مرحوم حجت الاسلام فیروزیان با پیروزی انقلاب اسلامی در تثبیت انقلاب در مناطق مختلفی ایران نقش فعالی ایفا کرد. عمده فعالیتهای او در سالهای اخیر ساخت مسجد برای شیعیان محروم مناطق مرزی است که در تهاجم وهابیت قرار دارند.
عقیق:رحیم نیکبخت: روحانیت شیعه همواره مستقل از حکومتها بود در مسایل اجتماعی و سیاسی دادخواهی و تظلم مردم به این نهاد صورت میگرفت. نقشی که علما و مراجع در جریان قتل گریبادوف، تحریم توتون و تنباکو، نهضت عدالتخواهی مشروطه ایفا کردند با همین رویکرد بوده است.
نیروهای مذهبی قبل و بعد از شهریور 1320
با روی کار آمدن سلطنت پهلوی توسط بیگانگان دوره جدیدی در نوسازی ظاهری کشور بر اساس الگوهای وارداتی آغاز گردید که سرلوحه آن مخالفت با هویت اصیل اسلامی و ایرانی بود. رضاخان علیرغم ظاهرسازیهای اولیه خود روحانیت را به دلیل نقش و جایگاه آن در میان مردم سد راه خود تشخیص داد و سرکوب شدیدی از علمای قم، تبریز، اصفهان، مشهد... به عمل آورد و از قتل علمای مبارزی چون آیتالله سید حسن مدرس هم ابایی نداشت.
کشف حجاب و تلاش برای ترویج مبتذلیات غربی در همین سمت و سو با خشونت و وحشیگری تمام انجام گرفت. در شهریور 1320 و اشغال ایران توسط بیگانگان روشن شد ارتش پوشالی رضاخانی جُز سرکوب مردم و عشایر ایران و مخالفان سلطنت پهلوی هیچ وظیفه در دفاع از مرزهای ایران نداشته است.
رفتن رضاخان موجی از شادی در سراسر ایران علیرغم اشغال توسط بیگانگان را به راه انداخت و در این دوره نهضت فرهنگی عظیمی توسط علما و مراجع در سراسر ایران برای زدودن آثار مخرب تهاجم فرهنگی به هویت اسلامی مردم ایران شروع شد. به ویژه با استقرار آیتالله العظمی بروجردی در قم در مقام مرجع علیالاطلاق تشیع بازسازی حوزههای علمیه و اعزام نمایندگان مرجعیت به اقصینقاط ایران شتاب بیشتری یافت به ویژه در همین ایام تبلیغات ضد شیعیِ کسروی، علمای شیعه را برای پاسخ دادن علمی به شبهات به تکاپو واداشت.
در این رستاخیز فرهنگی هر یک از علما و مراجع رویکردی ویژه برگزیدند. آیتالله العظمی بروجردی به حفظ و احیای بنیانهای تشیع و تعلیم و تربیت عالم مجتهد همت گماشت، مرحوم حاج سراج انصاری به فعالیت مطبوعاتی در حوزه اسلامی پرداخت، آیتالله کاشانی به مبارزات پارلمانی در نهضت ملی نفت روی آورد و شهید مجتبی نواب صفوی به مبارزه قهرآمیز برای تحقق جامعه اسلامی.
در کنار این فعالیتها، آنچه ذهن نیروهای مذهبی را به خود مشغول کرده بود نظام غیر مذهبی تعلیم و تربیت رسمی کشور بود که سنگبنای آن را غربگرایان گذاشته بودند از این رو مرحوم آیتالله حاج شیخ عباسعلی اسلامی اولین گام را با تأسیس اولین مدرسه با عنوان جامعه تعلیمات اسلامی به همراه عدهای از بازرگانان متدین برداشت.
گرچه آیتالله اسلامی در دوران نهضت اسلامی از سال 1341 تا 1357 مبارزات بیامانی علیه پهلوی داشت و بارها و بارها دستگیر و زندانی شد امّا مدارسی که او دایر و سرپرستی کرد در تربیت نسلی از جوانان ایرانزمین نقش اساسی ایفا کرد نسلی که در جریان انقلاب سردمدار آن بودند و سپس مدیریت نظام نوپای آن را بر عهده گرفتند. تأثیر فرهنگی و مذهبی مدارس متعدد جامعه تعلیمات اسلامی در سراسر ایران با حدود یکصد و هشتاد مدرسه در مقاطع مختلف را نبایستی از یاد برد و نادیده گرفت. مدارسی که در آنها به جای سرود شاهنشاهی سرود امام زمان (عج) خوانده میشد و کتاب تعلیمات دینی آن توسط علامه طباطبایی (ره) تألیف شده بود...
مرحوم حجت الاسلام فیروزیان پیوند عجیبی با جریانهای مبارز مذهبی که برشمردیم داشت. داماد آیتالله شیخ عباسعلی اسلامی است، از طرف آیتالله العظمی بروجردی به مأموریتهایی اعزام شده، با شهید نواب صفوی ارتباط و دوستی داشته و از سوی آیتالله کاشانی مأموریت سخت و دشواری در کردستان و آذربایجان در کوران نهضت ملی نفت بر عهده گرفته است.
حجتالاسلام حاج شیخ غلامرضا فیروزیان
مرحوم حجتالاسلام حاج شیخ غلامرضا فیروزیان در سال 1298 شمسی در خانوادهای متوسط مذهبی در جنوب تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در تهران سپری کرد، پدر در شکلگیری شخصیت مذهبی وی و برادرانش نقش مهمی داشت. به سه فرزند پسر خود درس قرآن، اخلاق و احکام میآموخت. در دوازده سالگی مادر را از دست داد. بعد از شهریور 1320 و تبعید رضاشاه از ایران در مدرسه مشیرالسلطنه تهران نزد آیتالله شیخ ابوجعفر کرمانی به تحصیل علوم دینی پرداخت.
همزمان در جلسات مذهبی که در محل سکونت خود تشکیل میشد شرکت میکرد و این جلسات مذهبی زمینه آشنایی با آیتالله شیخ عباسعلی اسلامی گردید که به دامادی وی انجامید. مدتی در قم نیز به تحصیل پرداخت لیکن فیروزیان با توجه به فعالیتهای پدرخانم خود و علاقهای که به منبر داشت به وعظ و خطابه روی آورد ضمن آنکه در فعالیتهای فرهنگی مذهبی تلاشهای ذیقیمتی را پی گرفت.
آشنایی با شهید نواب صفوی و خاطراتی که از وی دارد حکایت از تأثیر شگرف شهید نواب صفوی بر وی دارد. سفر تبلیغی وی به سبزوار رهاوردهایی چون دوستی با فخرالدین حجازی و خاطراتی از مجمعالصنایع داشت.
کتاب «راهنمای سعادت» تألیف مرحوم آیت خادمی وی را به اصفهان کشاند. در اصفهان در پی درخواست علما جهت تأسیس مدارس اسلامی در آن شهر آیتالله اسلامی، داماد خویش فیروزیان را نماینده خود در تشکیل مدارس اسلامی معرفی کرد و از این پس فعالیتهای فرهنگی وی گسترش یافت. بعد از مدتی به دستور آیتالله العظمی بروجردی راهی کرمان شد در کرمان علاوه بر دایر کردن روزنامه «پیام حق» مبارزات دامنهداری علیه فرقههای منحرف و خوانین ظالم آن سامان شروع کرد ضمن اینکه در فعالیتهای سیاسی و انتخابات مجلس شورای ملی هم حضور مؤثری داشت. در همین ایام به واسطه مخالفتهایی که با خوانین میکرد به بندرعباس تبعید شد. سفر به جزیره قشم و آشنایی با وضعیت نابسامان شیعیان آن سامان موجب تداوم رفت و آمد و فعالیتهای اجتماعی و مذهبی در قشم گردید.
در آستانه نخستوزیری دکتر مصدق در سال 1330 از طرف آیتالله کاشانی مأموریت مهمی جهت تنویر افکار مردم کردستان بر عهده وی گذارده شد. انگلیسیها برای جلوگیری از ملی شدن نفت ایران تحریکاتی در مناطق مرزی ایران به ویژه در کردستان به راه انداخته بودند که با دوراندیشی آیتالله کاشانی و با این مأموریت و سخنرانیهای فیروزیان ناکام ماند. در سال 1330 وی مأموریتهای دیگری از طرف آیتالله کاشانی به آذربایجان و خوزستان هم داشت. در سیاُم تیر 1331 در اصفهان دستگیر، زندانی و به دستور استاندار از اصفهان تبعید گردید. در سال 1332 بعد از کودتای 28 مرداد به همراه آیتالله اسلامی تحت پیگرد قرار گرفت و فرماندار نظامی تهران دستور دستگیری ایشان را به شهربانی کل کشور صادر کرد.
پس از شهادت نواب صفوی فعالیت عمده فیروزیان در جامعه تعلیمات اسلامی در اصفهان متمرکز گردید، ضمن اینکه در این دوره در شهر انزلی و نقاط دیگر باقیات صالحاتی از خود بر جای گذاشته است.
حاج غلامرضا فیروزیان در نهضت اسلامی
ارتباط نزدیک و ارادت به آیتالله خادمی فراز مهم حیات سیاسی و اجتماعی فیروزیان را دربرمیگیرد. آیتالله خادمی از علمای مجاهد و مبارز ایران اسلامی و از دوستان قدیمی حضرت امام سکاندار حوزه علمیه کهنسال اصفهان رهبر و پیشگام جریان اصیل اسلامی در اصفهان بود و بر همین اساس بخش عمدهای از فعالیتهای فیروزیان در ارتباط با مبارزات ایشان است.
در جلسات هفتگی و غیر هفتگی علما و وعاظ که در منزل آیتالله خادمی برگزار میشد حضور دائمی داشت. در قسمتی از گزارش مفصل ساواک بایگانیشده در پرونده آیتالله خادمی آمده است:
«... به موازات اقداماتی که جهت دستگیری شخص فراری به عمل میآمد تحقیقات دقیقتری از عبدالرسول موحدیان به عمل آمد که با اعتراف ایشان مطلب مشروحه زیر که بسیار قابل توجه و اهمیت است به استحضار میرسد بعد از 15 خرداد ماه سال جاری چند نفر از آخوندها که در منابر طرفداری از خمینی مینمودند جسته گریخته با آنان مذاکره و از عمل آنان جلوگیری میگردید این دسته که سرپرستیشان در اصفهان به عهده آخوندی به نام حاجآقا حسین خادمی است ظاهراً مقابل دستگاه سر تسلیم فرود آورده و در مقابل دعوت و آرامش سکوت اختیار مینمود ولی در باطن شروع به سلسله اقدامات محرمانه از جمله متشکل نمودن آخوندهای افراطی به دور هم و تهیه ماشین استنسیل و چاپ نشریه اعلامیههای مورد بحث اقدام مینموده برابر اظهارات شخص دستگیرشده که مورد تأیید این سازمان نیز است آقای خادمی با اشخاصی مانند: 1- شیخ ابوالفضل معزی واعظ؛ 2- حاجآقا مرتضی ابطحی واعظ؛ 3- حاجآقا جواد ابطحی واعظ؛ 4- منوچهر کیانارثی (منصورزاده) دبیر فرهنگ و واعظ؛ 5- شیخ رضا ناطق دبیر فرهنگ و واعظ؛ 6- آقای رضا جزایری دبیر فرهنگ و واعظ؛ 7- حاجآقا فخر کلباسی دبیر فرهنگ و واعظ؛ 8- آقای مهدی مظاهری واعظ؛ 9- شیخ غلامرضا فیروزیان واعظ؛ 10- حاجآقا رضا روضاتی صاحب دفتر شماره 5 و واعظ؛ 11- سید علی خلدینسب واعظ؛ 12- حاجآقا نورالدین قودجانی اشنی واعظ، به دور هم اجتماع نموده و کمیسیونهایی در ظاهر به نام بحث و گفتار مذهبی و در باطن برای طرح نقشههای خرابکارانه خود تشکیل میدادند به علاوه اخیراً آقای سید جمال صهری سدهی نیز که از معممین متنفذ به تهران عزیمت و در آنجا به سر میبرد بعد از 15 خرداد ناگهان به اصفهان وارد و با این دسته همکاری نزدیک پیدا کرده و در شیطنت با آنان همکاری مینماید دسته مزبور که از طرف بعضی از متنفذین بازار اصفهان و اشخاص پولدار مانند حاج محمّدجعفر کازرونی حاج میرزا حسن کلاهدوزان- افضل و کوپایی که از پولداران اصفهان هستند کمک مالی گرفته و نیز صندوقهایی در مساجد به نام جمعآوری اعانه برای خرید ذغال و لباس به بیچارگان پولهایی فراهم و در خرابکاری صرف مینمایند.
آقای خادمی برای نشر اعلامیهها به طوری که به استحضار رسید استنسیل تهیه و ابتدا در منزل خود کاری میگذارد و چون از طرف این سازمان اعمالش تحت نظر قرار گرفت شبانه ماشین مزبور را به مدرسه صدر نقل مکان داده و در اختیار طلبه مزبور قرار میدهد ولی کلیه مطالبی که باید استنسیل بشود قبلاً به امضاء و تصویب خادمی و یارانش میرسیده که نمونههای از خط آنان در دست میباشد. این دسته در مشهد و تبریز و تهران و قم تماسهایی با آخوندهایی که با آنان همفکر هستند برقرار و به وسیله مسافرین و... نهضت آزادی تماس اخذ و اعلامیههای آنان را با پلیکپی که در اختیار دارند تکثیر و به تهران و شهرستانها میفرستادند اکنون با تغییر دادن محل پلیکپی و عدم دستگیری شیخ حسن عطایی فعلاً از کار خود راضی بوده و ادامه میدهند اینک با توجه به مراتب فوق و اینکه این دسته از وعاظ اصفهانی تا حدودی در بین مردم وجههای برای خود کسب نمودهاند و نیز با فرارسیدن ایام ماه رمضان به مشوش نمودن اذهان عمومی بیش از پیش اقدام خواهند نمود لذا با تقدیم نمونههایی از اعلامیههای پلیکپی شده آنان به استحضار میرساند دستگیری هر کدام از آنها در اصفهان و به خصوص از اینکه بازداشتگاه مناسب و نیز مدارک محکمهپسند علیه آنان در دست نیست و به درجات نفوذ آنان در اجتماع خواهد افزود و نیز خارج ساختن همه یا لااقل چند نفر از آنها از این استان مانند خادمی- صهری- جزایری- ابطحی- فخر کلباسی- فیروزیان- خلدینسب به نظر این سازمان ضروری است علیهذا مراتب به عرض رسید مقرر فرمایید در این مورد نظریه آن اداره کل را ابلاغ نمایند...»[1]
با شروع نهضت اسلامی به رهبری مراجع و در رأس آنها امام خمینی (ره)، حجتالاسلام فیروزیان به طرفداری از نهضت اسلامی فعالیتهای چشمگیری نمود که از دید ساواک مخفی نماند بر همین اساس طبق اسناد بر جای مانده از ساواک، رفت و آمد به منزل فیروزیان تحت مراقبت قرار داشته. علما و وعاظ اصفهان در پی کشتار مردم تهران در 15 خرداد و دستگیری امام (ره) و آیات محلاتی و قمی جلساتی ترتیب داده اعلامیهای منتشر نمودند[2] که نام فیروزیان هم در میان ایشان است.
بر اساس همین فعالیتها بود که در 19/3/1343 به اتهام تشویق مردم علیه امنیت داخلی و تعطیل نمودن بازار و اظهارات خلاف مصالح عالیه مملکت، دستگیر و پس از مدتی آزاد و سپس مدتی ممنوعالمنبر شد.[3] در همین حال شهربانی از اداره کل فرهنگ اصفهان وضعیت حقوقی و سوابق خدمتی وی و چند نفر دیگر را استعلام نمود.[4]
در خدمت نظام جمهوری اسلامی
مرحوم فیروزیان، این واعظ سختکوش پس از پیروزی انقلاب اسلامی با عزیمت به مناطق بحرانی چون اصفهان، مازندران، دشت مغان، گرگان و نواحی دیگر و همکاری با نهادها و ارگانهای متعدد تلاشهای شبانهروزی برای تثبیت نظام نوپای اسلامی داشت که فرازهایی از آن در این مجموعه به همراه اسناد مکاتبات آن ارایه گردیده است.
با تثبیت انقلاب اسلامی فعالیتهای حاج غلامرضا فیروزیان به سمت مناطق محروم شیعهنشین در نواحی مرزی سوق پیدا کرد. شیعیان مظلوم در روستاهای محروم نوار مرزی علیرغم گذشت سی سال از پیروزی انقلاب اسلامی اغلب از داشتن مسجد و روحانی محروم هستند از این رو وی با مساعدت مردمخیرّ و اجازه صرف وجوهات شرعیه توسط مراجع عظام تقلید به ساخت مسجد و خانه برای شیعیان محروم و مظلوم این مناطق مشغول شد خدمات مرحوم فیروزیان در خدمت رسانی به مردم محروم مناطق دورافتاده کارنامه ای درخشان از فعالیت های این روحانی مجاهد بی ادعا است.
علی رغم کهولت سن وی که ازحضور در مناطق محروم سیستان و بلوچستان تا حدود باز مانده بود با هدایت و راهنمایی وی خدمت رسانی او در آن مناطق ادامه داشت.
درب منزل مرحوم حاج غلامرضا فیروزیان به عنوان یک خادم دین و اهل بیت (ع) بر روی همه باز بود کسانی که به دیدار وی در منزلش رفته اند نیک گواهی خواهند داد که دراتاق محل کار وی به اندازه یک اداره نامه و مکاتبات مختلف در رفع و رجوع مشکلات مردمی وجود داشت.
وی عالمی بی ادعا و در عین حال جدی و مصمم بود که خود را سرباز امام زمان(عج) می دانست. از این رو دنبال پست ومقام نبود. فرزند ایشان هم ازجانبازان سر افراز دوران دفاع مقدس است.
اهمیت تلاشها و کوششهای او در این است که نشان میدهد روحانیت شیعه در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تاریخ معاصر چه نقش و جایگاهی داشته است، نقشی که بر اساس وظیفه دینی و تکلیف شرعی و احساس مسؤولیت بدون چشمداشتی است و تداوم حیات و تعالی جامعه اسلامی ایران بسته به ایفای این نقش مهم روحانیت شیعه است.
پینوشت: [1]. یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله حاج سید حسین خادمی، پیشین، صص 4- 62. [2]. صدور و پخش اطلاعیه و خبررسانی کتبی نیز از دیگر فعالیتهای روزهای پس از پانزده خرداد 42 در اصفهان بود. در پایان جلسهای که روز هفدهم خرداد با حضور ده تن از روحانیان از جمله سید محمّد بهشتی در منزل دکتر جمال سیادت موسوی برگزار شد، اعلامیهای در محکومیت کشتار پانزده خرداد صادر گردید؛ همچنین در اعلامیه دیگری که مضمون آن بیانگر همدردی روحانیان و وعاظ اصفهان با حضرات آیات خمینی، محلاتی و قمی بود، نام این افراد به چشم میخورد: حاجآقا مرتضی و حاجآقا جواد ابطحی، آقاسید فضلالله درچهای، آقاسید محمّدعلی احمدی، مرحوم حاجآقا احمد و حاجآقا حسن امامی، حسین برزائی، حاج سید عبدالجواد و سید ابوالحسن بدری، حاج شیخ جعفر بروجردی، ضیاءالدین تجویدی، سید ابوالفضل و سید جواد جزایری، حاج فاضل حائری، حسینی واعظ، محمّدحسین خطیبی، فضلالله رضازاده، حاجآقا مجتبی و حاج میرزا علی آقاصادقی، صفوی ریزی، نصرالله صالحی نجفآبادی، سید محمّد و سید محمّدعلی روضاتی، سید جلال طاهری، محمّدتقی رهبر، محمّدعلی ابن الحسنین، باقر عمادالواعظین، حاجآقا ضیاءالدین علامه، حاجآقا مهدی فقیه ایمانی، غلامرضا فیروزیان، شیخ حسن فخر، محمّدعلی فشارکی، حاج شیخ محمّدتقی فهامی، سید محمّد قریشی، حاج شیخ اسماعیل (کلباسی)، حاجآقا صدر و حاجآقا فخرکلباسی، حاجآقا رضا مظاهری، منصورزاده، ابوالفضل معزی، حاجآقا محمود میرهندی، مبارکهای، سید مصطفی، سید فضلالله، جمال، سید محمود و محمّدعلی موسوی، آقاحسن مدرس، شیخ عباس مصباح، آقاتقی مدنی، حاج ملاعلی ماربینی، سید محمّدرضا میرشفیعی، حاج ملااحمد و جلال مشکوﺓ، رضا ناطق، حاج شیخ حسین نوری، حاج شیخ مصطفی نجفآبادی، محمّد وثیق، حاجآقا رضا هاشمیان، حاجآقا رضا و سید محمّدحسین هرندی، حاج عبدالجواد چهارسوقی». (محمّد حنیف، اصفهان در انقلاب، تهران، نشر عروج، 1385، صص 186- 185.) [3]. آیتالله خادمی به روایت اسناد ساواک (خادم شریعت)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1380، صص 50- 49. [4]. حنیف، پیشین، ص 194. [5]. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده انقلاب سفید در اصفهان. منبع:فارس