وی با بیان این پرسش که ارزشگذاری چیست گفت؛ برای فهم ارزش هر چیز باید ابتدا دید که در چه مواردی آن شی ء کاربرد دارد و از آن می‌توان استفاده کرد.
دینانی با بیان اینکه وجود یک مسئله متفاوت با ارزش است گفت: وجود گل با ارزش آن متفاوت است و ارزش آن به زیبایی آن است و وجود انسان نیز به جهت اینکه انسان است و دارای حیات جسمانی است با ارزش انسانها متفاوت است چراکه انسانها در وجود همانند یکدیگر هستند و شرایط حیات در آنها یکسان است اما در ارزش متفاوت هستند و از ملک تا ملکوت بین آنها فاصله است.
وی با بیان اینکه ارزش جنبه معنوی دارد و برای انسان است گفت: همه انسانها زندگی می‌کنند اما ارزش زندگی آنها یکسان نیست و اگر شخصی ارزش زندگی را نداند، زندگی‌اش ارزش ندارد و حیوانی است. زندگی ارزیابی نشده از اساس ارزش زیستن ندارد و یک حیات حیوانی است.
دینانی با اشاره به اینکه مسئله مهم این است که بدانیم ارزش از کجا پدیدار می‌شود گفت: متکلمین عقل عملی را ارزش‌گذار می‌دانند چراکه عقل نظری ارزش‌گذار نیست؛ چراکه بیان‌کننده واقعیت است و به ارزش آن توجهی ندارد و مثلا بیان‌کننده این واقعیت علمی است که (2+2=4) و با ارزش آن دیگر کاری ندارد اما اگر گزاره این باشد که عدالت خوب است و ستمگری بد است، این ارزشگذاری است.
وی با بیان اینکه استفاده از کلمه «وجدان» برای عموم مردم مرسوم است اما معنای دقیق آن را کسی نمی‌داند گفت: وجدان آگاهی پنهان است.
دینانی در توضیح آن افزود: شنیدن باطنی یک صدایی است که از درون انسان بروز پیدا می‌کند و آن صدا به گوش می‌رسد اما گوش ظاهری نمی‌شنود.
وی با اشاره به اینکه این صدا می‌تواند دو منبع داشته باشد گفت: این صدا یا ندای ربانی است یا ندای عقل است. عقل همانگونه در ظاهر برای انسان معادلات چند مجهولی حل می‌کند در باطن نیز با انسان حرف می‌زند. ندای عقل همان ندای الهی است که به زبان عقل بیان می‌شود.