01 آبان 1400 17 (ربیع الاول 1443 - 00 : 02
کد خبر : ۸۳۵۲۵
تاریخ انتشار : ۰۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۸
به مناسبت درگذشت آیت‌الله خسروشاهی
آیت الله خسروشاهی، از روحانیون مبارز و از شاگردان امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی بود که در دوران مبارزه با طاغوت از طرف امام(ره) مامور سازماندهی روحانیت کرمانشاه شده و به سازماندهی مبارزات انقلابی در آنجا پرداخت
عقیق:آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی، از روحانیون مبارز و از شاگردان امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی بود که در دوران مبارزه با طاغوت از طرف امام(ره) مامور سازماندهی روحانیت کرمانشاه شده و به سازماندهی مبارزات انقلابی در آنجا پرداخت.

زندگی‌نامه؛
سادات خسرو شاهی اصالتاً تبریزی هستند. حاج سید‌ هاشم خسروشاهی پدر مرحوم سید ابراهیم در مسیر بازگشت از عتبات عالیات در کرمانشاه قصد اقامت می‌کند. سید هاشم بعد از اینکه همسرش فوت می‌کند، با خانواده‌ای یزدی‌الاصل، وصلت می‌کند و ثمره‌ی این ازدواج مبارک، سید ابراهیم است، این عالم فقید در سال 1303 در کرمانشاه به دنیا آمد.  پس از مدتی اقامت در کرمانشاه پدر سید ابراهیم برای این که به روایت «در فتنه‌های آخرالزمان به قم پناه ببرید» عمل کرده باشد، به قم مهاجرت می‌کند و زمانی که سید ابراهیم حدود هشت سال داشت پدرش از دنیا می‌رود و پس از فوت پدر، کودکی سید ابراهیم، به سرپرستی مادر به سختی سپری می‌شود.
 

آشنایی سید ابراهیم با عارف بالله حاج شیخ عباس تهرانی؛
اگرچه در آغاز مسیر خود سید ابراهیم با مشکلی بزرگ همچون فقدان پدر روبه رو شد اما  لطف خدا بر سید ابراهیم جوان این بود که عارفی همچون آیت الله شیخ عباس تهرانی را در مسیرش گذاشت. سید ابراهیم  شیفته اخلاق و جاذبه‌های معنوی آیت‌الله شیخ عباس تهرانی می‌شود و میل به طلبگی در او شدت می‌یابد که می‌توان گفت ایشان علاقه به طلبگی را در سید ابراهیم به وجود آورد. شیخ عباس تهرانی با همه مقامات علمی‌اش سید ابراهیم و گروه کوچکی از دوستانش را درس آموز هرروزه دروس ادبیات عرب کرد و خود با تواضع علمی بی‌نظیرش استاد این جمع شیفته و مستعد شد.


اولین جرقه‌های انقلابی چگونه در سید ابراهیم شکل گرفت؟
درس آموزی سید ابراهیم از حاج شیخ عباس تهرانی  محدود به علم و اخلاق نبود بلکه ایشان سید ابراهیم را با ناهنجاری‌های اخلاقی و وضعیت نابسامان سیاسی و وابستگی رژیم طاغوت به انگلیس و آمریکا آشنا کرد و بذر نفرت از رضا خان و فرزند پلیدش را در دل وی نشاند. از همین مسیر است که وی با شهید نواب صفوی آشنا می‌شود و با شجاعت تمام پای در معرکه مبارزه با رژیم ستم‌شاهی می‌گذارد.
آیت‌الله خسروشاهی، وقتی با فدائیان اسلام و سپس با امام خمینی آشنا می‌شود، شجاعانه و عاشقانه در وادی مبارزه با رژیم طاغوت قدم می گذارد.

اساتید آیت‌الله خسروشاهی؛
آیت الله خسرو شاهی از محضر بزرگانی چون آیت الله شیخ عباس تهرانی، آیت الله شیخ عبدالجواد اصفهانی، آیت الله العظمی گلپایگانی، آیت الله میرزا علی آقا صافی گلپایگانی، آیت الله سید عبدالاعلی سزاواری، آیت الله العظمی بروجردی، آیت الله علامه طباطبایی و حضرت امام خمینی رضوان الله علیهم استفاده‌های فراوان برد. شیفتگی و علاقه او به حاج شیخ عباس تهرانی، علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) بیش از دیگران است.
وی در مسائل اخلاقی علاوه بر درس‌آموزی از محضر این بزرگان، حشر و نشر طولانی و مستمری با بزرگانی چون حضرت آیت الله العظمی بهاءالدین، حضرت آیت الله العظمی بهجت، مرحوم آیت الله حاج شیخ علی سعادت پرور(پهلوانی)، مرحوم آقا حسین فاطمی و مرحوم آیت الله خوشوقت داشته‌اند و همواره مورد توجه و عنایت این بزرگان بوده‌اند.
 

ویژگی‌های متمایز؛
توکل بالا و شگفت انگیز، زهد و ساده‌زیستی مثال زدنی، انس با حضرت صاحب الزمان(عجل الله تعالی)، همت والا در خدمت به مردم به ویژه جوانان و وسعی بلیغ و بی‌ادعا در تبلیغ معارف الهی از ویژگی‌های این عالم قدر ناشناخته و بزرگ است.
در علم و معارف الهی، فقه و اصول، فلسفه و کلام صاحب نظر و احاطه بالایی دارند؛ اما مجلس تفسیر و اخلاق این عالم ربانی شیرین و لذت و حلاوت دیگری دارد. از ویژگی‌های این فقیه عالی مقام دقت و غور در متون و کتب و اظهار نظرهای دقیق و علمی است که در حاشیه کتاب‌های مختلفی از وی به یادگار مانده است. شیوه جذاب تدریس ایشان در فقه و اصول و تفسیر و در شاگردی و پرورش روحیه مناظره علمی و پرسشگری مورد تأکید شاگردان و دوستان ایشان است.
در کنار همه این فضایل علمی و معنوی یک خصیصه حضرت استاد بیش از همه به چشم می‌آید: روح تسلیم و رضا در مقابل اراده الهی است که با وجود اینکه سالیانی با بیماری‌های مختلفی از آغاز کودکی تا  انتهای عمر مبارک دست و پنجه نرم کرد و از ابتدا با درد و داغ یتیمی بزرگ شد و در طول حیات پر برکتش با رنج‌ها و مصیبت‌هایی فراوان مواجه بود، اما حرف همیشه وی این کلام بود که: «استاد ما مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس تهرانی می‌فرمودند: در راحتی چیزی به آدم نمی‌دهند، شاید در مشکلات چیزی دادند».

آشنایی با علامه طباطبایی؛
در مدرسه فیضیه با علامه طباطبایی آشنا می‌شود و رابطه‌شان به دوستی نزدیکی می‌انجامد و در جلسات تفسیر و اخلاق ایشان شرکت می‌کند  و از معتمدان ایشان می‌شود به اندازه‌ای که علامه طباطبایی در مورد ایشان می‌فرماید:: «تو در قلب ما جاداری»

آشنایی و ملازمت با امام خمینی؛
آیت‌الله خسروشاهی از شاگردان امام خمینی(ره) در درسهای اخلاق و خارج‌فقه ایشان بود. تأثیرگذاری درسهای امام خمینی(ره) در وجود او تا جایی بود که در خاطرات خود درباره جلسات اخلاقی امام(ره) می‌گوید: « امام خمینی(ره) پس از نماز عصر در مدرسه فیضیه به امامت مرحوم آیت‌الله خوانساری ایراد مواعظی بسیار موثر می‌فرمودند و افراد مختلف بازاری و طلبه که تنها مرحوم شهید مطهری را به یاد دارم مرتباً شرکت داشتند. در همان زمان امام(ره) کتاب اربعین را بر ای ایجاد انقلاب روحی قبل از انقلاب اسلامی نوشته بودند. نفس گرم ایشان چنان تغییر حال می‌داد که بنده که جوانی ابتدائی بودم دلم راضی به جدائی نمی‌شد و از مدرسه تا نزدیکی منزل ایشان را با فاصله تعقیب می‌کردم و تنها با نگاه کردن از وجود ایشان استفاده می‌کردم و روزی هم به ایشان عرضه داشتم منزل ما را متبرک کنید و قبول کردند و ما را سرافراز کرده تشریف آوردند»
همچنین وی در خاطرات خود در سال‌های متمادی ملازمت با امام خمینی(ره) از مخالفت صریح و سازش‌ناپذیری امام(ره) با رژیم پهلوی می‌گوید: «صبحی بود وارد منزل امام(ره) شدم. مرا در موقع صرف صبحانه پذیرفتند. وقتی در خدمتشان از شیوه مرحوم آیت‌الله حائری‌یزدی در برابر دستگاه جبار رضاخان سخن به میان آمد فرمودند: من با این اندازه تحمل موافق نیستم.»

خمینی کرمانشاه؛

این ملازمت و همراهی با استاد؛ به آنجایی می‌رسد که آیت‌الله خسروشاهی در سال 1341 از طرف امام خمینی(ره) برای مقابله با جریانات منحرفی همچون انجمن حجتیه مأمور به ساماندهی روحانیت کرمانشاه  می‌شود که در این راه علاوه بر مبارزه با رژیم پهلوی با انواع ناملایمات و سختی‌ها روبرو می‌شود؛ به طوری که در خاطرات خود می‌گوید: «با اطلاع از اوضاع و احوال ناروا و مشکوک آنجا درصدد تأسیس روحانیتی ضد دستگاه برآمدم و به خدمت ایشان[امام] هم معروض داشتم. پس با ترغیب دوستانی از قبیل مجتبی حاج‌آخوند در مهاجرت از قم افتخار خدمت در آنجا را داشتم و موظف به تشکیل  هسته مرکزی روحانیت شدم اما خدای متعال می‌داند چه دیدم و چه کشیدم. (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کدبازیابی: 31143، اسناد شماره 8)
به دنبال هجوم وحشیانه عمال رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه قم در فروردین 42، آیت‌الله خسروشاهی همراه با روحانیون کرمانشاه به این جنایت واکنش نشان داده و با صدور اعلامیه‌ای، حمایت و پشتیبانی خود را از امام خمینی(ره) اعلام کردند. علاوه بر این، پس از فاجعه مدرسه فیضیه قم آیت‌الله خسروشاهی اوج شجاعت و بی‌پروایی را از خود در مبارزات انقلابی نشان داد به گونه‌ای که با اطلاع از دستور امام خمینی(ره) مبنی بر انتشار سراسری اخبار فاجعه فیضیه، در حسینیه جلیلی کرمانشاه که مرکز تجمع مسئولین لشگری و استانی وقت به منبر رفته و علیه رژیم پهلوی سخنرانی می‌کند. سخنان او به قدری جسورانه بود که به گفته خود: «چنان رعبی آقای جلیلی (صاحب حسینیه) را گرفت که گفت شما دیگر اینجا منبر نروید. تأثیرگذاری این سخنرانی آتشین در غلیان روحیه انقلابی مردم به حدی بود که "یکی از بازاری‌ها می‌گفت امروز شما خمینی کرمانشاه شدی.» (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کدبازیابی: 31143، اسناد شماره 6.)

نظر امام خمینی(ره) درباره آیت الله خسروشاهی؛

امام خمینی(ره) درباره ایشان فرمود: آنچه لازم است اهالی محترم کرمانشاه به آن توجه داشته باشند آن است که امثال ایشان که مأنوس با حوزه‌های علمیه و مراکز علمی هستند، با کمال سختی از این مراکز مفارقت می‌کنند، بلکه بتوانند خدمتی به اسلام و مسلمین بفرمایند. تکلیف اهالی محترم آن است که در جلب رضای ایشان کوشش کنند و اجتماعات خود را در مسجد و مجامع دینی هر چه می‌توانند بیشتر کنند.

هجرت به نجف؛
پس از این جریان به گفته خود به وسیله «برخی هم‌لباس‌ها» به قدری در تنگنا و فشار روحی قرار گرفت که مجبور به مهاجرت به عتبات عالیات شد و ملازمت استاد و مراد خود را ادامه داد.  ایشان درباره سفر خود به نجف پس از تبعید امام خمینی(ره) می گوید: «در نجف اشرف که ورود به حوزه و اخذ شهریه نیاز به تأیید داشت به منزل عالم جلیل‌القدری که مهر تأیید داشت رفتم. ایشان پرسید حقیقت را بگو که برای زیارت  امیرالمومنین(ع) به نجف آمده‌ای یا برای آقای خمینی؟ گفتم بر فرض که برای آقای خمینی آمده باشم چون ایشان در خط حضرت امیر(علیه‌السلام) هستند به هر حال تفاوتی نیست. ایشان گفت راست می‌گویی و تأیید کرد.

مهاجرت به تهران و تربیت سه نسل از طلاب و فضلای تهران؛
بعد از ازدواج دخترش با حجت‌الاسلام شیخ محسن حبیبی در اواخر دهه چهل بود که به تهران آمد و به اقامه نماز جماعت در مسجد المهدی پرداخت. تدریس در مدارس علمیه تهران و منزلشان نیز از دیگر فعالیت این عالم خدمتگذار در تهران قبود. تلاش ایشان در توسعه و ساخت مساجدی در تهران و برخی از شهرها و روستاها نیز ستودنی است. بعد از انقلاب علی‌ رغم دعوت بزرگانی چون شهید دکتر بهشتی، به مناصب قضایی و دولتی نزدیک نمی‌شود و به اقامه نماز جماعت در مسجد المهدی(عج) و تدریس بعضی از دروس حوزوی در مدارس علمیه تهران از جمله مروی بسنده  وشاگردانی فروان در حوزه‌های علمیه تهران تربیت می کنند.

ادامه مبارزات انقلابی در سال‌های 56 و 57؛

با اوج‌گیری مبارزات انقلابی از سال 1356، آیت‌الله خسروشاهی نیز پابه‌پای روحانیون در صف مبارزه قرار گرفت و بیشتر با صدور اعلامیه و بیانیه همراهی خود با نهضت اسلامی را اعلام می‌کرد. به عنوان مثال در 25 تیر 57، جمعی از روحانیون تهران از جمله آیات مهدوی کنی، موحدی کرمانی، مرتضی مطهری، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و سید ابراهیم خسروشاهی با صدور اعلامیه‌ای در رابطه با برگزاری جشن‌‌های نیمه شعبان اعلام کردند: «نظر به اینکه در مصائب ناگوار و حوادث خونینی که در قم، آشیانه اهل بیت و سایر شهرستان‌های ایران بر شیعیان آن حضرت وارد آمد... روحانیت تهران به پیروی از مراجع عظام تقلید اعلام می‌دارد که مراسم باشکوه میلاد مسعود حضرت ولی‌عصر ارواحنا فداه امسال بدون هیچ‌گونه چراغانی و مبادله تبریک برگزار می‌شود و با برقراری سخنرانی‌های آگاه کننده و بیداری بخش بر جراحات قلب مقدس آن حضرت مرهم گذارده شود.»( اسناد انقلاب اسلامی،‌جلد سوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 323 و 324.)
به دنبال جنایت رژیم پهلوی در سینما رکس آبادان، روحانیون تهران بار دیگر اقدام به صدور اعلامیه کردند. در بخشی از این اعلامیه که به امضای بیش از 150 تن از علما و روحانیون از جمله آیات موحدی کرمانی، محی‌الدین انواری، امامی کاشانی، ابراهیم رئیسی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و سید ابراهیم خسروشاهی رسید آمده بود: «فاجعه آتشین آبادان که در آن صدها تن مرد و زن و کودک زنده زنده سوختند و ملتی را داغدار کردند، دستاورد تازه از استبداد سیاسی است که زندگی ملت را به تباهی و سراسر مرز و بوم ما را به خاک و خون کشانده است... ما این فاجعه دلخراش را به عموم برادران و خواهران داغدیده و ستم دیده آبادان تسلیت می‌گوییم و بر خود و همه مسلمین لازم می‌دانیم با این داغدیدگان همه گونه همدردی و یکپارچه در راه برچیده شدن استبداد و کیفر مسئولان این حادثه دردناک و حوادث بکوشیم.»( اسناد انقلاب اسلامی،‌جلد سوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 371-368.)

گفتنی است که در سال 1389 کتاب «خلوت‌نشین» با موضوع بررسی و شرح حال آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی به اهتمام عباسعلی مردی تالیف و منتشر شده است.


منبع:تسنیم 


گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: