معظم له افزودند: این عصمت به واسطه علم ایجاد میشود، همان علم به عقوبت گناهان است؛ البته این کار برای هر فردی به درجات مختلفی متفاوت است؛ یعنی انسانی که میداند که اگر به سیم برقی که یک سوی آن در برق است و سوی دیگر آن، نیز بدون پوشش پلاستیکی است، دست بزند قطعا او را خشک خواهد کرد، اینکار را نخواهد کرد.
این مرجع تقلید اظهارکردند: همچنین پیامبران نیز پیامدهای گناه را میدیدند و به همین دلیل به این مرحله از عصمت رسیدند؛ داستان حضرت یوسف (ع)نمونه کاملی از این امر است؛ حضرت یوسف(ع) در داستان مواجهه با زلیخا به دلیل اینکه در چشم خود اثر این گناه را مشاهده کرده بود، حاضر به انجام گناه نشد و به همین دلیل به این مرتبه رسید.
معظم له با بیان این مطلب که حضرت سلمان و ابوذر نیز به این مرتبه از عصمت رسیده بودند، تصریح کردند: جناب ابوذر با مشکلات مالی و معیشتی بسیاری دست به گریبان بود؛ خلیفه 200 دینار را به غلام داد و گفت، اگر ابوذر این پول را قبول کند تو را آزاد میکنم؛ غلام نیز شرط خلیفه را به ابوذر گفت و ابوذر گفت، درست است که تو در ازای این پول آزاد میشوی ولی من گرفتار در معصیت و نافرمانی خدا میشوم.
ایشان در ادامه در تفسیر آیهای پیرامون نفاق در دین گفتند: بسیاری از انسانها در غیب و پنهان از چشم دیگران از گناه دوری میکنند، ولی برخی از افراد در خفا حاضر به گناه هستند، ولی در آشکار حاضر به این کار نیستند؛ ولی انسانی که در خفا گناه نمیکند، گناهش بخشیده میشود و پاداش نیز دریافت میکند.
این مفسر قرآن در ادامه اظهارکردند: هر زمانی در قرآن سخنی از کافران بیان میشود از مومنان نیز سخن به میان میآید و هر زمانی که بحثی از مومنان به سخن میآید از کافران نیز در ادامه سخن به میان میآید.
معظم له بیان کردند: منافقان کسانی بودند که در مقابل پیامبر اکرم(ص) اظهار ایمان میکردند، ولی اعتقادی به ایشان نداشتند؛ البته پیامبر آنها را می شناختند ولی بسیاری بودند که در ظاهر خود دیندار و در باطن اعتقادی به دین نداشتند؛ به همین دلیل ،خداوند به اعتقاد و عمل پنهانی این همه اهمیت میدهد.
ایشان در ادامه با ذکر این مطلب که ظهور هر حس هیجانی انسان در صدر و سینه و قلب است، بیان کردند: به همین دلیل صدر، اولین قوای انسان است که در مقابل خبرهای خوش و بد عکس العمل نشان میدهد، خداوند به این مفهوم در قرآن توجه داشته است و تعابیری چون علیم بذات الصدور را بیان کرده است.
حضرت آیت الله سبحانی در بیان صفت علیم و خبیر بودن خداوند اظهارکردند:خداوند از عدم، موجودات را ساخته است و به همین خاطر در سوره ملک بیان میکند، این خدایی که همه چیز را از عدم خلق کرده است قطعا به آنچه که خلق کرده، علیم و آگاه است؛ در ادامه خداوند خود را لطیف و خبیر مینامد؛ گاهی لطیف صفت خود خداست و نه فعل خدا؛ چیزی که لطیف باشد قابل روئیت نیست.
ایشان گفتند: خداوند در ادامه صفت خبیر را نیز بیان میکند، ولی در اینجا خبیر و لطیف صفت هم نیستند؛ لطیف در اینجا دو معنی دارد، یعنی هم خودش لطیف است و موجودات ریز را ایجاد کرده و عالم به این موجودات ریز است؛ پس یا لطیف را صفت ذات به کار می بریم و یا به عنوان آگاه به موجودات ریز.
معظم له با اشاره سالروز رحلت امام خمینی(ره) بیان کردند: امام راحل میفرموند که جهان محضر خداست و در محضر خدا گناه نکنید.