چقدر خوب است که آدمی
وقتی حق را پیدا کرد پشتکار داشته باشد. وقتی قلبت حق را میبیند، در
باطنِ خودت عقبش برو. اگر در نماز است یا در روزه است یا در کارهای خیر است
عقبش برو. یا اینکه در کار نیست بلکه در سکوت و نشستن است. روزها دو ساعت،
یک ساعت، نیم ساعت جایی بنشین، تفکر و تعقّل کن. راست است که تفکر ساعه
افضلُ مِن عبادهِ سَبعینَ سَنهٍ. بیشتر عمر این امت بین شصت و هفتاد است .
لذا از هفتاد زیاد میفرمایند. کسی که یک ساعت فکر کند یک مرتبه ممکن است
دری را باز کند که هفتاد سال عمر، آن را باز نکند. یک ساعت فکر کرد و کلید
را یافت و در را باز کرد. تازه منظور، ساعت هم نیست. همان وقت که کلید را
پیدا میکند را ساعت میگویند. میگوید اینجاست. والا ممکن است آدمی ده
ساعت، بیهوده این طرف و آن طرف را نگاه کند. آن ساعت نیست. ساعت قرآن «آنی»
است که آدمی چیزی را پیدا میکند. امیدوارم خیلی وقت شناس باشید. پی آن،
«آن» بگردید که آدمی چیزی را پیدا میکند.
پی نوشت:
کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 206
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی