26 آبان 1400 12 ربیع الثانی 1443 - 28 : 08
کد خبر : ۸۸۰۳۴
تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱۳۹۶ - ۱۸:۰۲
کوشش و تلاش فرهنگ سياسي ـ تربيتي اسلام در باب حكومت اين است كه پيروان خود را به گونه اي پرورش دهد كه خود از حكومت اسلامي سر نتابند، با خواست و ميل درونی خويش به آنچه از سوي خداوند مشروعيت دارد، بگرايند.
عقیق:حجت الاسلام والمسلمین خدامراد سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در کتاب «نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام» می‌نویسد:

نقش مردم در حکومت آن حضرت، فراهم‌آوردن مقدمات و فراهم‌کردن زمينه براي برپايي حکومت جهانی آن حضرت است. پذيرش مردمي فقط در، درخواست و رأي اکثريت ‌نمايان می‌شود. نه فقط بيشتر مردم با امام بيعت مي‌کنند، بلکه زماني فرا خواهد رسيد که آنان به چنان عطش و شيفتگي مي‌رسند که اضطرار حکومت جهاني موعود را با همة هستی خود درک مي‌کنند و آن را يگانه سازوکار پديد‌آورندة آرمان‌ها و اهداف عالي انساني مي‌دانند و به آن عشق مي‌ورزند. اين‌چنين نظام سياسي نه فقط بر آراي مردمي متکي است و پذيرش مردمي را به هم‌راه دارد، آرمش خاطر مردم را نيز سبب مي‌شود. در اين نظام، بين حکومت امام و مردم فقط رابطه «دولت ـ ملت» نيست، بلکه رابطه "مريد" و "مراد" و "محبوب" و "محب" است.

شيخ طوسی از امام باقر عليه السلام روايت کرده که درباره ورود حضرت مهدی عليه السلام به کوفه و سخنرانی برای مردم، فرمودند: «مردم به خاطر اشتياق به آن حضرت آنگونه گريه می کنند که سخنان مهدی عليه السلام شنيده نمی شود و مردم نمی فهمند چه می گويد.»

انساني که براي رسيدن به سعادت، هر راهي را پيش گرفته و به بن‌بست رسيده، حال اين‌گونه به اشتياق و اضطرار حکومت موعود عليه السلام مي‌رسد و با همة هستی مهيای ياري و جان‌بازي در کنار او مي‌گردد.

از آنچه گذشت، مي توان نتيجه گرفت كه کوشش و تلاش فرهنگ سياسي ـ تربيتي اسلام در باب حكومت اين است كه پيروان خود را به گونه اي پرورش دهد كه خود از حكومت اسلامي سر نتابند، با خواست و ميل درونی خويش به آنچه از سوي خداوند مشروعيت دارد، بگرايند؛ به گونه اي كه خود را از آن و آن را از خود بدانند و در راه آن از هيچ كوششي دريغ نورزند، با حاكم اسلامي بيعت كنند و فرمان او را به گوش جان بشنوند و ولايت او را نسبت به خويش از ولايت خود بر خويش، برتر بدانند؛ همانند آنچه در پيوند بين امت اسلامي و شخص پيامبر صلی الله عليه و آله و سلم بود.

ياران رسول خدا صلی الله عليه و آله مي دانستند كه ريشة مشروعيت و اعتبار حكومت اسلامي، وحي الهي و از سوي خداوند است. در عين حال، با پيامبر خدا صلی الله عليه و آله در پايبندي به اسلام و قوانين زندگی‌بخش آن، به ويژه در حوزه سياست و حكومت، با ميل و خواست خويش بيعت كردند.

 

3- مشارکت مردمی

با توجه به آنچه گذشت، می‌توان گفت که مردم و نهاد حاکميت از يک‌ديگر جدا نبوده، يار و پشتيبان هم هستند، و حاکم و مردم بر يک ديگر حقوق متقابلي دارند.

 

برخی از اين حقوق در روايات اشاره شده است:

یک. حقوق مردم بر امام

مردم به عنوان آفريده‌های خداوند و پديد‌آورندة جامعه، از دو سويه فردی و گروهی نيازهايي دارند که بخشی از آن بر عهدة رهبر و پيشوای جامعه است که از آن به عنوان حقوق مردم بر رهبر و امام جامعه ياد می‌شود که برخی از آنها بدين قرارند:

1- نيک‌خواهی

بنياد و شالودة حکومت در آموزه های اسلامی بر نيک‌خواهی برای مردم جامعه است. و البته برپايي حکومت عدل جهانی به دست موعود منجی در يک گسترة جهانی بر اين امر پافشاری فراوان کرده است. چرا که پاية اين حکومت بر برپايي دادگری بر کرة زمين است و چه نيک‌خواهی بالاتر از گسترش عدالت در همة زمينه ها برای همة انسانها.

2- رفاه و آسايش

از ويژگی های برجستة حکومت جهانی حضرت مهدی عليه السلام فراهم‌ساختن زمينه ها برای رفاه عمومی و آسايش برای همگان است. البته نه رفاهی که سبب دوری مردم از خداوند است. و نيز نه رفاهی که خود به خود حاصل شود که در پس تدبير آن حضرت و تلاش فراوان مردم خواهد بود.

امام صادق عليه السلام مي‌فرمايد: إِذَا قَامَ الْقَائِمُ حَكَمَ بِالْعَدْلِ وَ ارْتَفَعَ فِي أَيَّامِهِ الْجَوْرُ وَ أَمِنَتْ بِهِ السُّبُلُ وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ بَرَكَاتِهَا وَ رَدَّ كُلَّ حَقٍّ إِلَى أَهْلِه؛ ‏  وقتي که قائم ما قيام کند، داوری را بر پاية عدالت قرار مي‌دهد و ظلم و جور در دوران او برچيده مي‌شود و جاده ها در پرتو وجودش امن و امان مي‌گردد و زمين برکاتش را خارج مي‌سازد و هر حقي به صاحبش برگردانده مي‌شود.

3- آموزش همگانی

بی گمان آموزش در عرصه های گوناگون زندگی فردی و اجتماعی، نقش مهم و اساسی در رشد و کمال جامعه دارد. يکی از مهم ترين شاخص های حکومت جهانی حضرت مهدی عليه السلام گسترش علم و دانش بين همة انسان ها است.

اين فراگيرشدن به گونه‌ای که در برخی از روايات سخن از چندين برابر شدن دانش بشری به ميان آمده است. در اين باره روايتی به امام صادق عليه السلام نسبت داده شده که فرمود: الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ جُزْءاً فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ جُزْءَانِ فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّي الْيَوْمِ غَيْرَ الْجُزْءَيْنِ فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِينَ جُزْءاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْجُزْءَيْنِ حَتَّي يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ جُزْءاً؛   علم، ۲۷ جزء دارد، تمامي آنچه رسولان آورده‏اند دو جزء بوده و مردم تا به امروز بجز اين دو جزء، چيزي نمي‏دانند. وقتي قائم قيام فرمايد، ۲۵ جزء ديگر علم را خارج ساخته، در بين مردم منتشر مي‏سازد و اين دو جزء را هم بدان مي‏افزايد تا به ۲۷ جزء مي‏رسد.

و البته دليلی ندارد که همة اين توسعة علمی از راه کرامت و خارق العاده باشد که به طور قطع سهم فراوانی از آن به سبب تلاش انسان‌ها در عرصة علم و دانش است.

4- گسترش خردورزی

يکی از راه های رسيدن به کمال انسانی رشد عقلانی جوامع انسانی است که حضرت مهدی به عنوان حجت الهی همة زمينه ها و ظرفيت های ممکن را در اين راه به کار می گيرد.

امام باقر عليه السلام فرمود: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلَي رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ؛  چون قائم ما قيام كند خداوند دست رحمتش را بر سر بندگان گذارد، پس خردهايشان را گردآورد و (تا پيروي هوس نكنند و با يك ديگر اختلاف نورزند) در نتيجه خردشان كامل شود (متانت و خود نگهداريشان كامل شود) و اين لطف الهی نيز به سبب شايستگی‌هايي است که انسان‌ها در خود فراهم کرده‌اند.

5- رشد و تربيت

از اهداف مهم پيامبران، تربيت الهی انسان ها است. حضرت مهدی عليه السلام به عنوان واپسين ذخيرة الهی از همة ظرفيت های ممکن برای تربيت انسان ها بهره می گيرد، تا در واپسين سال های عمر انسان ها بر زمين اين هدف پيامبران الهی را به فرجام رسانده، کامل کند.


منبع:شبستان
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: