10 اسفند 1400 28 رجب 1443 - 10 : 16
کد خبر : ۸۵۳۳۲
تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۷
همان اندازه که تو به یاد امام باشی، او هم به یاد توست. نمی شود آدمی به یاد خدا نباشد؛ امّا توقّع داشته باشد که خدا مثل اولیای خاصّ خودش به او توجّه کند.
عقیق: آیت الله موسوی اصفهانی در کتاب گرانسنگ مکیال المکارم احادیثی را که دلالت بر این ویژگی امام مهدی (عج) می کنند ، اشاره نموده است:« محبّت آن حضرت علیه السّلام به مؤمنان و محبّت مؤمنان به آن حضرت از مهم‌ترین انگیزه‌های دعا کردن برای آن حضرت و درخواست تعجیل فرج آن جناب از پروردگار متعال است.

و امّا: دسته‌های مختلفی از اخبار بر محبّت آن حضرت علیه السّلام نسبت به مؤمنین دلالت دارد، از جمله: 

١ -احادیثی که دلالت می‌کند: امام ...به منزلۀ والد مهربان و پدر شفیق و برای آن‌ها از پدر هم مهربان‌تر است. 
٢ -اخباری که دلالت دارد: شیعیان به منزلۀ برگ‌هایی برای درخت امامت هستند. 
٣ -روایاتی آمده که: امام به خاطر حزن شیعیانش محزون و در مصایب آن‌ها متأثّر و در بیماری آن‌ها متألّم می‌گردد. 
۴ -احادیثی که دلالت می‌کند: امام علیه السّلام برای شیعیانش و در حق آنان دعا می‌کند. 
۵ -روایاتی دلالت دارد که: امام علیه السّلام انفال و مانند آن را برای شیعیانش در زمان غیبت مباح نموده است. 
۶ -اخباری دلالت می‌کند که: امام علیه السّلام برای دوستانش دادرسی می‌کند، در موارد بسیار نیز این امر اتفاق افتاده که بعضی از آن‌ها را در این کتاب آورده‌ایم. 
٧ -آنچه دلالت می‌کند که امام علیه السّلام در تشییع جنازۀ مؤمن حاضر می‌شود. 
٨ -احادیثی که حاکی از گریستن امامان علیهم السلام هنگام گرفتاری دوستانشان و هنگام وفاتشان و غیر این‌ها می‌باشد.»(۱) 

با توجه به موارد فوق الذکر«ما هرچه داریم، به واسطه فیض و لطف و محبّت اهل بیت است؛ امّا ایشان در برابر محبّت بیکرانشان چیزی از ما نمی خواهند؛ چرا که محبّت ایشان علیه السلام خدا گونه است؛ ولی شرط محبّت این است که ما نیز شرط وفا را نگه داریم. 

هر قدر ما در برابر عنایت‌های مولایمان سپاسگزارتر و قدردان‌تر باشیم، از محبّت‌های ویژه حضرت بیش‌تر استفاده خواهیم کرد و اگر خدای ناکرده، محبّت‌های الاهی مولایمان را ناسپاسی و فراموش کنیم، برخلاف مقتضای محبّت و وفاداری عمل کرده و در نتیجه، خودمان را محروم ساخته ایم. از بهترین اوقات عمر که  انسان طعم محبّت را به خوبی می‌چشد، دوران جوانی است.

آدمی در دوران کودکی و خردسالی، محبّت را با نوعی ادراک ناآگاهانه درک می‌کند. کودک، محبّت مادر، پدر و نزدیکان خود را می‌فهمد؛ ولی لذّت آن را آگاهانه درک نمی کند و در نتیجه، قدرش را نمی داند؛ امّا از آغاز دوران بلوغ به بعد، مزه محبّت را خیلی خوب می‌چشد. این ویژگی، مخصوص دوران جوانی است و بعد، شیرینی محبّت در این سطح باقی نمی ماند؛ به این جهت [جوانانی ]که در این دوران طلایی و پربها زندگی می‌کنند.

یادآوری می‌کنم که قدر این دوران را بدانید و از محبّتی که در دل‌هایتان موج می‌زند، به نیکوترین شکل استفاده کنید. بدانید که چه کسی را باید دوست بدارید و به چه کسی باید دل بدهید. کسی شایسته دلدادگی است که هیچ چشم داشتی از ما نداشته باشد؛ هیچ گاه ما را از یاد نبرد، و به هر مقدار ما لیاقت و ظرفیت محبّت او را داشته باشیم، او مضایقه نکند.

آدمی وقتی کسی را دوست می‌دارد، دلش می‌خواهد محبوبش نیز به یاد او باشد. اگر شخصی بداند که رفیقش در عین دوری ظاهری، دلش همواره متوجّه او است، به وفاداری چنین رفیقی افتخار خواهد کرد. حال اگر بدانیم محبوبی داریم که هیچوقت فراموشمان نمی کند و به محض این که به او توجّه قلبی بیابیم، پاسخمان می‌گوید، بهترین یار و رفیق خویش را یافته ایم. او همان امام رؤوفی است که اگر در دلت هم صدایش کنی و بگویی:

 السّلام علیک یا اباصالح، پاسخت را می‌دهد. با این اوصاف، آیا کسی بهتر از او پیدا می‌شود تا آدمی دوستی اش را به او هدیه بدهد؟ هرچه خوبی وجود دارد، در وجود مقدّس حضرت جمع است؛ هر صفت و خصلت دوست داشتنی را که فرض کنید، بهترینش را داراست؛ پس قدر این دل‌های پاکتان را بدانید و بکوشید دل‌هایتان را به او بدهید که او شایسته دلدادگی است. هرچه می‌توانید به یاد او باشید تا او بیش‌تر به یاد شما باشد.

رابطه بین ما با محبوب‌های حقیقی فقط گزاره ادبی و شاعرانه نیست؛ بلکه حقیقت ثابت است. آدمی آن گاه که کسی را دوست می‌دارد، دلش می‌خواهد محبوبش نیز به یاد او باشد. این فقط آرمانی شاعرانه نیست.

 قرآن می‌فرماید: به یاد من باشید تا به یادتان باشم ، فَاذکُرُونیِ أذکُرکُم(۲)

گاهی یک شعر حکیمانه آن قدر زیبا است که هیچ چیز دیگری جای آن را نمی گیرد.:
 «إِنّ مِنَ الشِّعرِ لَحِکمَةٌ»؛ همانا بعضی از اشعار، دربردارنده حکمتی عمیق است. حافظ رحمه الله در بیتی می‌گوید:

گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند *** نگاه دار سر رشته تا نگه دارد

یکی از اصحاب امامان خدمت امامش مشرّف شد و گفت: آقا! می‌خواهم بدانم موقعیت من نزد شما چگونه است؟ فرمود: ببین موقعیت و منزلت ما نزد تو چه اندازه است.

به همان اندازه‌ای که تو به ما اهمّیت می‌دهی، ما هم به تو اهمّیت می‌دهیم. به همان اندازه که تو به یاد ما باشی، ما هم به یاد تو هستیم. نمی شود آدمی به یاد خدا نباشد ؛ امّا توقّع داشته باشد که خدا مثل اولیای خاصّ خودش به او توجّه کند.

رابطه‌ای طرفینی است. سر رشته را که تکان می‌دهد، آن طرف هم تکان می‌خورد. اگر می‌خواهی ارتباط محفوظ باشد، کلید ارتباط دست تو است. دکمه توجّه را فشار بده تا بی درنگ ارتباط برقرار شود. راه دوری در پیش نیست؛بلکه توجهی خالصانه کافی است.(۳) این رابطه‌ای واقعی است.

پی نوشت:
۱- مکیال المکارم ص۲۸۸-۲۸۷
۲-آیه ۱۵۲ سوره بقره
۳-آفتاب ولایت، آیت الله مصباح یزدی صص ۱۵۳-۱۵۱

منبع:مهر
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: