریم و باید در کشور خودمان تربیت شوند. شهادت در عملیات کربلای ۵ به همراه دوستش مسعود که از قبل از انقلاب با هم دوست و همکلاسی بودند به مدرسه آیتالله مجتهدی رفتند و در کنار آن مکاسب را در مدرسه مروی خواندند چند سال با علاقه درس خواند و در کنار درس عزم رفتن به جبهه کرد. جبهه رفتنش فقط در زمان عملیاتها بود و در چند عملیات از جمله کربلای ۴ و فاو حضور داشت تا اینکه در کربلای ۵ مسعود دوست سعید مجروح شد و سعید او را با آمبولانس به عقب برگرداند. اما در ادامه عملیات به شهادت رسید. در کنار همه فعالیتها علاقه خاصی به قرآن کریم داشت و در منزل برای بچهها جلسه قرآن برپا میکرد و به آنها آموزش میداد. در رضوان پروردگار هستم یکبار در خواب سعید را دیدم و از او سؤال کردم که آیا در رحمت پروردگار هستی؟ گفت: ما اینجا در رضوان پروردگار هستیم. در ادامه مادر شهید درباره فرزندش گفت: سعید و دوستش درسشان خیلی خوب بود و در کنار درس فعالیتهای مختلفی داشتند، صبحهای جمعه با دوستانش در منزل جمع میشدند و درس میخواندند و بعد از آن هم به نماز جمعه میرفتند. گاهی اوقات جمعهها به منزل میآمد و برادر کوچکش را نگه میداشت و تا من و پدرش به نماز جمعه برویم. احترام زیادی برای ما قائل بود و همیشه از من میپرسید که آیا از من راضی هستی؟ همیشه حضورش را کنارم احساس میکنم و گاهی در کارها از او کمک میگیرم.منبع:فارس