عقیق:بخش عظیمی از دین مبین اسلام را فروع و درسهای زندگیساز آن تشکیل داده است و شکی نیست که بیشتر افراد جامعه، مجتهد و فقیه نیستند تا خود بتوانند احکام الهی را از منابع غنی آن به دست آورده، دیگران را نیز از باران رحمت احکام خداوندی بهرهمند سازد و وظیفه تقلید از فقهای جامعالشرایط را در زمان غیبت کبری دارد.
همچنین احکامی که به همت سفیران نور از کلام نورانی الهی و سنت پرنور معصومین (ع) استخراج شده و در کتابهای فارسی و عربی در اختیار مقلدان و پیروان آنها قرار گرفته دربرگیرنده اصطلاحات خاص و لغات متناسب با هر بحث است که فهم آن را برای عموم مردم مشکل کرده است.
از طرفی چراها و پرسشهای فراوانی در ارتباط با احکام مختلف مطرح است که پاسخ آنها در کتابهای گوناگون و به مناسبت بحث از آن موضوع مطرح شده که دسترسی توده مردم به آنها سخت است.
حجتالاسلام محمد وحیدی استاد حوزه علمیه قم در کتابی با عنوان «فلسفه و اسرار احکام» به بیان برخی از فلسفه احکام دین اسلام از جمله فلسفه نماز پرداخته است.
چرا باید نماز را در اوقات معینی بخوانیم؟
ما منکر فلسفه و اهمیت نماز و اثرات تربیتی آن نیستیم لذا چه لزومی دارد که در اوقات معینی انجام شود آیا بهتر نیست که مردم آزاد گذاشته شوند و هر کس به هنگام فرصت و آمادگی روحی این وظیفه را انجام دهد؟
تجربه نشان داده است که اگر مسائل تربیتی تحت انضباط و شرایط معین قرار نگیرد، عدهای آن را به دست فراموشی میسپارند و اساس آن به کلی متزلزل میشود، این گونه مسائل حتماً باید در اوقات معین و تحت انضباط دقیق قرار گیرد تا هیچ کس عذر و بهانهای برای ترک کردن نداشته باشد به خصوص این که انجام این عبادات در وقت معین مخصوصاً به صورت دستهجمعی دارای شکوه و تأثیر و عظمت خاصی است که قابل انکار نیست و در حقیقت یک کلاس بزرگ انسانسازی را تشکیل میدهد.
مواظبت اوقات نماز
آنان که مجذوب جمال جمیل و عاشق و دلباخته حُسن ازلند و از جام محبت سرمست و از پیمانه الست بیخودند، از هر دو جهان رسته و چشم از اقالیم وجود بسته و به عز قدس جمالالله پیوستهاند، برای آنها دوام حضور است و لحظهای از ذکر و فکر و مشاهدت و مراقبت مهجور نیستند. [اینان] چیزی را به مناجات حق اختیار نکنند و از خلوت و مناجات حق، خود او را طالبند و عز و شرف و فضیلت و معرفت را همه در تذکر و مناجات با حق دانند.
اینان اگر توجه به عالم کنند و نظر به کونین اندازند، نظر آنها عارفانه باشد و در عالم حقجو و حقطلبند و تمام موجودات را جلوه حق و جمال جمیل دانند. «عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست»اینان اوقات نماز را به جان و دل مواظبت کنند و قبل از وقت، مناجات با حق را انتظار کشند و خود را برای میقاتگاه حق حاضر و مهیا کنند.
ای عزیز تو نیز به قدر میسور و مقدار مقدور این وقت مناجات را غنیمت شمار و به آداب قلبیه آن قیام کن؛ و به قلب خود بفهمان که مایه حیات ابدی اخروی و سرچشمه فضایل نفسانیه و رأسالمال کارمان غیرمتناهیه به مراودت و مؤانست با حق است و مناجات با او؛ خصوصاً نماز که معجون روحانی ساخته شده با دست جمال و جلال حق است و جمیع عبادات، جامعتر و کاملتر است. پس از آن اوقات حتیالامکان محافظت کن و اوقات فضیلت آن را انتخاب کن که در آن نورانیتی است که دیگر اوقات نیست و اشتغالات قبیله خود را در آن اوقات کم کن بلکه قطع کن و این حاصل شود به اینکه اوقات خود را موظف و معین کنی و برای نماز که متکفل حیات ابدی تو است، وقتی خاص تعیین کنی که در آن وقت کارهای دیگری نداشته باشید و قلب را تعلقاتی نباشد و نماز را با امور دیگر مزاحم قرار نده تا بتوانی قلب را راحت و حاضر کنی.
عبادت در قطب شمال و قطب جنوب و کرات دیگر
اگر به کرات دیگر مسافرت کنیم اوقات نماز روز و شب را در حالی که از زمین خارج هستیم، چگونه باید تشخیص داد؟
در هر گردش زمین به دور خود پنج نماز بخواند یا مراعات فاصله ما بین آنها و این فاصله بر طبق صبح و ظهر و مغربِ مرکز و محل خودش در زمین که از آنجا به فضای خارج مسافرت کرده است قرار دهد و اگر از کره دیگری باشد که آن هم مانند زمین به دور خود حرکت میکند و شب و روز دارد اوقات نماز را بر طبق صبح و ظهر و مغرب آن کره قرار میدهد و چنانچه آن کره در گردش به دور خود فرق داشته باشد و از گردش زمین به دور خود، کُندتر بوده باشد احتیاط کند هم بر طبق اوقات مرکز خودش در زمین نمازها را بخواند و هم بر طبق اوقات آن کره.
جمع بین نمازها در میان تشیع
اگر خدا میخواست روزی سه دفعه به طرز شیعه نماز خوانده شود سه نماز معین میکرد پس چرا 5 نماز معین شده است؟
حقیقتاً اگر کسی تقلید در عقیده را کنار بگذارد و به کتب حدیث و تاریخ مراجعه کند ممکن نیست طریق تسنن را اختیار کند و از قضاوت عقل و علم دست بردارد.
1- سه وقت بودن برای نماز لازم ندارد معین شود بلکه سازش دارد با 5 نماز به طرزی که شیعه میخواند و شاهد بر این مطلب آن است که به اجماع همه مسلمین و به اتفاق شیعه و سنی در عرفات و در مشعر به طرز شیعه نماز خوانده میشود و بین ظهر و عصر و مغرب و عشاء جمع میکنند و نیز در روایات بسیاری از اهل سنت است که در موقع سفر و هنگام باران و در حال مرض و بعضی عذرهای دیگر جایز است جمع کردن بین دو نماز و پیامبر اکرم (ص) جمع بین دو نماز را فرمودهاند. پس آیا جا دارد که گفته شود در عرفات و مشعر و مواقع دیگر در شبانهروز میبایستی سه نماز معین شود چون در سه وقت خوانده میشود؟
2- شیعه با هم خواندن دو نماز را واجب نمیداند بلکه میگوید وقت، مُوَسّع و مشترک است پس جایز است انسان دو نماز را با هم بخواند و یا از هم جدا کند و فاصله دهد و شیعه میگوید در قرآن مجید برای نماز سه وقت قرار داده شده؛ یکی موقع تمایل آفتاب از نصفالنهار، دوم موقع تاریکی شب، سوم موقع صبح که میفرمایند «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ» و نیز ائمه هدی (ع) از پیامبر اکرم (ص) روایت کردهاند درباره این سه وقت مُوسّع و مشترک بودن آنها پس شیعه از قرآن و پیغمبر و از اهل بیت (ع) تبعیت میکند و بعضی علمای اهل سنت مانند فخر رازی در کتاب تفسیر کبیر خود در تفسیر این آیه مبارکه از سوره «اسراء» اعتراف نموده به اینکه قرآن مجید از برای نماز سه وقت قرار داده است ظهر و عصر و همچنین مغرب و عشاء اشتراک در وقت دارند.
3- اهل سنت در کتاب حدیث مانند صحیح مسلم و ... روایتهای متعدد به سندهایی که آنها را صحیح و معتبر میدانند روایت کردهاند که پیامبر اکرم (ص) در حال عادی که نه خوف بود و نه باران و نه سفر بلکه در مدینه بودند جمع کردند بین نماز ظهر و عصر و همچنین نماز مغرب و عشاء و فرمودند میخواهم به امت خود بفهمانم که در وسعت هستند.
اینک از علمای اهل سنت بسیار جای تعجب است که به این روایتها عمل نکرده و آنها را بر خلاف آنچه ظاهر بلکه صریح آنها است تأویل نمودند. آری هیچ گونه دلیلی وجود ندارد بر اینکه واجب باشد با فاصله نماز خواندن و حق مطلب این است که مستحب است و ترک مستحب جایز است و مورد اعتراض نیست همچنان که قالب مردم نماز شب و نافلههای نمازها را نمیخوانند و کسی به آنها اعتراض نمیکند بلکه میتوان گفت نسبت بسیاری از مردم که مشغله و کار زیاد دارند و مشکل است فراغت در وقت پیدا کنند افضل آن است که در یک وقت دو نماز را بخوانند تا کاملاً محافظت بر نماز کرده و مطابق احتیاط رفتار کرده باشند.