عقیق:بسیاری از مشکلات امروز جامعه ما به خصوص در میان خانوادهها و خویشاوندان، ریشه در ناآشنایی و یا عمل نکردن به دستورات دین است؛ لذا بعد از قرآن کریم که به عنوان کلام خالق متعال برای انسان آمده است، بیان و سیره ائمه اطهار(ع) بهترین و کاملترین راه درست زیستن و عاقبت به خیر شدن است. در این میان يكی از اهل بيت(ع) كه بیشك از نزديكترینها به رسول گرامی اسلام(ص) است، حضرت فاطمه زهرا(س) است و برای بررسی سبك زندگی اسلامی برگرفته از سیره حضرت زهرا(س)، به عنوان راهکارهایی برای خانوادهها، در سومین برنامه «نشانی» به سراغ حجتالاسلام والمسلمین سید مهدی حائریزاده، از کارشناسان مطرح دینی رفته ایم، تا به بررسی بیشتر این موضوع بپردازیم. حجتالاسلام حائریزاده، متولد ۱۰ شهریور ۱۳۴۰ و از جمله طلبههایی است که سربازی را تجربه کرده و همچنین در محضر اساتید بزرگی از جمله حجت الاسلام سیبوی، آیت الله حق شناس و آقا مجتبی تهرانی کسب فیض کرده است. او از سال ۶۴ وارد حوزه شده و از سال ۸۴ نیز در برنامههای معارفی صدا و سیما حضور دارد؛ *نکات مهم سیره و سبک زندگی حضرت زهرا(س) که عمل به آنها میتواند جامعه امروزی را به شرایط مطلوب اسلامی نزدیک کند، بیان کنید: در خصوص سبک زندگی حضرت زهرا(س) چند نکته مهم وجود دارد؛ اولین نکته این است که حضرت زهرا(س) اهل تکلف نبودند؛ قرآن آیهای دارد که میفرماید: «قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفينَ»، یعنی من پیغمبر جز متکلفین نیستم؛ تکلف یعنی اینکه انسان خودش را بیجهت به دلایل مختلف زحمت بیاندازد و خودش را بخاطر مال دنیا، ظواهر و یا اینکه دیگران از او حساب ببرند به زحمت بیاندازد؛ حال آنکه معصومین اینگونه نبودند. زندگی معصومین ساده بود و در عین سادگی آرامش داشت. امروز رفاه در زندگی زیاد است اما به تناسب تکلف هم زیاد شده است؛ همین امر باعث شده که آرامش هم از زندگیها کم شود؛ تکلف در موضوعی که باعث شود مهر و محبت و روابط خانوادگی کمرنگ شود اگر نباشد بهتر است. در عروسیها، در نگاهمان، رفتارمان، مراسم ازدواج و خواستگاریهایمان تکلف بسیار شده و حتی در این موارد هفتخوان را هم رد کردهایم؛ هزینههای اضافه ازدواج و مراسم خواستگاری که منشا تکلف است ازدواج را دشوار کرده است، اما وقتی به دینمان نگاهی میکنیم میبینیم که تنها به یک صور دادن خلاصه شده است. یکی از اسما حضرت فاطمه(س)، صدیقه بود؛ صدیقه در اصطلاح به کسی میگوینده که سه ویژگی داشته باشد، یعنی زبان، دل و رفتارش یک جهت داشته باشد؛ متاسفانه امروز هرکدام از این موارد در جامعه ما کم رنگ شده است؛ صداقت، رفتار، دل و زبان با هم نیست؛ ما که برای حضرت زهرا اشک میریزیم وقتی این جمله حضرت را میشنویم که به مولا علی(ع)، میفرمایند در این ۹ سال از زندگی مشترکمان یک دروغ به شما نگفتهام را چقدر در زندگی عملی کردهایم؟ صداقت زبانی خیلی اهمیت دارد؛ امروز متاسفانه در برخی از خانوادهها صداقت زبانی و رفتاری وجود ندارد. کسی که قلب، زبان و عملش یک چیز را انجام دهد صدیقه میشود؛ وقتی خداوند در سوره مریم پیامبران خودش را معرفی میکند، میفرماید: «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا » و روی صدیقه تاکید دارد؛ صدیقه نه به معنی اینکه نماز شب میخواندند یا موارد دیگر، بلکه به این معنی که راستگو بودند و حرف و زبان و عملشان یک جهت داشت. ویژگی دیگر حضرت زهرا(س) که در آیه ۹۰ سوره انبیا هم به آن اشاره شده؛ «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ یَحْیى وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کانُوا یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کانُوا لَنا خاشِعینَ...» است، که میفرماید خانواده فاطمی و قرآنی خانوادهای هستند که در خیرات از هم دیگر سبقت میگیرند و اینکه در کارهای خیر دنبال نیکی باشیم؛ یکی از کارهای خیر حضرت زهرا(س) این بود که ایشان بالای سر زندگی همسر و فرزندانش بود و حضور جدی در حوزه خانواده داشت. به جرئت میتوانم بگویم یکی از آسیبهای جدی خانوادههای ایرانی این است که زنها از رسالت اصلی خودشان دور شدهاند؛ رسالت اصلی یک زن در خانواده حضور جدی و تربیت فرزند است وقتی این حضور جدی باشد میتواند محبت و احساسش را خرج کند، ولی زمانی که شاغل شد دیگر حوصله و حالی برای خرج این محبت پیدا نمیکند. طبیعی است که کار خانم و کار بیرون فشار مضاعفی را برای یک مادر ایجاد میکند و به این فشار خواستههای همسر را هم باید اضافه کنید؛ البته اگر زمانی کار تخصصی و ضرورت است که خانم حتما باید حضور داشته باشد، مشکلی نیست، اما اگر صرفا به دلیل اینکه بخواهد استقلال مالی، پرستیژ اجتماعی و ... داشته باشد، توجیهات بسیار باطلی است. مومن دائم بین خوف و رجاست زیبایی کلام و زندگی حضرت این بود که کنار فرزندانش بود و آنقدر این سبک زندگی زیبا بود که امیر المومنین(ع) میفرمودند: وقتی به چهره زهرا نظر میکردم تمام غم از دلم میرفت، این بخاطر این بود که منبع آرامش و انرژی مثبت بودند. یصارون فی الخیرات در معنای دیگر زندگی یعنی اینکه در خانواده گذشت، ایثار و کنترل خشم داشته باشیم. حضرت هم امید به خدا داشت و هم ترس از او؛ ما مردم و خانواده را باید طوری تربیت کنیم که هم امید به خدا داشته باشند و هم ترس از آن؛ نباید خدا را برای مردم به صورتی معرفی کنیم که هر کاری خواستید بکنید، خداوند ارحم الرحمین است و میبخشد و به بهشت میبرد یا در شبکههای اجتماعی موازین اسلامی و اخلاقی را طوری که دلمان میخواهد رنگ و لعاب میدهیم! قطعا خداوند هم بهشت دارد و هم جهنم، هم شدید العقاب است و هم ارحم الراحمین، لذا نباید یک طرفه خدا را معرفی کنیم که مردم در گناه جری شوند و بعد جهنم ترسی و خدا ترسی از بین برود؛ اگر بدون امید فقط ترس از خدا هم باشد، آن هم خطرناک و آسیب است؛ لذا در روایت داریم که مومن دائم بین خوف و رجاست، هم میترسد و هم امید دارد. حضرت زهرا (س)، در مقابل دستورات خدا حس تعبد را در زندگی خود زیاد کرده بودند و هرچیزی که خدا میگفت، چشم میگفتند؛ بعضی میگویند باید ببینیم علم روز چقدر به دستورات خدا رسیده است بعد تعبد میکنیم، اما اینطور نیست، لذا اول باید تعبد کرد تا بتوانی علم روز را هم درک کنی، چرا که علم ممکن است تنها به بخشی از این عظمت و بزرگی رسیده باشد. بحث تربیت فرزند حضرت زهرا(س)، یکی دیگر از نکات بارز و کلیدی ایشان در سبک زندگی است؛ آمارهای امروزه نشان میدهد که پدران و فرزنداشان در شبانه روز تنها کمتر از ۱۷ دقیقه صحبت میکند، و این بخاطر این است که حرفی نداریم و با هم غریبه شدهایم؛ متاسفانه در برخی خانوادهها افراد در کنار هم به ظاهر زندگی میکنند ولی نشانهها و علایم طلاقهای عاطفی در این زندگیها دیده میشود. یکی از مشکلاتی که امروز در جامعه ما وجود دارد استفاده نابجا و بیش از حد از تلفن همراه است؛ اینگونه است که بدنهایمان در کنار هم ولی دلهایمان از هم فاصله دارد. حضرت برای فرزندانشان وقت میگذاشتند و آنها را با نام نیک صدا میکردند و بچهها و امیرالمومنین(ع) ایشان را بسیار زیبا صدا میکردند، به صورتی که حرف زدن، نگاه کردن و حتی خوابیدنشان برای ما درس است. *آیا سبک تبعیت ما از حضرت فاطمه(س) صحیح است؟ باید حضرت زهرا(س) را از در و دیوار بیرون بکشیم، چرا ایشان را در این واقعه مخفی کردهایم؟ باید حضرت زهرا(س) را در خانههایمان بیاوریم، عینی و عملی کنیم؛ رسیدن به مقام عصمت ایشان غیر دست یافتنی است ولی اگر قرار بود به ایشان نرسیم حضرت مهدی(عج) هیچوقت نمیگفتند که مادرم حضرت زهرا(س) الگوی ماست، پس ما از این الگو به اندازه خودمان میتوانیم استفاده کنیم. یکی از نکاتی زندگی حضرت زهرا(س)، همسرداری ایشان است؛ امروز متاسفانه برخی خانمها شوهرداری بلد نیستند و و فکر میکنند اگر توقعات بالا داشته باشند میتوانند شوهر را در دامن خود حفظ کنند، حال اینکه شوهر را با محبت و عاطفه میتوان جلب خانواده کرد. سخن گفتن حضرت زهرا(س) و امیر المومنین(ع) با هم تماما برای زوجین درس است؛ علی(ع) به حضرت میفرمایند که ما ۹ سال زندگی مشترک داشتیم و آرزو داشتم در این مدت چیزی از من بخواهی و حضرت فرمود که من از خداوند خجالت میکشم که با درخواستم شما را به زحمت بیاندازم. آیا امروز درخواستهای ما معقول است؟ درخواستی که زن از شوهر و با برعکس دارند آیا معقول است؟ برعکس این رفتار هم در شخصیت حضرت علی (ع) وجود دارد، همسرداری ایشون چگونه بود؟ یک دعوا و یک تنش در زندگی این بزرگواران نه در منابع سنت و شیعه و جود ندارد چرا که هر دوی این بزرگواران در یک مسیر بودند وقتی زن و مرد با هم هماهنگ باشند خروجیهای آن هم زیبا خواهد بود. یکی از آسیبهای جدی که امروز در خانوادهها و جامعه ما وجود دارد ناهمگونی و همجهت نبودن زن و مرد با همدیگر است؛ آنها در زندگی یک سیاست را انتخاب نمیکنند. ما امرز به بچههایمان مهارتهای زندگی را یاد ندادهایم. با اینکه تحصیلکرده حوزه و دانشگاه و دانشآموخته در محضر اساتید و آیت اللههای بسیاری هستند اما مهارتهای زندگی را بلد نیستند. خانمی که در فضای خانواده مهارتهای ابتدایی زندگی را یاد نگرفته باشد چگونه میتواند خانه خود را مدیریت کند؛ حضرت زهرا(س) زمانی که قصد نوازش فرزندانشان را داشتند در قالبهای مختلف شعر و داستانسرایی به بچه معارف دینی را منتقل میکردند. امروز ما هم باید از طریق کانالهای مختلف از جمله شعر، داستان، نقاشی، فیلم و محصولات مختلف معارف دینی را انتقال دهیم. نکته جدی زندگی حضرت زهرا(س) احترام متقابل بود؛ متاسفانه امروز در خانوادهها این موضوع نیست و مرد به زن و یا زن به مرد بدون هیچ نگاه درستی با یک مشکل و اختلاف ناسزا میگویند؛ همین امر باعث میشود که نقشها کم رنگ شود و فرزندان این موارد را فرا بگیرند و برای آینده آنها را خرج کنند. بچهها آینههای رفتاری پدر و مادرشان هستند. احترام کلام و احترام در رفتار در سبک زندگی بسیار مهم است. این خیلی مهم است که برخی از زنان و مردان بدگویی همسرشان را میکنند، و این یعنی اینکه من به طرف مقابلم اجازه میدهم وارد زندگی خصوصی من شود؛ لذا اگر قرار باشد ما حریم همسرمان را نگه نداریم اتفاق بدی در انتظارمان خواهد بود. باید محبت را در رفتار هم نشان دهیم و در ابراز صادق باشیم یکی دیگر از نکات مهم در سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا(س)، اعتماد متقابل است. رکن زندگی اعتماد است و این موضوع در زندگیها بعضا بسیار کم رنگ شده است. کمرنگ شدن اعتماد در فضای خانواده به شدت آسیبرسان است. محبت متقابل کلامی، رفتاری و قلبی نکته دیگر سبک زندگی است. پیامبر اسلام(ص)، میفرمایند: اگر همسرتان را دوست دارید این دوست داشتن را بیان کنید؛ متاسفانه امروز این نکته بسیار کم دیده شده و اگر کسی بخواهد این کار را انجام دهد صفت لوس شدن را به او میدهیم اما این یک دستور اسلامی است؛ باید محبت را در رفتار هم نشان دهیم و در ابراز صادق باشیم؛ باید محبت به همسر هم برای رضای خدا باشد و آن را در زندگی نهادینه کنیم. *ریشه آسیبها، کمبودها و ضعفهای زندگی امروز را در چه چیزی میبینید؟ دور شدن از معارف دینی و باور نداشتن به وعدههای خداوند ریشه تمام این نارساییهاست؛ زمانی که ما از قرآن و عترت دور شدیم و مجالس فاطمیه ما فقط به گریه کردن و عزاداری پرداخت و تنها فضائل را گفتیم و حضرت زهرا(س)، را به روز نکردیم و ایشان را در زندگی، کار، اخلاق، صداقت، تعاملات و رفتارمان جا ندادیم و ملموس نکردیم این اتفاق رخ میدهد؛ خودمان هم میدانیم گیر کارمان کجاست، خودمان میدانیم از معارف دور شدیم، میدانیم دروغ، بیحجابی، کار ناپسند بد است اما جلوی آن را نمیگیریم و شهامت این را نداریم که حتی اگر در اقلیت هم بودیم حرف خدا و پیغمبر را بزنیم؛ رودربایستیهای اخلاقی باعث شده که مقداری از این مسائل دور شویم. یکی دیگر از این علل باور نداشتن به وعدههای خداست؛ خداوند میفرماید که تو حرکت کن من کمکت خواهم کرد: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ (محمد/٧ )»؛ آرزو به دل ماندهام که بین ائمه جمعه و یا در مجالس مذهبی، سبک زندگی فاطمی را که اساس شیعه است را با زندگی امروز بیان کنند و بسنجند. *علت اثر ضعیف فعالیتهای فرهنگی و دینی نهادهای متولی در حوزه سبک زندگی اسلامی چیست؟ چرایی این اتفاق به دو دلیل است، ابتدا باید آن را در بدنه خود مردم و بعد در بدنه حاکمیت جست و جو کرد؛ بخشی که بر عهده خودم است شامل اخلاقیات، نگفتن دروغ، احترام به دیگران، راستگویی، رزق حلال و امثال آن است که متاسفانه فضاهای مجازی بر این موضوعات اثرگذار بوده است و باعث شده تربیت از گردانه اصلی خودش خارج شود؛ قدیم تربیت دست والدین بود ولی امروز شبکههای مجازی، اینترنت، شبکههای ماهوارهای و امثال آنها بدون کمترین هزینه در حال تربیت کردن انسانها هستند؛ در بخش حاکمیت هم متاسفانه در این چند سال بعد از انقلاب نزدیک به ۵ جمهوری اسلامی تحویل مردم دادهایم؛ هر دولت و با هر سبلقه سیاسی که آمد دین را به گونهای برای مردم بیان کرد، دولت بعد آن را نقض کرد و چیز دیگری گفت؛ لذا وقتی اینگونه میشود یک مسئله و موضوع در حاکمیتی نقش معروف را پیدا میکند و در دولت و حاکمیت دیگر همان مسئله منکر میشود و هضم این رفتار برای مردم مشکل میشود. زمانی که یک مسئول وعدههای خدا را باور نداشته باشد نمیتواند جامعه باورمند تربیت کند؛ وقتی مسئولی به نماز اول وقت اهمیت نمیدهد نمیتواند یک جامعه دینی که بحث اول و نماد آن نماز است را تحویل دهد؛ امروز حاکمیت در سیستمهای عملکردی، گزارشی شده است و تنها با گزارش خیال خود را راحت میکنند؛ با توجه به تاکیدات آقا در سالهای مختلف ازجمله اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل باید ببینیم در این موضوعات چه کردهایم؟ در بحث نماز، صداقت و حجاب جامعه چه اقداماتی انجام شده است؟ امروز یکی از مسائل مهم جامعه کم رنگ شدن مظاهر دینی است؛ با توجه به تحقیقات میدانی که خودم انجام دادم ۳۰ عامل در این اتفاق موثر بوده است که از این تعداد ۵ مورد به روحانیت، بخشی به مردم و بخشی به حاکمیت باز میگردد. اینها مثلثی هستند که با هم مرتبط هستند و اگر همسو و همجت باشند نتیجه میدهد؛ بودن سلیقههای مختلف برای مردم زیاد مسئله ساز نیست ولی اینکه خود فرد این موارد را رعایت نکند آسیبزاست. *چرا جامعه امروز اهل بیت(ع) را تنها در مواقع ضرورت و حاجت طلبی میخواهد و سبک زندگی و رفتار این بزرگواران را فرا نمی گیرد؟ ما اهل بیت(ع)، را نباید تنها برای طلب حاجت بخواهیم و بخوانیم؛ دلیل این موضوع هم به حاکمیت و روحانیت باز میگردد، چراکه ما نتوانستهایم مردم را به گونهای تربیت کنیم که اینگونه نباشند، به گونهای مردم را بارور کردهایم که مردم اهل بیت(ع) را برای حاجات خودشان بخواهند؛ البته حاجت خواهی خوب است اما اهل بیت(ع) را باید برای خدا و خودشان بخواهیم، اهل بیت راهبر و صراط مستقیم هستند و باید اینگونه باشیم که چه آنها حاجت ما را بدهند و یا نه این دوست داشتن و علاقه همیشگی باشد، اگر حاجت دادند لطف کردهاند و اگر حاجت ندادند قطعا رحمت بوده، چرا که حاجت ندادن هم در مواردی عین رحمت است. *راهکار نجات و رهایی از ورطه مشکلات با توجه به ابزار و فضای به وجود آمده جامعه امروزی چیست؟ امروز برخی از خانوادهها علم به این دارند که دختر و یا پسرشان با جنس مخالف ارتباط دارد ولی ساده از آن میگذرند، لذا باید این ارتباط را نهادینه و شرعی کنند. اگر میبینند که یک رابطه وجود دارد خانواده باید این رابطه را هدفمند کنند و به چیزی که خدا و پیغمبر گفته عمل کنیم و ازدواج را آسان بگیریم. امروز اکثر خانوادهها ازدواجها را سخت میگیرند و تجربههای تلخ گذشته خودشان را در زندگی فرزندانشان پیاده میکنند. باید مخارج ازدواج را پایین بیاوریم و یک زندگی را شروع و سنگهای بزرگ را در مقابل جوانان قرار ندهیم. کدام یک از پدر و مادرها در ابتدای زندگی خود ۴۰۰ یا ۵۰۰ سکه داشتهاند که امروز از جوان آن را مطالبه میکنند؟ راهکار نجات از شرایط فعلی برای جوانان این است که ازدواج را سهل کنیم؛ اگر یک بازنگری کلی در بحث اشتغال زنها و دختران داشته باشیم، میبینیم که زنها و دختران باید در صورت عدم ضرورت، به زندگی برگردند و از اشتغال غیر ضروری دوری کنند تا جمعیت پسران بیکار جایگزین شوند؛ زنان و دختران به خانهها و تربیت فرزندان که رسالت اصلی آنهاست بازگردند تا بسیاری از مشکلات رفع شود. البته بخش دیگری از این مسئله مربوط به تربیت خانوادههاست؛ آنها باید فرزندانشان را به گونهای با شهامت و جرئت تربیت کنند که از پس مشکلات و زندگی خود بر بیایند. به شهرداران پیشنهاد میدهم در شهرهای خود بر ای تسهیل امر ازدواج چند تالار با هزینه دولتی و بیت المال بسازند و با مدیریت و امکانات کامل این تالارها را برای ازدواج جوانان به صورت رایگان در اختیار آنها قرار دهند تا حداقل بخشی از دغدغه و هزینه زندگی آنها کاسته شود. دولت هم میتواند خانههایی را برای زوجهای جوان ایجاد کند و که در زمینه مسکن خیال آنها از این حیث راحت شود؛ بحث مسکن و تسهیل در ازدواج جوانان میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. *راههای پیشنهادی شما برای ترویج و اشاعه فرهنگ فاطمی و سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا(س)، چیست؟ اولیای فرهنگی جامعه باید در این زمینه عزم جدی داشته باشند که اعم از حاکمیت و مردم است. وزارت فرهنگ، سازمان تبلیغات، سازمان فرهنگ و ارتباطات، صدا و سیما، آموزش و پرورش، آموزش عالی، دانشجویان، دانشآموزان، والدین، معلمین و نهادهای مختلف فرهنگی باید آسیبشناسی کنند. یکی از آسیبهایی که امروز وجود دارد تناقض در فعل و قول است. تناقض در جامعه ما زیاد است؛ مگر دروغ گفتن بد نیست پس چرا فلان مسئول به راحتی آن را انجام میدهد؟ امروز در جامعه ما اگر کسی خلاف و یا اشتباهی را مرتکب میشود توپ را به زمین دیگری میاندازد. امروز در بحث سینما و هنر چقدر کار ارزشی داشتهایم، با وجود اینکه در این عرصه تاثیرگذارترین مسائل را داریم که حتی یک تکیه کلام بازیگر به سرعت در کل کشور پخش میشود، لذا این نشان دهنده تاثیرگذاری سریع در افکار مردم است لذا باید از این پتانسیل استفاده کرد. اگر خروجی فاطمیه ما امروز این شد که دروغ ۲۰ درصد کم شد، اگر باعث شد زیر آب زدن کم شود میتوانیم بگوییم تاثیر خودش را گذشته است ولی اگر فقط اشک بریزیم، نماز بخوانیم اما تهمت بزنیم، هر لقمهای را بخوریم و هر کاری که خواستیم کردیم نتیجهای نیست که حضرت زهرا(س)، از ما انتظار دارد. منبع:ایکنا