هنگامی که حضرت علی علیه السلام برای خواستگاری فاطمه علیهاالسلام رفت، پیامبر در خانه ام سلمه بود. حضرت علی علیه السلام در زد. ام سلمه پرسید:کیست؟ قبل از پاسخ خواستگار، پیامبر دستور داد:«در را باز کن و بگو داخل شود. کسی پشت در است که محبوب خدا و رسول است». حضرت علی علیه السلام وارد شد، سلام کرد و در حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله نشست. چشمان خود را بر زمین دوخت. شرم از پیامبر (ص) مانع گفتن خواسته اش می شد. پیامبر(ص) که خود حضرت علی (ع) را بزرگ کرده و از روحیات او باخبر است، سکوت را شکست و فرمود:«می بینم برای حاجتی اینجا آمده ای. خواسته ات را بر زبان آور و آنچه در دل داری بازگو که خواسته ات پیش من پذیرفته است».
حضرت علی (ع) با سخنانی شیرین خواسته اش را چنین بازگو کرد:«پدر و مادرم فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنت اسد گرفتید. با غذای خود و به اخلاق و منش خود بزرگم کردید. نیکی و دل سوزی شما درباره من از پدر و مادرم بیشتر و بهتر بود. تربیت و هدایتم به دست شما بوده و شما ای رسول خدا به خدا سوگند ذخیره دنیا و آخرتم می باشید. ای رسول خدا اکنون که بزرگ شده ام، دوست دارم خانه و همسری داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم. آمده ام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگاری کنم. آیا مرا می پذیرید؟» چهره پیامبر چون گل شکفته شد. گویا انتظار این لحظه را می کشید. خوشحال شد، ولی جواب قطعی را برعهده حضرت فاطمه (س) گذاشت.
خطبه عقد در مسجد
به دستور پیامبر(صلی الله علیه و آله)،
علی(علیهالسلام) به سوی مسجد رفت تا پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز در پی
او بیاید. در بین راه، ابوبکر و عمر را دید و داستان خود را برای آنان
بازگو کرد. آن گاه به مسجد رفت. هم چنین پیامبر(صلی الله علیه و آله) به
بلال دستور داد که مهاجر و انصار را در مسجد گردآورد. پس از مدتی کوتاه،
همگی در مسجد بودند، پیامبر(صلی الله علیه و آله) بر منبر بالا رفت و پس از
ستایش خداوند فرمود:ای مردم! بزرگان قریش، فاطمه را از من خواستگاری کردند
و من در پاسخ گفتم که به خدا سوگند! من شما را رد نکردم، بلکه خداوند شما
را رد کرده است. در همین حال، جبرئیل بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل
شد و گفت:خداوند فرموده است که اگر علی را برای فاطمه نیافریده بودم از آدم
ابوالبشر تا روز قیامت، شوهر و همسری هم تراز فاطمه پیدا نمیشد.پیامبر(صلی
الله علیه و آله) نیز پیام جبرئیل را ابلاغ کرد و فرمود:
ای مردم!
جبرئیل بر من نازل شد و مرا آگاهی داد که خداوند جلیل، علی و فاطمه را در
آسمانها به نکاح هم درآورده است و از فرشتگان گواه گرفت و فرمان داد تا من
نیز در روی زمین، فاطمه را به نکاح علی درآورم و شما را گواه بگیرم. پس
فاطمه را به ازدواج علی درآوردم. ای علی! راضی شدی؟
علی ایستاد و با
چهرهای شاداب فرمود: خدا را بر نعمتهای او سپاسگزارم و گواهی میدهم که جز
او، خدایی نیست. درود بر محمد(صلی الله علیه و آله)؛ درودی که مقام و
درجهاش را بالا برد. ای مردم! خداوند، ازدواج را برای ما پسندیده دانسته و
بدان دستور داده است. خدا، ازدواج من و فاطمه را مقدر ساخته و بدان حکم
کرده است. ای مردم! رسول خدا، فاطمه را به عقد من درآورده و زرهام را بابت
مهر پذیرفت. از آن حضرت بپرسید و گواه باشید.پس از این که پیامبر(صلی الله
علیه و آله) به پرسش حاضران، پاسخ مثبت داد، فرمود:بارک الله لهما و علیهما
و جمع شملهما؛ خداوند برای شما مبارک گرداند و اجتماعتان را پاینده بدارد.
پس از انجام خواستگاری و مراسم عقد وقت آن رسید که حضرت علی علیه السلام برای همسر گرامی خود اثاثی تهیه کند و زندگی مشترک خود را با دختر پیامبر(ص) آغاز کند. در آن زمان تمام دارایی حضرت علی علیه السلام منحصر به شمشیر و زرهی بود که می توانست به وسیله آن ها در راه خدا جهاد کند و شتری نیز داشت که با آن در باغستان های مدینه کار می کرد و خود را از میهمانی انصار بی نیاز می ساخت. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پذیرفت که حضرت علی علیه السلام زره خود را بفروشد و به عنوان جزئی از مهریه فاطمه سلام الله علیها در اختیار پیامبر بگذارد.
زره به چهارصد درهم به فروش رفت. پیامبر قدری از آن را در اختیار بلال گذاشت تا برای حضرت زهرا(س) عطر بخرد و باقیمانده را به عمار یاسر و گروهی از یاران خود داد تا برای فاطمه (س) و علی (ع) لوازم منزل تهیه کنند. از صورت جهیزیه حضرت زهرا سلام الله علیها می توان به وضع زندگی بانوی بزرگوار اسلام به خوبی پی برد.
مهریه حضرت زهرا (س) الگویی برای پیوندهای امروزی
پیامبر گرامی اسلام (ص)
ازدواج دخترش را به ساده ترین و راحت ترین شیوه انجام داد تا برای همه
جوانانی که در آستانه زندگی مشترک هستند، سرمشق نیکویی باقی بماند. مهریه
500 درهمی برای فاطمه علیهاالسلام مهتر زنان نیز، به همین هدف صورت گرفت.
در روایات، افزون بر این مهریه که جنبه مادی و مالی دارد، مهریه های معنوی
دیگری نیز برای آن بانوی بزرگ گفته شده است. در روایتی می خوانیم که حضرت
زهرا علیهاالسلام از پدر تقاضا کرد که آن حضرت از خدا بخواهند تا مهریه اش
را شفاعت از مسلمانان گناهکار قرار دهد. این خواسته حضرت مستجاب شد و فاطمه
علیهاالسلام شفیع و واسطه بخشش گناهکاران قرار گرفت.
درس هایی که از ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) باید گرفت
از ماجرای ازدواج
حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیهماالسلام نکات بسیار جالبی را می
آموزیم که اگر خواهان سعادتیم و پیروی راستین اسلام، بایستی تا مرز توان
تلاش کنیم تا مراحل اول ازدواج بر مبنای صحیحی صورت گیرد، و دوم آنکه ساده
زیستی در تمام شئون زندگی جامعه و بخصوص ازدواج راه یابد و گرنه قید و
بندهای اجتماعی در امر ازدواج که بیشتر نشأت گرفته از فرهنگ غیر اسلامی و
یا ساخته و پرداخته ذهن های کوتاه مادی و اشرافی است چون غل و زنجیر بر دست
و پای جوانان و والدین آنها می افتد و هر روز این غل و زنجیر بزرگتر و
سنگین تر می شود، تا جایی که امکان هر نوع حرکت صحیحی را می گیرد و حیات
جامعه را به سوی نابودی می کشاند و بر فساد و نابسامانی های روانی و مشکلات
اخلاقی می افزاید.
در جریان ازدواج آن دو بزرگوار که به
فرموده حضرت رسول(ص) خداوند فاطمه را به ازدواج علی در آورد نکات بسیار مهم
آموزشی و الگویی وجود دارد که از آن جمله می توان به کفو و همتا بودن،
خواستگاری بدون واسطه، قناعت، دوری از اشرافی گری و تجملات، سخت نگرفتن بر
همدیگر، ملاک قراردادن معیارها و خصوصیات معنوی و دینی و اخلاقی، مهریه
پایین، بنا کردن زندگی بر پایه محبت وعشق واقعی از روی شناخت، حجب و حیا
و... اشاره کرد. به این خاطر است که یک پیوند با این ویژگی ها پیوند آسمانی
لقب می گیرد که رضایت خدا و رسول خدا (ص) در آن وجود دارد.
الگوی همسرداری
سراسر زندگی مشترک امام علی علیه السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام
، سرشار از مشق های نیکوست. مقام معظم رهبری، در تحلیلی زیبا، از نقش حضرت
زهرا علیهاالسلام در فعالیت های تأثیرگذار همسرش چنین یاد می کنند: «در
طول ده سالی که پیامبر در مدینه بود، حدود نه سال، جنگ های کوچک و بزرگی
ذکر کرده اند (حدود شصت جنگ اتفاق افتاده)، در اغلب آنها امیرالمؤمنین هم
بوده است. حالا شما ببینید، او [حضرت زهرا علیهاالسلام [خانمی است که در
خانه نشسته و شوهرش مرتب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ می
ماند... از لحاظ زندگی هم وضع رو به راهی ندارند... در حالی که دخترِ رهبر
است، دختر پیامبر است، یک نوع احساس مسئولیت هم می کند. ببینید انسان چه
روحیه قوی ای باید داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند، دل او را
از وسوسه اهل و عیال و گرفتاری های زندگی خالی کند، به او گرمی بدهد، بچه
ها را به آن خوبی تربیت کند... فاطمه زهرا علیهاالسلام این گونه خانه داری،
شوهرداری و کدبانویی کردند و این طور محور زندگی فامیل ماندگار در تاریخ
قرار گرفتند»
الگوی تربیت فرزندان
کوثر بی کران، کاملترین الگویی است که
می توان در ابعاد گونه گون زندگی، وی را مقتدای خویش قرار داد، که یکی از
«لایه ها و لطافت های » زندگی معنوی وی که بستر معنوی خوبی را برای رشد
ربانی و معنوی فراهم می سازد، «بستر تربیتی » زندگی او است . در «سیره عملی
و علمی » زندگی وی، ظرافت ها و دقتها موج می زند. او مادر است، اما چگونه
مادر، مادر امامت است و حسنین در دامن مبارک او تربیت
یافته اند . مادری است که از راه تکان دادن گهواره، برای همیشه جهان را
تکان می دهد و از طریق «لالایی و تاتایی های » حساب شده، جهان و جهانیان را
پر از فریادهای عدالت خواهی می کند و به سمت عدالت پیش می راند .