عقیق- عقیق- مداحی حاج میثم مطیعی در روز عید فطر واکنش های متعددی را در پی داشت. عده ای ضمن انتقاد و مخالفت با این نوع مداحی ، مداحان را به عدم ورود به مسایل سیاسی و اجتماعی توصیه کردند و وظیفه مداحان را فقط روضه خوانی و مداحی در موضوع اهل بیت(ع) دانستند. جمعی نیز به حمایت از میثم مطیعی پرداختند و نقد اجتماعی و سیاسی را هم جزو رسالت های ذاکرین بر شمردند. حجتالاسلام حامد کاشانی درباره عملکرد ستایشگری در روز عید فطر، سابقه اشعار سیاسی، جایگاه نقد و انتقادپذیری و چشماندازی برای آینده نقد در کشور گفتوگویی را با خبرنگار عقیق انجام داد که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
*یکی از مشکلات اساسی جامعه امروزی عدم درک واقعی واژه "نقد و انتقادپذیری" از سوی برخی مسئولین و طرفدارانشان است . از نظر شما باید چه رویکرد و نگرشی را در دستور کار قرار دهیم تا مفهوم واقعی جایگاه نقد و انتقادپذیری توسط مسئولین مورد پذیرش بیشتری قرار بگیرد؟
**باید تمرین نقدپذیری کنند
نکته اول این است که نقد و انتقادپذیری به معنای سرکوب کردن، تخریب، حمله کردن و نابودکردن نیست. در نقد باید نقاط مثبت و منفی بدون انتقامگیری،کنایهزدن و طعنهزدن مطرح بشود. اما آنچیزی که مطرح است به صورت کلی ما در این زمینه با یک ضعف بزرگ مواجه هستیم نه تنها مسئولین دولتی و سیاسی حتی بسیاری از مراکز دینی هم معمولاً تاب و تحمل نقد را ندارند اما باید تمرین نقدپذیری کنند. گاهی اوقات در مراکز مشابه میبینیم که وقتی بعضی از مراکز حوزوی نقد میشوند بعضی از طرفداران آن جریانها با تندی برخورد میکنند. البته من قبول دارم که باید حتماً در نقد و انتقاد شأن افراد حفظ و بیحرمتی نشود. نقد برخی اوقات ذیل مقوله امر به معروف و نهی از منکر است که آداب دارد و بعضی از مواقع هم ما با یک انسان سر و کار داریم که این را قبول دارند و در مقابل هم بایستی آستانه تحمل را بالا برد. این شعار را باید پیشه کنیم که همواره دنبال بهتر شدن باشیم. باور این است که جامعه مذهبی باید در این رفتار الگو باشند و آستانه تحمل خودشان را در انتقادپذیری بالا ببرند؛ این یک ضعف عمومی است و فقط به مسئولین و اطرافیانشان برنمیگردد.
**به سخیفترین شکل، توهین کردند
همان طور که میدانید گاهی اوقات یک نکته درباره مسائل کوچک که اهمیت چندانی ندارد ولی برای برخی از هیئتیها جزء اصول عقاید به حساب میآید مبنای آن را با خطوط قرمز مشخص میکنند. نمونه بارز آن این ستایشگری روز عید فطر را ببینید یک جملهای میگویند چه هجمه سنگینی ایجاد میشود. یک تمرین عمومی لازم داریم برای تمرین نقد و انتقادپذیری و به تبع آن همانطور که میدانید طرفداران برخی از جریانهای سیاسی هم خیلی در مقابل نقدها، تاب نمیآورند. کسانی که با "زندهباد مخالف" و "زندهباد انتقاد" دنبال رأی جمع کردن هستند و کف و سوت میزنند، در مواردی برای کسی که می خواهد نقد کند اولاً آنقدر شرایط را سخت میکنند که کسی حائز شرایط نباشد که نقد کند و ثانیاً چناچنچه حرفی برخلاف مزاقشان زده شود، چنان او را میکوبند و فحش میدهند که عبرت سایرین بشود. به نظرمن یکی از درس و عبرتهای مسئله عید فطر امسال این بود کسانی که خیلی طرفدار نقد و آزادی بیان بودند،به سخیفترین نوع ممکن با فحاشی و توهینهای آشکار ضداخلاقی و ضدانسانی آن شخص مخالف را حتی اگر به زعمشان خطاکار بود کوبیدند. این یکی از آن چیزهایی است که آموزش و پرورش و مدارس میبایست بر روی آن کار کنند. گاهی یک سری از اقشار و گروههای طرفدار آزادی بیان این کار را انجام میدهند و گاهی افراد مذهبی؛ مسئلهای که در این میان از اهمیت بالایی برخوردار است اینکه ما در این زمینه ضعف جدی داریم.
*اصلاَ نقدهای سازنده در جامعه ما از چه جایگاهی برخوردار است؟
یکی از مشکلات اصلی ما همین نقدهای سازنده است. یکی از درد و دلهایی که داریم عقدهگشاییهای سیاسی و انتقامگیریها، تخریبها، دعواهای قبیلگی و حزبی کسانی است که نقد را به خودش میگیرند. باید به این نکته توجه کنیم تا اینگونه نشود. متأسفانه بسیاری از رسانههای دو طرف جریانهای مهم سیاسی دروغپراکنیهای جدی میکنند. در این میان دروغ از انسان محاسندار و متدین بسیار زشتتر است از اکاذیبی است که فرد بدون ادعا مطرح میکند. دروغ برای همه بد است ولی برای مدعی دیندار و طرفدار از اصول بسیار بدتر است. این مسئله درد بزرگی است که خیلی از نقدهای ما را تحت الشعاع قرار میدهد. ما نیازمند آموزش و تبیین نقد سازنده هستیم؛ نقد سازنده یعنی دیدن نقاط ضعف و بیان آن به منظور بهبودی، اصلاح و کاستن خطاها و دیدن نقاط قوت به منظور تشویق و افزایش نمونههای مشابه. نقد به اصطلاح سازندهای که در فضای ما انجام میشود بیشتر به منزله نقطه ضعف پیدا کردن است. اگرچه ما نقد سازنده هم انجام دهیم برخی برنمیتابند؛ چراکه انسان دوست ندارد عیبهایش را نهان کنید. اگر نقد سازنده در جامعه دیده شود، البته در بیان آن، انصاف را رعایت کنیم به اصلاح محل بحث و فرهنگسازی برای اصل نقد، کمک میکند. نقد سازنده باید با روش تبیینی و هدف آگاهیبخشی انجام شود و باید برای انجام نیکو و پسندیده آن، آموزش بدهیم. منتها خیلی کم اتفاق می افتد و اگر اتفاق بیفتد به مرور به نظرمیرسد شاهد رشد و نمو باشیم.
*میگویند اشعار سیاسی سابقه تاریخی دارد؛ در مورد این موضوع صحبت کنید؟
** یکی از کارکردهای شعر رسانهای بودن است
شعر امروزه آنقدر اثر دارد که در مصادیقی میبینیم واکنشهای شدید و جدی، وجود دارد. وقتی آیاتالقرمزی در آن میدان معروف بحرین اشعاری را در نقد رژیم بحرین میخواند او را سه ماه به زندان میاندازند و چه شکنجههای وحشتناکی انجام میدهند که از زبان خود او شنیدیم. این شکنجه وحشتناک عکسالعملی به آن سیلی است که آیات القرمزی با آن اشعارش به دولت زده بود. یکی از کارکردهای شعر رسانهای بودن است. امروز که این شبکههای مجازی، ماهواره و تلویزیون وجود دارند هنوز این واکنش نسبت به شعر را ما میبینیم. رهبر انقلاب اسلامی فرمودند رقص شمشیر ترامپ با سعودیها را هجو کنید، یعنی یک نوع شعر سروده شود. چه برسد به آن زمانی که در گذشته که هیچگونه ابزار رسانهای و تبلیغاتی وجود نداشت و عمده رسانه آن زمان و رساندن محتوا به مخاطبان، شعر بود، گاهی شعر در مصر گفته میشد و در کوتاهترین زمان- هزاران کیلومتر در ماوراء النهر پاسخ داده میشد.
**شعر تا قبل از اسلام پیشینه تاریخی دارد
میبینیم یک هجوی دعبل خزاعی درباره خلیفه عباسی میخواند و او را با سگ اصحاب کهف مقایسه میکند که در دیوان او موجود است. بازتاب این شعر آنقدر بالا بود که هر موقع او وارد جایی میشد به اذهان میآمد که سگ وارد شد. اگرچه خلیفه عباسی بسیار شخص ظالم و ستمگری است دعبل را مورد مواخذه قرار نمیدهد. از این نمونه ها فراوان داریم که برای نقد شروع می کردند و هجو و شعر انتقادی خلق میکردند. یا قصیده ی که محمدبنابی بکر در نقد پدرش گفته است. اشعار فراوانی که از دعبل، کمیت و شعرای دیگر که قدمتی بیش از 1200 سال دارند. امروز شما نمیتوانید بگویید تلگرام، اینستاگرام و تلویزیون نباید فضای سیاسی داشته باشد همان طور نمیتوانید بگویید شعر نمیتواند فضای سیاسی داشته باشد، چراکه شعر یک رسانه است. یک رسانه هنرمندانه است و عناصر هنر دارد. ما این همه فیلم سیاسی و اصلاً در عالم سینما یک ژانر سیاسی داریم. چرا آنجا کسی اعتراض نمیکند؟! به همین معنا شعر سیاسی داریم. اشعار سیاسی که مخالفین اسلام(کفار) در رد پیامبر سرودند و پاسخهایی که صحابه پیامبر به آنها دادند تا اشعاری که معاویه در توهین و تخریب سیاسی امیرالمومنین(ع) سرود و برای ابن عباس فرستاد. حضرت فرمودند متن را تو جواب بده ولی اشعار آن را در اختیار برادرت قرار بده، چون شاعر است، او جواب بدهد. در طول تاریخ اسلام به ویژه 200 سال اول بسیار رواج داشته هرچه گذشته با بیشتر شدن انواع رسانهها مقداری محدودتر شده، ولی هنوز وجود دارد. در قبل از اسلام هم نمونههای فروانی را شاهد هستیم.
*یکی از مشکلات برخی از مسئولین ما این است که خودشان را برتر و موضع دیدگاههای انتقادی یک مداحی را که با اشعار حماسی آن را فریاد می کند را سخیف و بی سوادگونه مینامند و معتقدند که مداح فقط باید به ذکر مناقب اهل بیت بپردازد؛ باید با چه رویکرد و روشی وارد عرصه فرهنگسازی و اشاعه نقدهای سازنده در جامعه و روحیه پذیرش آن، شویم؟
**رهبر انقلاب برای مداحان جایگاه مصلح اجتماعی قائل هستند
این فقط مشکل مسئولین نیست. اما برخی از مسئولین که خیلی مجیزشان را میگویند این حس را بیشتر به خودشان میدهند و به این باور رسیدهاند که کسی نباید آنها را نقد کند. متأسفانه ین رفتار ها از مسئولین و حتی آنهایی که خیلی حامی مخالف و طرفدار آزادی بیان هستند متأسفانه زیاد دیده میشود . این که بگوییم مداح فقط بایستی به مدح مدح اهلبیت بپردازد این به معناست دین را از کارکرد اجتماعیاش بیندازیم. آن وقت به این معناست مداح در عصر قاجار و صفویه مداحی میکند. در واقع آنجا هم مداحیهای سیاسی داریم که متأسفانه خیلی مداحیهای سیاسی مجیزهگوی سلطنت آن زمان است. مداح اهلبیت باید از مواضع نظام، ارزشها و آرمانهای اسلامی دفاع و نقدها را هم با شیردلی بیان کند. نباید وامدار هیچ گروه و حزب سیاسی باشند. البته میتوانند به دور از وامداری گروه و نهادی گرایش سیاسی داشته باشد. نگاه کنید رهبر معظم انقلاب اسلامی جایگاهی را که برای مداح قائل هستند جایگاه مصلح اجتماعی است. نه یک کسی که فقط صدای خوبی دارد یا قدری هنر در جذب مردم دارد. بحمدالله در سالیان اخیر هم در بین ذاکران اهل بیت افراد با سواد و جزء اساتید رشتههای مختلف هستند دیده میشود و رو به افزایش است. اینکه میگویند فقط باید مدح کنند از کجا این حرفها را درآوردهاند ؟
*فکر میکنید آیا مداحان و ستایشگران اهلبیت می بایست به مسائل سیاسی ورود کنند و در صورت وجود این الگو، حد و ثغور این ورود تا کجاست؟
**نباید بگذاریم به آنها بگویند بازیگر جریانات سیاسی!
حتماً باید ورود کنند. اما اینکه سیاستزده بشوند یا نام او را بازیگر جریانات سیاسی و یا وامدار جریانات سیاسی بگذارند، مذموم است. به این دلیل که از آن جایگاه والای خودشان نوکری حضرت اباعبدالله(ع) یا مصلحبودن اجتماع سوء استفاده میکند. متأسفانه گروههایی به شدت میکوشند تا مداح را از کارکرد اصلاح در جامعه بیندازند. مداحان باید در مسائل سیاسی و اجتماعی ورود کنند و به مردم آگاهی بدهند و در واقع تابلوی راهنما باشند. این موضوع یکی از مسائل مهمی است که آن کسی که سیاستهای کلی نظام اسلامی را امروز ریلگذاری میکند بدان تأکید کرد. ولی اینکه به جریانات کوچک سیاسی ورود کنند و بازیگر جریانهای سیاسی بشوند در واقع نقش گفتمانسازیشان راکم میکند و اقبال مخاطبان هم محدودتر خواهد شد. در واقع سیاستزده نشوند حتماً باید در مسائل سیاسی ورود کنند.
*میگویند نماز عید فطر جای چنین کارهای وحدتشکنانه و تفرقهافکنانهای نیست، نظر شما چیست؟
این خیلی حرف درستی است که در نماز عبادی و سیاسی عید فطر جای کارهای وحدتشکنانه و تفرقهافکنانه نیست، اما آیا بیان مطالبی را که رهبر انقلاب بارها فرمودند اینها هم وحدتشکنانه است؟! اصلاً وحدت در نظام اسلامی یعنی چه؟ وحدت در نظام اسلامی بالاخره یک محور میخواهد و شک نکنید قطبنمای وحدت و آن کسی که جهتدهی را مشخص میکند ولیفقیه است. اگر در نماز عید فطر آرمانهایی را که ولیفقیه ریلگذاری کرده را دوباره بازخوانی و بازگویی کنیم، این وحدت شکنی نیست. البته این نکته را باید توجه داشت اگر بتوانیم با لحنی بگوییم کمتر تحریک کننده باشد، حتماً بهتر است. ما دنبال ایدهآل نیستیم و توقع هم نداریم لزوماً همه کارهای ما ختم به ایدهآل بشود. ممکن است ابیاتی از اشعار ارائه شده در عید فطر بشود را نقد کنیم، چه کسی وجود دارد که نمیتوان او را نقد کرد. چه کسی بی خطاست اما اینکه آرمانهای جمهوری اسلامی و بعضی از خطمشیهای رهبری انقلاب بعد از بارها بیان شدن، بازخوانی شوند فکر نمیکنم به معنای تفرقهافکنی باشد. اگرچه ممکن است برخی پیدا شوند مضامینی نسبت به حضرت حجت(عج) میشود جایی در این ابیات اضافه و یا ظرافت را در برخی از ابیات کم و زیاد کرد که با توجه به شرایط و میزان فرصتی که ذاکر و شاعر دارند باید توجه کرد ما در یک نقطه ایدهآل نیستیم. همین که چهار شاعر سرشناس دور هم جمع شدند و چنین شعری را سرودند این یک اتفاق نادر است. به نظرمیآید با قطبنمایی انقلاب خودشان را تنظیم کردند و و آنکسانی که نقد کردند به نظرمن پیشتر میخواستند واکنش نشان دهند.
**باید روی ظرافتهای نقد کار کنیم
معتقدم شاید این تجربه باعث بشود در موارد بعدی به ظرافتها بیشتر توجه کنیم. اما به نظرمن بسیار تندتر از این حرفها را در نمازجمعهها می شنیدیم ولی چنین واکنشهای سنگینی را به همراه نداشت. یکی از دلایل آن به خاطر محبوبیت این ذاکر اهلبیت بوده و بعد از سالها در نماز عید فطر به مردم را به وجد میآورد و تکبیر از مردم گرفت و حداقل بخش زیادی از افکار عمومی دنبال این جریان بودند چون اثرگذاری این اشعار دیده شد. مثلاً بببینید اخیراً حجتالاسلام محسنیاژهای مسائلی را مطرح کردند خیلی از اتهامات سنگینی را میتوان به آن واسطه به برخی از مسئولین وارد کرد آن طوری به ایشان واکنش نشان داده نمیشود چون یک شخصیت سیاسی مطرح میکند اما وقتی یک ذاکر امام حسین که به بازیهای جناحی و سیاسی ورود نمیکند و ابا دارد از اینکه شخصیت رسانهای بشود، تلویزیون نمیرود و فیلمهای مراسم خود را برای رسانهای شدن در اختیار نمیگذارد وقتی میآید از آن مجبوبیت استفاده و نقد میکند این نقد درون قلبها میرود و میبینیم واکنش شدید نشان میدهند. ما باید روی ظرافتمان کار کنیم اما به هیچوجه به نظر بنده این مطالب وحدتشکن نبود اتفاقاً این مداح اهلبیت که برادر با تقوایی است چقدر خوب میشد برخی دیگر از مسئولین را هم نقد میکردند تا این شائبه پیش نمیآمد فقط می خواستند جریان خاصی را نقد کنند. ای کاش گوشهای قوه قضائیه و مجلس را که نقدهای بسیاری برا آنها وارد است را نیز نقد میکرد. اگرچه در صورت نقد یک جریان باید با سعه صدر و حداقل لحنی مثل خود او برخورد میشد نه با فحاشی و بی ادبی به ویژه برخی از مسئولین رده بالا!
*واکنشها را چطور دیدید ؛ گویا برخی منتظر فرصت هستند جریان هیئتها، ستایشگران و واعظان را آماج حملات خودشان قرار دهند؟
خیلیها طرفداری و خیلیها ابراز مخالفت کردند و مخالفتی از جنس بیادبی و ناسزاگویی! در این میان عدهای از هیئتها، ذاکران و واعظان انتقام گرفتند و عدم تعصبشان به مسائل دینی را به صورت علنی فریاد زدند. برخی اوقات فکر میکنیم بزرگان حوزه ما خواسته یا ناخواسته از جریانی حمایت کنند. یک جریانی بیاید- یک ذاکری کاری کرده درست یا غلط به نظربنده غلط نبوده، اصل جریان مداحی و اصل هیئت ها را دشنام بدهند علامت خطری است. غیر از اینکه کسانی جرأت نمیکنند به رهبر انقلاب توهین کنند یا از مردم و جایگاه ایشان میترسند همان حرفها از زبان شخص دیگری که قدرت نفوذ دارد، زده میشود و تمام انتقامهایی را که می خواهند از ولیفقیه بگیرند سعی می کنند از نفر بعدی بگیرند.
*توصیهتان برای کسانی که در جایگاه مسئولین و مدیران هستند و نقد میشوند و کسانی آنها را نقد می کنند، چیست؟
دعا میکنم انشالله مسئولین ما سعه صدر پیدا کنند. بروند ببینند در نهج البلاغه امیرالمومنین میخواهند مسئولین را نقد کنند با الفاظ غیرمستقیم و رمزدار این کار را انجام نمیدهند. نام می برند و مسئولینی را که متهم به این موضوع شدهاند را صراحتاً نقد میکنند. نامههای حضرت موجود است. به نظرمن جلوگیری از نقدها هم خطرناک است. ممکن است کینه دربیاید. کسانی هم که نقد میکنند باید انصاف را رعایت کنند. ما اگر میخواهیم اشکالی را از دیگران ببینیم. اگر در جریان خودی هم آن اشکال مشابه وجود دارد باید نقد کنیم. امیدوارم و دعا میکنم کسانی که نقد میشوند خداوند به آنها سعه صدر و بالا بردن آستانه تحمل را عطا کند و کسانی که نقد میکنند انصاف و حقطلبی را فراموش نکنند.
گفتوگو از مجتبی برزگر
و در عین حال بسیار بی ریا و دور از حاشیه های همیشگی مجالس
عجیبه با ایشون مصاحبه کردید !!!!