پژوهشگر تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند گفت: تحریف در تاریخ اسلام دلایل متعددی چون حب و بغضهای شخصی و تحریفات عامدانه حاکمان سیاسی دارد که تبیین آن بسیار در افزایش بینش مؤثر است.
عقیق:محمدحسن الهیزاده، پژوهشگر تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند در گفتوگویی در خراسانجنوبی گفت: اگر میخواهیم دلایل و چرایی تحریف تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار دهیم در وهله نخست باید تعریف دقیقی از تاریخ و اسلام داشته باشیم.
وی درباره معنای حقیقی تاریخ اظهار کرد: وقتی سخن از تاریخ میگوییم منظور گذشته و یا تنها رویدادها و حوادث نیست بلکه تاریخ بررسی حیات اجتماعی انسان در گذشته و به معنای دقیقتر بررسی حیات اجتماعی انسان در زمان و مکان معین است.
پژوهشگر تاریخ اسلام بیان کرد: اسلام را نیز میتوان از دو زاویه مورد تبیین قرار دارد، از زاویه درونی و آن زمانی است که اسلام را به عنوان یه اعتقاد و آیین پذیرفتهایم و از زاویه بیرونی که اسلام را به عنوان یک پدیده بررسی میکنیم.
الهیزاده ادامه داد: در حوزه تاریخ ما اسلام را از زاویه بیرونی مورد بررسی قرار میدهیم تا بتوانیم تا آنجا که ممکن است بدون حب و بغض و منصفانه آن را روایت کنیم چرا که بررسی منصفانه و بدون حب و بعض بسیار حائز اهمیت است.
تفاوت تحریف با جعل و خرافه
وی افزود: از تحریف نیز باید معنای دقیقی داشته باشیم چرا که این واژه با کلماتی چون جعل و خرافه متفاوت است، اصل تحریف واقعیت داشته که مورد تغییر قرار گرفته ولی جعل از اساس هیچ واقعیتی نداشته است و خرافه نیز که در حوزه باورها رخ میدهد.
عضو هیأت علمی دانشگاه بیرجند گفت: تحریف در تاریخ اسلام به معنای عام آن میتواند عامدانه و یا از روی سهو باشد چرا که درپارهای موارد انسانها به سبب ویژگیهایی که دارند علیرغم همه دقتها ممکن است چیزی را تحریف کنند.
الهیزاده اظهار کرد: وقتی انسان نسبت به شخصی باورهایی و حب و بغضهایی داشته باشد، ناخودآگاه ممکن است در نقل تاریخ بخشهایی که مرتبط به اوست را یا کمرنگ و یا نادیده بگیرد و یا آن را پررنگ جلوه دهد.
وی بیان کرد: چنین فردی ممکن است هیچ قصد و غرضی هم نداشته باشد اما باورهایش ناخودآگاه در نقل تاریخ در او اثر گذاشته است، به عنوان مثال ممکن است کسی که محبت به علی(ع) دارد در نقل تاریخ به دنبال مواردی باشد که ایشان را اثبات کند و یا بر عکس این اتفاق رخ دهد.
توجه به یک بعد خاص از اتفاقات تاریخ صدر اسلام، زمینهساز تحریف
پژوهشگر تاریخ اسلام ادامه داد: نکته دیگری که در تحریف تاریخ تأثیر گذاشته بحث اشتراکیابی است، به عنوان مثال حادثه عاشورا ممکن است چند بُعد داشته باشد اما ما آن بعد را پررنگ میکنیم که با آن احساس اشتراک بیشتری پیدا میکنیم.
الهیزاده افزود: در این صورت سایر ابعاد ناخواسته کمرنگ میشوند و یا فرد به طور کلی سایر ابعاد را نمیبیند که این قضیه در نقل تاریخی او تأثیر فراوانی دارد.
وی گفت: در عرصه تاریخ و از جمله تاریخ اسلام کمتر تاریخ نگاری داشتهایم که به صورت عمدی دست به تحریف تاریخ بزند و اگر هم کسی چنین کتابی نگاشته است در فرایند گذر زمان حذف شده است چرا که کمتر علاقمند به تاریخ و پژوهشگری به چنین اثری اعتماد کرده است و بیشتر تحریفات از سوی تاریخنگاران سهوی بوده است.
پژوهشگر تاریخ اسلام اظهار کرد: تحریف از یک منظر دیگر به تاثیر ساختار در بروز تحریف سهوی و غیر ساختاری تقسیم میشود، که تحریفات ساختاری را می توان اینگونه تعریف کرد که وقتی فردی در یک ساختار فکری خیک نظام خاص رشد کرده به طور طبیعی و ساختاری نمی تواند خارج از این نظام فکری بیندیشد.
الهیزاده بیان کرد: به عنوان مثال در تاریخ صدر اسلام زمانی که فردی در نظام فکری امویان رشد میکند و میخواهد درباره حادثه عاشورا نقلی داشته باشد به واسطه ساختار فکری که در آن رشد کرده به دنبال توجیه کار امویان است.
استعمار و تحریف تاریخ
وی ادامه داد: اما یک سری تحریفات غیر ساختاری و یا عامدانه نیز وجود دارد که زمینه تحریف تاریخ را به وجود آورده است که یک مورد آن استعمار است که به عنوان مثال تمایل داشته عنصر خود باوری را در کشورهای جهان سوم کمرنگ کند و از این جهت دست به تحریف زده است.
این پژوهشگر تاریخ اسلام افزود: حاکمان سیاسی نیز بسیار در تحریف عامدانه تاریخ نقش داشته است، در تاریخ صور اسلام وقتی حاکمان اموی و ..را مورد بررسی قرار می دهیم آنان را انسان های منصفی نمی بینیم که بتوانیم به روایت های آنان اعتماد کنیم.
الهیزاده گفت: همین تحریفها در نقل موضوعات است که موجب شد مردم شام در نمازخوان بودن علی(ع) شک داشته باشند که از این قبیل موضوعات در تاریخ اسلام بسیار مشاهده میشود که قابل واکاوی است.
وی با اشاره به اینکه نقش شیطان درون در تحریف تاریخ و بهرهبرداری او از ضعف انسانها را نیز نباید نادیده گرفت، اظهار کرد: آگاهی، داشتن دانش و بینش و اصل ولایت پذیری مورد تأیید در فرهنگ شیعی و استفاده از تجربیات تاریخی نقش مهمی در پیشگیری از تحریف تاریخ دارد.
کتبی که دانش تاریخی را افزایش میدهد
این پژوهشگر تاریخ اسلام بیان کرد: مطالعه کتبی چون انسان ۲۵۰ ساله، کتب شهید مطهری و به صورت تخصصیتر کتب حجتالاسلام رسول جعفریان میتواند نقش مهمی در آگاهی بخشی در حوزه تاریخ اسلام داشته باشد.
وی یادآور شد: اگر میگوییم علی(ع) یا سایر بزرگان الگوی ما هستند، طبیعی است که نیاز داریم بدانیم این الگو در دوران حیات سیاسی، اجتماعی و فردی خود چگونه رفتار کرده است و این نکته یکی از مهمترین دلایل ضرورت مطالعه تاریخ اسلام است.