آب هم از هر جور باشد؛ آب ظاهری باشد یا آب معنوی و تشنگی برای راه خدا باشد. آیا الان اهل مملکت شیعه، تشنه آن نیستند که به امام حسین(ع) نزدیک شوند؟ بیشتر، آن تشنگی است که این تشنگی را هم در کنارش میگذارند. برای شیعیان که آن تشنگی است. آنها در دریای غیب بودند و ازعالم غیب، سیراب بودند؛ در ظاهر آب نداشتند. ولی ما در ههر دو سر تشنهایم؛ هم تشنه آب دنیاییم که مبادا آب را ببندند و هم وحشت داریم ه نکن از کربلا محروم بمانیم. به ظهر عاشورا و آن زمانی که کار تمام میشود نرسیم و خدای نخواسته نیمه کاره از این دنیا برویم. این هم تشنگی و عطش است.
خداوند عطش محبت، نصیبتان کند که وقتی بگیرد ریشه هر چه غیر خدا و غیر امام را میسوزاند. آن، عطشی بسیار قوی است که بدن انسان را خشک میکند، به حدّی که مثل خاک خشک میشود. یَحوُلُ العطشُ بینهُ و بین السَّماءِ کالدُّخان. ای آدم، عطش بین اهل بیت حسینبن علی(ع) و آسمان، مثل دود است. عطش روز عاشورا این جور بود.
این را ظاهری حساب کنید. اگر یک وقت بچهای صدا بزند «آب» و کسی به او ندهد دفعه دوم که صدا میزند همه شما بلند میشوید. صدا طوری است که به همه جا میزند. اصلاً در عالم، هیچ چیز چون عطش نیست.
پی نوشت:
کتاب طوبی محبت؛ جلد چهارم - ص 47
منبع:تسنیم