1. بايد توجه داشت كه ثواب دو گونه است؛ الف. ثواب حقيقي ب. ثواب حكمي
توضيح
مطلب آن كه برخي ا عمال آثار تكويني براي فرد دارد و قابلييتي در فرد
ايجاد مي كند كه منشاء آثار در دنيا و آخرت مي باشد. مانند آثار شهادت و
خون شهيد. اما گاهي برخي از اعمال به تفضل الهي اعتبار ثواب شهيد به او
داده مي شود و هم طراز مي شود مانند اينكه روايت شده: «من مات علي حب محمد و
ال محمد مات شهيداً»؛ «هر كس بر محبت محمد و آل محمد(ص) بميرد، شهيد از
دنيا رفته است»،(بحار، ج 27، ص 233، ب 13) .
البته اعتبار ثواب حكمي
نيز گزاف و ناچيز نيست بلكه بيان گر هم ساني با آن عمل حقيقي مي باشد و
آثار معنوي و اجتماعي آن را نيز دارا مي باشد.
2. تأثيرگذاري اعمال
در روحيه معنوي انسان و آثار اجتماعي آن متفاوت است. لذا طبقه بندي ثواب
اعمال غير قابل انكار است. گاهي اهميت يك عمل را مي توان از مقايسه پاداش
آن عمل با اعمال ديگر مشخص كرد. به طور مثال، از امام صادق(ع) روايت شده:
«قضاء حاجأ المؤمن افضل من طواف و طواف و طواف حتي عد عشراً»؛ «برآوردن
نياز مؤمن از طواف [خانه خدا] برتر است. و همين گونه شمرد تا ده طواف»، (حر
عاملي، محمد، وسايل الشيعه، ج 9، نامه 42، ح 1).
اين گونه روايات اهميت كارهاي اجتماعي و رفع نياز مردم را برجسته مي كنند.
هم
چنين گاهي اثر معنوي يك رفتار بسيار عميق است مانند شركت در مجالس امام
حسين(ع) و گريه براي مظلوميت آن حضرت، كه موجب تلطيف روحيه بسياري و توبه
بسياري شده است و اصلاح فرد و اصلاحات در جامعه را به ارمغان آورده است.
لذا در روايات از ثواب آن معادل با هزار حج ياد شده است و اهميت آن برجسته
شده است، (بحار، ج 27، ص 233، ب 13)
3. گاهي برخي روايات ثواب
اعمال، جهت نهادينه كردن يك هنجار و رفتار ديني در جامعه مي باشد و منظور
از عدد هزار و غيره كنايه از زيادي ثواب مي باشد.
4. بايد دانست
انجام هر كار نيكي از جهت كميت و كيفيت داراي مراتب و شرايط است. و ثوابي
كه ذكر شده براي كساني است كه با اخلاص و شرايط كامل اعمال را انجام داده
باشند و به تناسب ديگران نيز بهره مند مي شوند.
5. البته بايد دانست
ثواب هيچ عمل مستحبي نمي تواند جانشين عمل واجب شود. لذا اگر روايت شده
باشد كه ثواب روزه عيد غدير ثواب شصت سال روزه را دارد، (حر عاملي، وسائل
شيعه، ج 10، ص 442) نشانه فراواني ثواب است نه جايگزيني يك روزه مستحبي به
جاي شصت سال روزه واجب باشد.