به طور کلی در روایاتی که به موضوع مرگ انسانها اشاره شده است، غلبه بر مردن روح انسانهاست تا جسم آنان، لذا شاید بتوان اینگونه بیان کرد که مردن روح و قلب امری بسیار مهمتر از مردن جسم آدمی است، پس باید از عواملی که منجر به مرگ قلب و روح میشود، پرهیز کرد. از جمله راهکارهایی که از سوی اهل بیت(ع) برای ترک گناه ارائه شده است، دور از شدن از فضایی است که امکان گناه در آن میرود، فکر نکردن به گناه، توجه به محضریت الهی، عدم خلوت با زن نامحرم، اندیشیدن درباره عاقبت آن و ... است.
پیامبر اکرم (ص) در حدیثی چنین میفرمایند: «مَنْ یَمُوتُ بالذُنوب أَکْثَرُ مِمَّنْ یَمُوتُ بالآجال وَ مَنْ یَعیشُ بالإحْسان أَکْثَرُ ممَّن یَعیشُ بالأَعمار»، آنها که بر اثر گناه میمیرند از آنها که با مرگ طبیعی از دنیا میروند بیشترند و آنها که بر اثر نیکوکاری عمر میکنند از آنها که با عمر طبیعی زندگی میکنند، بیشترند. این حدیث با کمی تغییر نیز چنین نقل شده است: «موت الإنسان بالذنوب أکثر من موته بالأجل، وحیاته بالبر أکثر من حیاته بالعمر». (أمالی طوسی، ص 701/ منتخب میزان الحکمه، ص222).
به نظر میرسد منظور از مرگ در این حدیث، مردن روح آدمی است و این یعنی بسیاری از انسانها بر اثر گناه زیاد و به تعبیری «ذنب علی ذنب»، حیات حقیقی خودشان را از دست میدهند ولو در ظاهر نفس بکشند. پس «گناه» یکی از مهمترین عوامل اصلی مردن روح و قلب انسانهاست که باید برای ادامه این حیات حقیقی و بهره از آن با عامل اصلی آن یعنی گناه مقابله کرد.