از نظر قرآن، خداوند متعال کتابی به اسم «تورات» بر حضرت موسی(ع) نازل کرده است، و نزول تورات بهصورت الواحی طی چهل شب میقات با موسی صورت گرفت کمااینکه حداقل ۱۸ مرتبه در سورههای مبارکه آلعمران، مائده، اعراف، توبه، فتح، صف و جمعه از «تورات» نام برده شده است.
عقیق:مهرداد ویسکرمی، پژوهشگر قرآنی، در گفتوگویی در لرستان، در رابطه با کتاب تورات و جایگاه آن در قرآن کریم، گفت: از نظر
قرآن، خداوند متعال کتابی به اسم «تورات» بر حضرت موسی(ع) نازل کرده است، و
نزول تورات بهصورت الواحی طی چهل شب میقات با موسی صورت گرفت. وی با
اشاره به اینکه خداوند در آیات ۱۴۲ سوره مبارکه اعراف و ۵۱ سوره مبارکه
بقره به موضوع میقات پرداخته است، عنوان کرد: حداقل ۱۸ مرتبه در سورههای
مبارکه آلعمران، مائده، اعراف، توبه، فتح، صف و جمعه از «تورات» نام برده
شده است. ویسکرمی با اشاره به اینکه یهودیها معتقدند بعداز موسی
پیامبری نیامده است، عنوان کرد: آنها حضرت موسی(ع) را آخرین پیامبر خدا
میدانند و حتی حضرت عیسی(ع) را قبول ندارند تا چه رسد به پیامبر اسلام(ص)،
حال چطور میشود اینطور کسیکه هیچ اعتقادی به پیامبری رسول خدا(ص) ندارد
به بهشت برود؟! این پژوهشگر قرآنی ادامه داد: در فقه اسلامی، کسیکه
منکر ضروری دین باشد، کافر است، بنابراین اهل کتاب کافر هستند، یهودیان
معتقدند که عیسای واقعی یا همان موعود یهود، در آینده میآید، یعنی آنچه
را ما قائل هستیم اتفاق افتاده آنها آنرا بهصورتی مانند مهدویت ما قبول
دارند. وی با اشاره به اینکه قرآنکریم، بعضی از موارد در قوم یهود را
به کتاب خودشان ارجاع داده است، عنوان کرد: بهعنوان مثال خداوند در آیه ۹۳
سوره مبارکه آلعمران میفرماید: «كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلاًّ لِبَني
إِسْرائيلَ إِلاَّ ما حَرَّمَ إِسْرائيلُ عَلى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ
تُنَزَّلَ التَّوْراةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ
كُنْتُمْ صادِقينَ؛ همه خوراكيها بر فرزندان اسرائيل حلال بود جز آنچه
پيشاز نزول تورات اسرائيل، بر خويشتن حرام ساخته بود بگو اگر جز اين است و
راست مىگوييد تورات را بياوريد و آن را بخوانيد»، همچنین خداوند متعال در
آیات ۴۳ سوره مبارکه مائده و ۱۵۷ سوره مبارکه اعراف به مواردی در رابطه
با قوم یهود پرداخته است. ویسکرمی ادامه داد: از این آیات میتواند
استفاده کرد که آن یهودیهایی که در مدینه بودند، توراتی در اختیار داشتند
که در آن تورات حقایقی وجود داشته است که شواهد تاریخی هم اینرا تأیید
میکند، به همین دلیل خداوند آنها را ارجاع میدهد به تورات و همیشه تأکید
هم بر این است که در این تورات نوشته که پیامبر آخر زمان با این خصوصیات
ظهور میکند، بر او ایمان بیاورید؛ پس اگر کسی پذیرفت که در تورات کنونی
سخنان حقی هم وجود دارد یکیاز آن حقایق، ایمان به پیامبر(ص) است که باز هم
آنها ایمان نمیآورند، پس اگر مسلمان نشدند، به این دلیل بود که به تورات
عمل نکردند. این پژوهشگر قرآنی تصریح کرد: شواهدی وجود دارد که مطالب
حقی در تورات بوده؛ حتی نشانههای پیامبر آخرالزمان در تورات بوده است،
ازجمله شواهد اینکه یهودیها قبلاز اعراب، در مدینه ساکن شده بودند، به
این صورت که آنها از دست ایران زرتشتی و روم مسیحی فرار کردند و چون
میدانستند که پیامبر آخرالزمان هم در مدینه حکومت تشکیل میدهد و اینرا
از روی کتاب آسمانی خوانده بودند، منتظر بودند که به کمک پیامبر
آخرالزمان، با روم و ایران مقابله کنند، اما وقتی دیدند که پیامبر
آخرالزمان از بنیاسراییل نیست، زیر بار پیامبری او نرفتند. وی افزود:
حال سؤال این است که چرا مردم یهود، ایمان نیاوردند؟ دلیلش این است که کتاب
تورات تنها در اختیار علما بوده و مردم عادی آنرا نمیدیدند که شامل چه
مباحثی است و مردم نه سواد داشتند و نه کتاب مقدس چاپ میشد که در دسترس
باشد و نه به نفع بزرگان آنها بود که تورات را در اختیار مردم قرار دهند،
بنابراین کتاب فقط دست علما بود و آنها هرچه را دوست داشتند میگفتند و
مابقی را کتمان میکردند. ویسکرمی با اشاره به اینکه قرآنکریم از
یکسو به علمای یهود و نصاری میتازد که چرا حق را کتمان میکنید و از سوی
دیگر به مردم میتازد که چرا وقتی میبینید این علما فاسقند از آنها
پیروی میکنید، عنوان کرد: نتیجه این است که توراتی وجود داشته و در عین
اینکه قرآن تأکید میکند تحریف شده است اما مطالب حقی در آن وجود داشته
است که دست علمای یهودی مدینه بوده است. این پژوهشگر قرآنی با اشاره به
اینکه باروخ اسپینوزا که خودش یهودی بود؛ کتابی دارد که فصل هشتم آن کتاب
در فصل نامه هفت آسمان جلد اول چاپ شده است، ادامه داد: این شخص دلایلی
میآورد که تورات کنونی قرنها بعداز موسی نوشته شده و نه کتاب موسی است و
نه کتاب خدا، لذا بهطور خوشبینانه تورات کنونی، کتاب عزراء یا عزیر است
که یکیاز علمای یهود است و یهودیان،او را بهعنوان احترام «پسر خدا» می
نامیدند، که خداوند در این رابطه و در آیه ۳۰ سوره مبارکه توبه میفرماید:
«وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى
الْمَسيحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ يُضاهِؤُنَ
قَوْلَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى
يُؤْفَكُونَ؛ و يهود گفتند عزير پسر خداست و نصارى گفتند مسيح پسر خداست
اين سخنى است باطل كه به زبان میآورند و به گفتار كسانىكه پيشاز اين
كافر شدهاند شباهت دارد، خدا آنان را بكشد چگونه از حق بازگردانده
میشوند». وی با اشاره به اینکه اسپینوزا جهت اثبات مدعای خود، به
چند دلیل از خود تورات استناد میکند، تصریح کرد: اسپینوزا آورده است که
برخی اسامی در تورات آمده که این اسامی اصلاً آن زمان وجود نداشته است، از
موسی خیلی جاها به اسم سوم شخص نام میبرد، بهعنوان مثال میگوید موسی با
خدا سخن گفت، تورات کنونی از منشأ پیدایش قوم یهود تا قرنها بعداز تاریخ
بنیاسراییل را نوشته است، مثلاٌ کوروش کبیر هم در تورات آمده است، و
اینکه بنیاسراییل چگونه مطابق پیشبینی حضرت موسی(ع)، بر ارض موعود
استیلاء پیدا کرد، در مورد مرگ حضرت موسی(ع) هم مطالبی در تورات وجود دارد،
نه بهصورت پیشبینی بلکه بهصورت گزارش تاریخی، آنهم داستانی که نویسنده
آن ۸۰۰ سال است دارد مینویسد، عزاداری بنیاسراییل بر موسی هم در تورات
وجود دارد و .... حال میشود نتیجهگیری کرد حرفهایی که در مورد کتاب مقدس
و اهل کتاب گفته میشود چهقدر حق است. ویسکرمی افزود: در پایان
میتوان نتیجه گرفت که قرآنکریم به صراحت از نزول تورات سخن میگوید و در
مواردی یهودیان مدینه را به تورات خودشان ارجاع میدهد، آنچه قابل بررسی
است نسبت تورات کنونی با تورات یهودیان مدینه، تورات اصلی و وقوع تحریف در
تورات است.