وی خاطرنشان کرد: خردمندی از امام صادق(ع) سؤال کرد، همهٔ انبیاء و اولیای خدا، در این عمر محدودشان زندگی خود را بر چه پایههایی بنا کردهاند؟ امام صادق(ع) فرمودند: «علی اربعة اشیاء»، من همهٔ زندگیام را بر چهار ستون برپا کردهام: یک ستون آن «علمت ان عملی لا یعمله غیری فاجتهدت»، برایم خیلی روشن بود که هیچکسی به جای من مکلف نیست و خود من مستقلاً از دیدگاه پروردگار عالم مکلف هستم. بنابراین خیلی برایم آشکار بود که تکلیفهای من را دیگری انجام نمیدهد؛ چون واجباتی که اکنون بهعهدهٔ من است، به دیگری ربطی ندارد و من نمیتوانم به شخص دیگری واگذار کنم. حقوقی که از پروردگار، از عالم، از نعمتها، از پدر و مادر، از اقوام و از مردم، بهعهدهٔ من است، نمیتوان به دیگری گفت این حقوق را تو به جای من ادا کن، من مستقلاً مکلف هستم.
انجام تکالیف الهی موجب کمال و رشد انسان است
حجتالاسلام والمسلمین انصاریان معنای تکلیف را تبیین کرد و گفت: تکلیف یعنی ارائهٔ یک سلسله مسائلی که به خیر دنیا و آخرت ما و ضامن سعادت ابدی ماست، از طرف پروردگار و پیغمبر اسلام(ص) و ائمهٔ طاهرین(ع). انجام بخشی از این تکالیف واجب و بخشی از آن خیر است و موجب کمال و رشد میشود؛ بههمین خاطر هم هست که پروردگار عالم، قبول تکالیف از خودش، از پیغمبرش(ص) و از ائمهٔ طاهرین(ع) را بر ما واجب کرده است: «أَطِیعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِیعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِی اَلْأَمْرِ مِنْکمْ».
رسیدن به تکلیف به معنای ورود به عالم انسانیت و الهی است
حجتالاسلام والمسلمین انصاریان به وضعیت کسانی که تکالیف الهی را قبول نمی کنند، اشاره کرد و گفت: ما در قرآن مجید آیاتی دربارهٔ کسانی داریم که تکالیف الهیه را قبول نمیکنند، مسئولیتپذیر، اهل عبادت و اهل رعایت حقوق پروردگار و نعمتها و مردم نیستند، درِ دل را به روی پروردگار عالم بستهاند، درِ گوش را به روی دعوت خدا و پیغمبر(ص) بستهاند، درِ چشم را هم به روی تماشای حقایقی بستهاند که انسان را به یک سلسله نتایج مثبت میرساند.
وی یادآور شد: متأسفانه عدهای نگاه خود به سوی حقایق را بستهاند لذا خدا را پیدا نمیکنند، یاد خدا هم نمیافتند و دنبال خدا هم نمیگردند؛ اما کسانی که دیدشان برای تماشای حقایق هستی باز است، خدا را راحت پیدا میکنند. ایشان از دقت در خلقت یک مورچه و طاووسی که در خطبههای امیرالمؤمنین(ع) است یا از دقت در پدیدآمدن عوالم که در خطبهٔ اول نهجالبلاغهٔ امیرالمؤمنین(ع) ذکر شده است، حقایق هستی را می بینند.
این محقق و مفسر قرآن کریم با اشاره به اینکه همهٔ ارزش ما به این است که حوزهٔ تکلیف و مسئولیت را غنیمت بدانیم، گفت: قرآن مجید می فرماید: تکالیف را تکه پاره نکن، وقتی تکلیف مالی به شما می رسد، نگویید از اینجا به بعد دیگر با خدا کاری ندارم، زکات نمیدهم و کاری هم به حکم خدا ندارم؛ من خمس نمیدهم و کاری هم به آیهٔ خمس در سورهٔ انفال ندارم؛ من نمیتوانم پانزده ساعت گرسنه بمانم و روزه بگیرم؛ خدا را دوست دارم، اما تکالیف مالی از جمله زکات و خمس را دوست ندارم؛ روزه چون در مرداد و تیر سخت است، دوست ندارم و در زمستان روزه می گیرم؛ نماز هم چون سبک، ساده، آرام، دورکعتی و سهرکعتی و چهاررکعتی است، میخوانم! این دین و تکلیف کامل و جامع نیست. پروردگار خطاب به چنین انسان هایی می فرماید: «و لاتتفرقوا»، دینم را تکهتکه نکنید! اگر دینم را تکهتکه کنید، شما مسلمانها هم مثل مسیحیها و یهودیها میشوید که آیین موسی و عیسی را قطعهقطعه کردند؛ آنجایی که آسوده بود را عمل کردند و آنجایی که برایشان سخت بود را دور انداختند. این دین نیست بلکه بازی با دین است.
تکالیف را با شوق قبول کنیم و به «لقاءالله» برسیم
حجتالاسلام والمسلمین انصاریان با تأکید بر اینکه نباید با دین بازی کرد، گفت: کل تکالیف را با شوق، با ارادت و با عشق قبول کنیم، در این صورت بر طبق آیات قرآن به سه سعادت می رسیم، یکی لقای الهی است که اگر منظور از «لقاء الله» قیامت نباشد، یک مقام بسیار بالایی است، چون بعضیها گفتهاند که منظور از لقای رب، یعنی ورود به قیامت، ولی برخی به این مسأله معتقد نیستند.
وی یادآور شد: ما با انجام تکالیف به «لقاء الله» و «رضایت الله» میرسیم و عاقلانه نیست تکالیف را بهخاطر دو روز شهوات، فساد، شکم و بدن تعطیل کنیم و از این همه فیوضات الهیه بی بهره شویم؛ یعنی به جای رسیدن به «لقاء الله»، «رضایت الله» و «جنت الله»، به جهنم برسیم؛ آنجا دیگر «جهنم الله» ندارد و اصلاً جهنم با کلمهٔ الله در آیات قرآن نیامده است. بهشت با پروردگار در قرآن مجید آمده، چون خدا مهماندار ابدی در بهشت است و مهمان ابدی انسانی است که به تکالیفش عمل کرده و سفرهای هم که برایش پهن میکنند، پایانناپذیر است.