زندگینامه و خاطرات خواندنی سومین دانشمند شهید هسته ای را در این گزارش بخوانید.
عقیق:شهید دکتر داریوش رضایینژاد در
صبح چهارشنبه 29 بهمن سال 1356 در شهرستان آبدانان استان ایلام دیده به
جهان گشود. وی از همان دوران کودکی از نبوغ و هوش وافری برخوردار بود به
طوری که در مدرسه معلمان و دوستانش را تحت تاثیر قرار می داد. شهید
رضایینژاد به جهت ظرفیت هوشی بسیار بالا مدارج علمی را به سرعت طی کرد و
به عنوان دانشجوی دکترای برق در دانشگاه صنعتی خواجه نصیر مشغول به تحصیل
شد.
وی
در طول عمر پربار خود، فعالیت ها و خدمات علمی ارزنده ای را برای کشور
انجام داد تا جایی که از او در دانشگاه های متعدد اروپایی، جهت ادامه تحصیل
و فعالیت های پژوهشی دعوت به عمل آمد و این شهید گرانقدر به واسطه روحیه
وطن پرستی و عشق به آب و خاک سرزمینش، همواره از پذیرش این پیشنهادات سر
باز زد. اما در سرنوشت او شهادت گنجانده شده بود و در اول مرداد 1390، در
مقابل منزلش و در برابر دیدگان همسر و فرزندش توسط سرویس جاسوسی اسرائیل
(موساد) ترور و به شهادت رسید. از این شهید وارسته علاوه بر یاد و خاطر
مهربانش دختری به نام «آرمیتا» به یادگار مانده است.
* خاطراتی از شهید رضایینژاد:
**
به هرکس می گفتیم داریوش رفته دانشگاه (مالک اشتر) شاهین شهر تعجب می کرد.
می گفتند او که با رتبه اش بهترین دانشگاه های تهران می توانست برود. راست
می گفتند، اما دانشگاه شاهینشهر تنها دانشگاهی بود که خرج تحصیل
دانشجویان را می داد. داریوش قید دانشگاه های تهران را زده بود تا مبادا به
خاطر خرج تحصیلش ذره ای به بابا فشار اقتصادی وارد شود.
**
بعضی پروژه ها وقت زیادی از ما می گرفت و اگر در انتها به نتیجه نمی
رسیدیم همگی عصبانی و کفری می شدیم. این وقت ها حس و حال رضایی نژاد جالب
بود. ایشان همین خرابی آزمایش را دست مایه شوخی کرده و جو را عوض می کرد.
حال و حوصله جمع که سرجایش می آمد دوباره خیلی جدی مشغول کار می شد تا
ایراد کار را تشخیص دهد..
**
یک روز سوار ماشینش شده بودم. تمام پنجره ها را داده بود بالا گفتم: پس
چرا همه شیشه ها را بالا کشیدی؟ گفت: «اینجا ترافیکه، مردم مرتب به هم دری
وری میگن، نمی توانم تحمل کنم ببینم مردم اینجوری به هم نامهربانی می کنن.»