گرچه در اثر کار زیاد خسته میشد؛ ولی برای جلب رضای پروردگار در مناطق دوردست به تدریس مشغول شد. در گروههای اسلامی نظیر موتلفه اسلامی که زیر نظر شهید مطهری و شهید بهشتی اداره میشد، فعالیت کرد. از اقدامات مبارزاتیاش فراهم آوردن بی سیم (رادیو) بود که مکالمات شهربانی و نیروهای انتظامی آن زمان را زیر نظر داشت.
آنقدر رفتار و كردار و حسن برخورد وی دلپذير بود كه يكی از ماموران ساواک كه مامور دستگيری وی بود، با زير نظر گرفتن حركات و رفتار شهيد قساوت قلبش در مقابل آن همه تواضع و كرامت انسانی و اخلاق پسنديده به زانو در آمد و به بهانه دعوت شهيد به صرف بستنی، در مقابل وی اقرار می كند كه من مامور تعقيب و دستگيری شما هستم ولی با مشاهده عظمت وجود و وارستگی شما با خود گفتم آخر به چه جرمی شما را دستگير كنم. من اين كار را نخواهم كرد و از شما راهنمايی می خواهم .
گاه يک تن يک جهان است و گاه يک فرد يک جامعه. شهيد عباسعلی ناطق نوری قدرت عمل زيادی داشت. در بحثها گفتار مخالفان را با صبر و حوصله گوش میكرد؛ بدون اينكه عكس العملی از خود نشان بدهد و پس از پايان حرفهای آنها با خنده رويی خاصی به جدلی مستدل می پرداخت. به گونه ای كه منجر به يک چرخش فكری در طرف مقابل می شد. همه اين خصلتها و مشخصات اخلاقی ايشان ناشی از اصل كلی تقواست كه در او به ميزان فراوان موجود بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی نیز به فعالیت خویش ادامه داد و همزمان با انتخابات در شهرستان نور با به دست آوردن 67 درصد آرای مردمی، راهی مجلس شد. وی در سنگر مبارزه، همراه دوستان و همفکران در هفتم تیر ماه 60 به شهادت رسید.