یک استاد دانشگاه گفت: در موقع خروج امام خمینی(ره) از ایران، علامه امینی مبلغ یکصد و ده هزار تومان خرج تلگراف کرد و مراجع بین المللی را به پشتیبانی از امام خمینی دعوت کرد.
عقیق:مجتبی سلطانی احمدی استاد دانشگاه و تاریخپژوه در گفت وگویی به مناسبت سالروز درگذشت علامه امینی در 28 ربیع الثانی 1390 ق. گفت: علامه عبدالحسین امینی، برجستهترین شخصیتی است که در طول دوران حیات خود که بخشی از آن مقارن با نهضت امام خمینی(ره) بود به تحکیم موضوع ولایت در جوامع شیعی و جهان اسلام پرداخت.
وی افزود: اولین اثر علامه امینی با عنوان شُهداء الفضیله در سال 1355 ق. در نجف منتشر شد که به شهدای روحانیت شیعه از سده چهارم ق. به بعد میپردازد که در راه ولایت به شهادت رسیدهاند. این کتاب روحیه شهادت طلبی را در آرمان دفاع از ولایت به نسل بعدی روحانیت منتقل کرد. این اثر خود گواه روشنی از گرایش و نگرش علامه امینی به علمای مجاهد و مبارز است.
نویسنده پژوهشنامه انقلاب اسلامی ایران گفت: حیات علامه امینی چه با تألیفات و آثاری که از خود برجای گذاشته و چه با اقداماتی که در تقویت جایگاه امام خمینی انجام داده حکایت از تأثیر قابل اعتنای ایشان در استحکام انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی است. او حکومت را از آن ولی فقیه به شمار میآورد و میگفت: این مقام، حق مسلم آن فریادگر یعنی امام خمینی است و دیگران غاصبند.
وی افزود: علامه امینی شخصیتی است که نهضت امام خمینی را تأیید و همراهی مینمود؛ جملهی مهم «الخمینی ذخیره الله للشیعه» را پس از قیام 15 خرداد گفته است. علامه محمدرضا حکیمی در کتاب «حماسه غدیر» میآورد: «من نظریه ذخیره الله للشیعة وی را که در تیرماه 1342 در اخلومد اظهار کرده بود، در «آوای روزها» آوردم. اجمالا او هم معتقد به تأیید« روح خدا ».بود. اخیرا نیز در تهران، چند روز پیش از آنکه به بیمارستان منتقل شود، شبی، بیش از یک ساعت، تأیید کرد و سخن از تأییداتی به میان آورد که کرده بود و از این که در این اواخر، به تأییدی جدی برنخواسته بود، اظهار تأسف عمیق میکرد».
نویسنده مبدأ نهضت گفت: رهبر معظم انقلاب اسلامی در تقریظی که بر کتاب جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران، تألیف شیخ رسول جعفریان نوشتهاند به نقش مهم علامه امینی در یکساله آغاز نهضت اسلامی اشاره کرده و معتقد بودند در این کتاب جای انبوه فضلا و مراجع نجف در یک سال اول نهضت اسلامی به خصوص تلاش مرحوم امینی و سید عبدالله شیرازی خالی است.
این تاریخپژوه گفت: در سال 1342 جلسهای در منزل امام با حضور برخی از وعاظ و علما از جمله مرحوم علامه امینی تشکیل شد. امام به بیان نکاتی که وعاظ و علما بایستی در عاشورای آن سال توجه کنند پرداخت. وقتی از علامه امینی خواسته شد تا به بیان نظرات خود بپردازد ایشان گفتند: جایی که فرمانده کل قوا باشد، به سربازان و پاسبانهای سرچهارراه نوبت نمیرسد. امام فرمود: شما زبان اسلام و مدافع ولایت هستید، بفرمائید. علامه امینی با توجه به خواست امام، مشغول صحبت شد و ضمن بیان مطلبی گفت: آیت عظمای ما ایشان[امام] هستند.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: پس از دستگیری امام حکومت پهلوی طرح محاکمه و اعدام امام خمینی را در دستور کار خود قرار داد. انتشار این خبر موجب شد تا مراجع با هدایت آیت الله میلانی به تهران مهاجرت کرده و خواستار آزادی امام خمینی شوند. حضور علامه امینی در این جمع نشانگر جایگاه و موقعیت و علاقهی ایشان به امام و نهضت اسلامی بود. حمایتهای علامه امینی از نهضت اسلامی به همین جا ختم نشد. هنگامی که امام در پی مخالفت با کاپیتولاسیون آمریکایی از ایران به ترکیه تبعید شد بر اساس گزارش ساواک علامه امینی تلگرافهای بسیاری را به مراجع بینالمللی میفرستد و آنها را به حمایت از امام فرا میخواند. بر اساس این گزارش علامه امینی مبلغ یکصد و ده هزار تومان خرج تلگراف کرد و مراجع بینالمللی را به پشتیبانی از امام خمینی دعوت کرد.
نویسنده کتاب نامه نیمه خرداد گفت: به قول یکی از محققان علامه امینی میراث بزرگی از خود به یادگار گذاشت که هم در شگلگیری فرهنگ انقلاب اسلامی و هم در ایجاد شرایط تداوم آن بسیار اهمیت داشت. تا اصل ولایت در جامعه مستحکم نشود، اصل ولایت فقیه حاکم نخواهد شد. در واقع الغدیر علامه امینی مقدم بر ولایت فقیه امام خمینی است و تأثیرگذارترین اثری است که در راستای تحکیم اصل ولایت در دوران معاصر نوشته شده است.
وی افزود: همچنین تمامی شاگردان مکتب امام خمینی تحت تأثیر الغدیر علامه امینی واقع شدهاند. چه آنکه این کتاب در زمان خود، انقلاب فکری بزرگی در حوزههای علمیه به پا کرد و بازتابهای وسیع داشت و به تعبیر شهید مرتضی مطهری موجی عظیم در جهان اسلام پدید آورد.
این نویسنده در پایان گفت: بر اساس گزارش ساواک و اسناد موجود نگاه هواداران مهندس مهدی بازرگان به علامه امینی قابل تأمل است. طرفداران مهندس بازرگان علامه امینی را به عنوان شخصی که افکارش دنیاپسند نیست معرفی میکردند. این افراد حتی مرحوم آیتالله طالقانی را که در مرگ علامه امینی گریه میکرد شماتت میکردند و میگفتند مرگ امینی که گریه ندارد.