** نفس برطرف شدن موانع موجب رسیدن به زیبایی های باطنی عالم است
تسنیم: به نظرتان چقدر پرداختن به موانع تربیتی اهمیت دارد و چرا باید برای رسیدن به تربیت دینی به این مسئله بپردازیم؟
همانطور که در جلسه گذشته بیان شد، تربیت یک فرایند نظام مند و تدریجی است که با رفع موانع درونی و بیرونی، زمینه ی تاثیر گذاری عوامل حقیقی برای ظهور استعدادهای فرد و عروج به کمالات نهایی را فراهم می آورد. بر اساس تعریف تربیت دینی که اساس روشهای تربیتی به دنبال رفع موانع تربیتی هستند. غالبا چنین پنداشته میشود که در مسیر تربیت دینی باید در ابتدا موانع برداشته شود سپس در به دست آوردن کمالات الهی تلاش کرد در حالی که نفس برطرف شدن موانع موجب رسیدن به زیبایی های باطنی عالم است. بر اساس منطق دین مبین اسلام هیچ بخلی از طرف خداوند برای وصول به کمالات نیست و به تعبیر علمی خداوند سبحان دائم الفیض است. حال اگر از طرف ما موانع و حجبی وجود نداشته باشد، طبیعتا از انوار الهی بهره مند میشویم. مثل این که برای تجلی نور خورشید در آینه فقط کافی است، صفحه ی آن پاک و پاکیزه باشد. نیمه ی دوم موضوع که تجلی نور خورشید است به خودی خود در صحنه است. به همین جهت باید دقت کرد که انوار غیبی نسبت به ما در نزدیک ترین شرایط ممکنه هستند. همین که روش های تربیتی موانع را برطرف کردند، با تجلی آن انوار مواجهه خواهیم شد. آنچه ممکن است موجب کم همتی و یأس شود، این نکته است که فکر کنیم باید علاوه بر رفع موانع، جهت کشش تجلیات انوار غیبی هم کاری بکنیم و چون نمی توانیم در آن راستا کاری انجام دهیم، نا امید میشویم. غافل از این که از آن طرف بخلی نیست و سراسر لطف و توجه است.
تسنیم: منظور از موانع و حجب تربیت دینی چیست و چگونه می توان این موانع را شناسایی کرد؟
موانع تربیتی در دو حیطه ی بسیار وسیع قابل بررسی هستند: موانع بینشی و موانع گرایشی. منظور از موانع بینشی، یعنی موانعی وجود دارد که نمیگذارد انسان بین موضوع و محمول در گزاره نسبت منطقی برقرار کند. کسی که نسبت میان «خدا» و «موجود بودن» را نمی داند، نسبت به وجود خدا جاهل است. چنین شخصی زمانی عالم میشود که بتواند بین موضوع که همان «خدا» است با محمول که همان «موجود بودن» است، نسبت برقرار کند و بگوید: «خدا موجود است». تمام گزاره های دینی که انسان نسبت به آن ها جهل دارد به چنین سنخی از موانع باز میگردد. منظور از موانع انگیزشی این است که موانعی وجود دارد که نمیگذارد میان گزاره ی «خدا موجود است» با قلب انسان نسبتی برقرار شود و این گزاره اعتقاد قلبی او شود. خیلی از افراد هستند که به گزاره خدا وجود دارد یقین دارد ولی خدا در هیچ یک از برنامه های زندگی او وجود ندارد. در فکر و اندیشه خدا را میپذیرد اما در عمل هیچ اعتقادی به خدا ندارد. برای چنین فردی موانعی وجود داشته که نتوانسته بین خدا و خودش رابطهی قلبی برقرار کند که این موانع را موانع انگیزشی میگویند. ذکر نکته ای دیگر در اینجا لازم است؛ وقتی گفته میشود که در تربیت موانعی وجود دارد، اعم از این است که مانع از سوی متربی محقق شود یا این که این مانع به واسطه ی مربی ایجاد شود. از جانب هر کدام از مربی یا متربی مانعی وجود داشته باشد، تربیت دینی محقق نمی شود.
** جهل؛ اولین مانع در مسیر تربیت و رشد انسانی
تسنیم: اگر بخواهیم پیرامون موانع بینشی صحبت کنیم، اولین و مهمترین مانع تربیت دینی چیست؟
اولین مانع در مسیر تربیت و رشد انسانی مسئله ی جهل است. تا زمانی که جهل وجود دارد، انسان نمی تواند وارد عرصه ی تهذیب نفس و تربیت شود. هنگامی که انسان از حقیقت خودش جاهل است، هیچ وقت آن را طلب نمی کند و در نتیجه هیچ گاه برای رسیدن به آن حرکت نخواهد کرد. لذا تا زمانی که جهل در وجود فرد حاکم است، نمی تواند رشد و تعالی پیدا کند. البته جهل نیز بر دو نوع است: قصوری و تقصیری. جهل قصوری یعنی کسی از روی استضعاف یا راه خدا به او نرسیده یا اگر رسیده قدرت درک و تحلیل آن را نداشته است؛ اما جهل تقصیری آن جهلی است که امکان اطلاع برای او بوده اما به دنبال آن نرفته و کوتاهی کرده است. عدم آشنایی با روش های صحیح تربیتی یکی از مصادیق بارز جهل در تربیت دینی است. انتخاب روش های زود بازده و با اثر گذاری های سطحی، نشان دهنده ی این حقیقت است که مربیان و متربیان با روش های صحیح آشنا نیستند.
** جهل نسبت به این که مربی، زمینه ساز و اعداد رشد است، از موانع بزرگ رشد و تربیت محسوب می شود.
تسنیم: در بخش قبلی کلامتان اشاره کردید، گاهی اوقات موانعی از سوی مربی موجب نرسیدن به اهداف تربیت دینی میشود. به نظرتان بارزترین مانع بینشی از سوی مربی چیست؟
یکی از موانع بسیار فراگیر در تربیت دینی این است که مربی میخواهد تمام مشکلات تربیتی متربی را حل کند و از آنجا که نمی داند صرفا زمینه ساز رشد و تربیت انسان را فراهم میکند، تلاش هایش برای دگرگون کردن متربی، موجبات نا امیدی و بی ثمری و یأس در وجود او می شود. اگر مربی چنین نگرشی داشته باشد، هیچ وقت نمی تواند اثر سازنده بر روی متربی داشته باشد و اگر هم اثر گذار باشد، موجب میشود که متربی بر روی عادت و شرطی شدن، امر مطلوب را انجام دهد. به طور خلاصه، جهل نسبت به این که مربی، زمینه ساز و اعداد رشد است، از موانع بزرگ رشد و تربیت محسوب می شود.
** وقتی که نکیر و منکر که به سراغ اهل قبور می روند، از مسائل پیچیده ی خداشناسی سوال نمیکنند بلکه می پرسند که «خدایت کیست؟»
تسنیم: در مصاحبه قبل پیرامون جایگاه علم حصولی و مفاهیم مباحثی را مطرح کردید. به نظرتان خود مفاهیم دینی هم می تواند از مصادیق موانع تربیتی محسوب شود؟
دقیقا همین طور هست. یکی دیگر از موانع بزرگ تربیت دینی همین است که انسان فکر میکند که با فراگیری علم حصولی و اطلاعات فروان رشد و تربیت تحقق یافته است. به همین خاطر تمام تلاش خود را به کار می گیرد که در این زمینه علومی را کسب کند، غافل از این که همانطور که مفهوم آب هیچ تری و خیسی برای انسان به وجود نمیآورد، صرف مفاهیم دینی هم هیچ رشدی در فرد ایجاد نمیکند. علوم حصولی که با حقیقت انسان گره نخورده، موجوداتی هستند که انسان باید از آنها مراقبت کند. چرا که این علوم با جان انسان متحد نشده اند؛ در نتیجه در عمل انسان هم ظهور نمی یابند. وقتی که نکیر و منکر که به سراغ اهل قبور می روند، از مسائل پیچیده ی خداشناسی سوال نمیکنند بلکه می پرسند که «خدایت کیست؟» اگر این مفاهیم و اطلاعات در آن موطن باقی بماند، کفار نیز که نام خدا را شنیده اند، فوری می گویند: الله و خود را خلاص می کنند در صورتی که چنین نیست. کسی می تواند سوال نکیر و منکر را پاسخ دهد که خدا در جانش نشسته و در زندگیاش پیاده شده است و صرف الفاظ و مفاهیم یاری کننده ما نخواهد بود. به نظر می رسد که اطلاعات و مفاهیم دینی که با جان انسان گره نخورده باشد از جمله ی اموال انسان محسوب می شود که می تواند در دنیا با آن کاسبی کند و بازار خود را رونق بخشد. صرف مفاهیم دینی نه تنها سبب طی کردن راه سعادت نمی شود بلکه هر چقدر در ذهن انسان بیشتر تلنبار شود، بر منیت و تکبر انسان می افزاید در حالی که علم حقیقی موجبات خضوع و خضوع انسان را فراهم می کند بنابراین صرف مفاهیم دینی نه تنها موجبات رشد انسان را فراهم نمی کند بلکه از موانع جدی رشد و تعالی انسان محسوب می شود. هر چند وجود نظام مفهومی مستدل از دین شرط لازم برای رشد و تعالی است ولی به هیچ عنوان برای رسیدن به اهداف والای انسانی کفایت نمی کند.