عقیق- سردار غیوری که فیروزه نیشابور به فروغش حسادت کرد و جبل بینالود به احترامش تعظیم نمود، سیمرغ عطار راوی حماسه شجاعت و رشادت او گشت و پر وبال خویش را به عشق او به آتش کشید، قلمدانهای مرصع این بار با خون روایت غیرتش را برای ابد مکتوب کردند و ورودش را به حصن حصین الهی تبریک گفتند. اگر در فرهنگنامه مقاومت برای تجلی و عصاره گلواژههای صلابت، صداقت، شجاعت، مجاهدت و غیرت قرار بر تقدیم تندیس باشد سردارسرتیپ پاسدار حاج محسن قاجاریان از فاتحان نبل و الزهرا از نامزدهای شاخص دریافت این سیمرغ بلورین میباشد. ابرمردی از دیار ابرشهر که پس از عمری زندگی با سعادت و مجاهدت دلسوزانه حلاوت وصال به همرزمانش با پوشیدن خلعت ذیقیمت شهادت در چهاردهم بهمن94 حین عملیات مستشاری در سوریه چشید. او در سال ۱۳۴۱ شهرستان نیشابور با شروع جنگ تحمیلی از سابقونی بود که با حضور در عضویت بسیجی به دفاع از میهن اسلامی پرداخت. به جهت احساس تعهد، تکلیف و تداوم این حضور، همزمان با اتمام تحصیلات دوره متوسطه در سال ۱۳۶۱ به عضویت رسمی سپاه درآمد و درسال ۱۳۶۲ به عنوان فرمانده گروهان منصوب و در سال ۱۳۶۳ عهدهدار مسئولیت جانشین گردان گردید که در همین سال در منطقه جنوب در شرق دجله با اصابت ترکش به افتخار جانبازی نائل آمد. با توجه به لیاقت و شایستگی در سال ۱۳۶۵ به عنوان فرمانده گردان معرفی شد و به عنوان یکی از فرمانده گردانها مقتدر لشکر ۲۱ امام رضا(ع) در جبهههای جنگ و مناطق عملیاتی با موفقیت اجرای مأموریت نمود. وی در سال ۱۳۶۸ دوره دافوس را با موفقیت طی کرد با توجه به سوابق درخشانش در سال ۱۳۶۹ به عنوان جانشین معاونت عملیات تیپ و در سال1379 به عنوان مسئول عملیات تیپ زرهی21امام رضا(ع) منصوب شد. انتصابی که در ارتقاء سطح آمادگی رزم یگان فعالیت چشمگیری داشت. با توجه به لیاقت و شایستگی و برخورداری از توان مدیریتی و تخصصی بسیار مناسب درسال ۱۳۸۹ با حکم فرمانده کل سپاه سردار سرلشکر جعفری به عنوان فرمانده تیپ زرهی ۲۱ امام رضا(ع) منصوب گردید و بارها با اجرای موفق مأموریتهای محوله خصوصاً رزمایش بزرگ خواف که با حضور فرماندهان ارشد سپاه و ارتش و ستاد کل نیروهای مسلح برگزار شد تیپ زرهی ۲۱امام رضا(ع) را به عنوان یکی از تیپهای نمونه در سطح نیروی زمینی سپاه و سطح نیروهای مسلح مطرح ساخت. ضمن اینکه ایشان به عنوان فرمانده یکی از یگانهای مقتدر مستقر در شرق کشور ارتباط و تعامل بسیار مناسبی با یگانهای نظامی منطقه از جمله یگانهای ارتش داشت. فرزند او پس از اظهارات توهینآمیز کرباسچی در اصفهان علیه شهدای مظلوم مدافع حرم، متنی را به عنوان یادداشت در اختیار سایت عقیق قرار داد که مشروح آن در ذیل آمده است:
جناب کرباسچی؛ سلام
من مجتبی قاجاریان هستم فرزند سردار شهید حاج محسن قاجاریان از شهدایی که با پول و اسلحه رفت و خودش را به کشتن دادند!! جناب تکنوکرات شما را به افاضاتتان که نشخوار نسخههای روشنفکری غربگرا هست ملامتی نیست. تفاوت ما و هم پیالههای شما در بینش و معناست. سودگرایان در طول تاریخ، درستى و نادرستى یک عمل را بر مبناى میزان سود یا خوشى و رفاهى که از آن ناشى مى شود، ارزیابى کردهاند. در مکتب اصالت فایده(یوتیلیتاریانیسم) که شما ناخوانده بر طبل آن میکوبید اختلاس ارزش است ولی در منش شهدای مدافع حرم اخلاص! آری؛ حساب و کتاب مدافعان حرم با حساب و کتاب شما و دوستانتان تفاوت دارد. در منطق شمایان که لذت رانت و فساد چشیدهاید و سودای سود و قدرت دارید میبایست گاهی برای برجسازی رانت و رشوه داد، گاهی برای پیروزی شیخ مهدی ساده لوح اشک تمساح ریخت و گاهی برای پیروزی یک گفتمان به شهدای مظلوم مدافعحرم زبان درازی و حمله کرد. فقط شاگردان مکتب خمینی و امام خامنهای میدانند معنای واژههایی چون عدالت، مستضعف ، کوخ نشینی، جبهه مقاومت، اخلاص، انقلابی ماندن، صدورانقلاب ، شهادت و شفاعت چیست؟!! نه کاخنشینان و مفسدان اقتصادی، نه اصحاب حلقه کیان و نزدیک به نیاوران! نه اشرافیت منفصل از خدمات دولتی و نه شاگردان ماکیاول و جرمی بنتام..!! جناب کرباسچی این روزها نیز بگذرد. اکنون که در کنار منقل قدرتطلبی با هم پیالههایتان به دنبال دود کردن سیخ شهرت، ثروت و قدرت هستید بدانید که زمستان رفتنی است و روسیاهی برای زغال و هتاکان به مدافعان حرم خواهد ماند. من امروز به آسمانی شدن پدر غیورم و راه او مینازم. شهادت حق و افتخار او بود. ما از پدر درس صبر، بصیرت، اقتدار همراه با مظلومیت و سکوت در مقابل خناسان و بیغیرتها آموختهایم.
کرباسچیها بدانند اگر امروز درددلی کردم نه حب سیاست بازی دارم و نه قصد دفاع از پدر مظلومم. پدر ما مظلوم نیست. امروز غبار مظلومیت بر سیمای مبارک نظام اسلامی نشسته است که قرار بود صاحبان اصلیاش کوخنشینان باشند و خدمتگزارانش خادمانی امین، صادق، انقلابی، ولایتمدار باشند. شعار انقلابمان دفاع از محروم، عدالت و حرکت انقلابی و جهادی بود. ولی متأسفانه در زمانهای که آقای مظلوم ما درس جهادکبیر و جهاد اکبر برای خواص میدهد مفسدان اقتصادی همچون شما با رویکرد اشرافی و با ژست روشنفکرنمایی چوب حراج بر اعتماد و سرمایه اجتماعی ملت میزنید و جماعتی از اهل تزویر با توسل بر حربههای ماکیاولیستی به دنبال سوار شدن بر گرده محرومان و مستضعفان هستید.. حسن ختام درد دل من استمدادی است از گلستان سعدی علیه الرحمه: «شاعری پیش امیر دزدان رفت و ثنایی بر او بگفت فرمود تا جامه از و برکنند و از ده بدر کنند. مسکین برهنه به سرما همی رفت. سگان در قفای وی افتادند. خواست تا سنگی بر دارد و سگان را دفع کند، در زمین یخ گرفته بود، عاجز شد، گفت: این چه حرامزاده مردمانند، سگ را گشادهاند و سنگ را بسته..!!»
والعاقبه للمتقین- مجتبی قاجاریان- نیشابور