وی افزود: طبق بیان شهید مطهری(ره)، تقوایگریز و تقوای ستیز دو مقوله متفاوت در موضوع دینداری است؛ یعنی یکوقت انسان باتقواست چراکه از گناه، غضب، شهوت و مجموع رذایل اخلاقی دور است و طبیعتاً این فرد پاک خواهد ماند چراکه هیچ وقت در معرض گناه قرار نگرفته است و بههمین دلیل، بعضی از اخلاقیون این مورد را توصیه میکنند.
حجتالاسلام عالی با اشاره به داستان مارگیر که مولوی آن را بهصورت شعر بیان کرده است، اظهار کرد: مولوی این داستان را به نفس انسان تعبیر کرده است که اگر نفس انسان، بیدار شود اولین کسی که از بین برد، خود انسان خواهد بود.
این کارشناس امور مذهبی، تقوایگریز را خلاف سیره انبیا و اولیای خداوند دانست و گفت: تمام انبیا قبل از نبوّت، دوران ازلت داشتند امّا این دوران، موقّت بود و اگر هم تقواگریزی کاربرد داشته باشد برای افراد تازهکار و مبتدی کارایی دارد.
وی به اصطلاح عامیانه تقوایستیز اشاره کرد و گفت : تقواستیزی، یعنی انسان، بهچنان قدرت روحی درون خود دست یابد تا علاوه بر خود، دیگران را هم هدایت کند.
حجت الاسلام عالی، دوری جستن از فضاهای آلوده و شهوتآمیز را برای جلوگیری از ایجاد گناه ضروری برشمرد و گفت: تمام فقها بر این موضوع فتوا دادند که اگر زنی بر صندلی نشسته باشد تا موضع نشستن آن زن، سرد نشود نشستن در آنجا کراهت دارد و دین برای جلوگیری از گناه تا این حد، مسائل را گوشزد کرده است.
این کارشناس مسائل مذهبی با اشاره به احوالات مرحوم مقدّس اردبیلی گفت: از ایشان سوال کردند اگر شما با نامحرم روبرو شوید چکار میکنید، ایشان گفته بودند «استعاذه بالله ان یذکر لفظ»؛ یعنی به خداوند پناه میبرم.
حجت الاسلام عالی با بیان اینکه دینداری و تقوای بیشتر مومنان از قسم اول است، گفت: نشانه اش این است که که دینداری از بیرون به ما تزریق شده است و وراثت و محیط دو عامل آن بوده است.
وی با بیان اینکه پاکی و قدرت روح در تقواستیزی با ریاضت و مشقّت بدست میآید، گفت: روزی مرحوم بحرالعلوم در جلسه درس، بسیار شوخی میکرد و شاگردانش از حالات او متعجّب شده بودند تا اینکه یکی از شاگردان علّت خوشحالی را از ایشان جویا شد و ایشان در جواب گفت، 20 سال درباره عمل رذیله «ریا» با خودم کار کردم و متوجّه شدم که با عنایت خداوند این رذیله در درونم از بین رفته است.
حجتالاسلام عالی قدم اول در مراقبت از نفس را توسل به درگاه خداوند و اهل بیت (ع) برشمرد و گفت: مرحوم آیت الله کشمیری(ره) توصیه میکردند، خلوتی در روز داشته باشید و ذکر «یا صاحب الزمان ادرکنی» و «یا صاحب الزمان اغثنی» را تکرار کنید.
این کارشناس مسائل مذهبی داستانی از مرحوم آیت الله بهجت(ره) توصیف کرد و گفت: فرزند آیت الله بهجت(ره) نقل میکرد؛ روزی یکی از دوستان مرحوم آقای بهجت(ره) به دیدار او نائل گشت و به آقا گفت من از جوانی با شما دوست بودم، آن موقع، عقلم نمیرسید چکار باید کنم و از شما بخاطر اینکه رفاقت را بر من تمام نکردی و دستم را نگرفتی، گلایهمند هستم و من از منزل شما نمیروم تا از عنایاتی که امام رضا(ع) به شما عطا کرده به من نشان دهی؛ فرزند آیت الله بهجت(ره) نقل میکند که آقا از صحبت او منفعل شد و فرمود من یک مرتبه به خدمت امام رضا(ع) رسیدم که ایشان 10 مطلب را به من فرمودند که یکی از آن مطالبی که حضرت تاکید کرد این بود که «مگر میشود کسی به ما پناه بیاورد و ما به او پناه ندهیم».
وی با اشاره به دعای مکارمالاخلاق امام سجاد(ع) گفت: توفیر و تصعید نیّت دو عامل مهم در باطن انسانهاست که میتوان به عنوان قدم دوم مراقبت نفس از آن یاد کرد.
حجتالاسلام عالی با بیان اینکه تفاوت انسانها در باطن آنان است، گفت: عناصر و ارکان باطنی و وجودی انسانهاست که آنان را با دیگر همنوعان خود متمایز میکند.
این کارشناس امور مذهبی درباره جایگاه نیّت اظهار کرد: پیامبر گرامی اسلام(ص) به ابوذر فرمودند در همه کار نیّت داشته باش، حتی برای خوردن و خوابیدن؛ اگر نیت در همه کارها باشد همه جا برای انسان حکم مسجد و هر عملی حکم سجده را دارد؛ امام صادق فرمودند پیش از خواب نیّت کنید که برای سحر بیدار خواهید شد؛ در این صورت تمام نفسهایتان در هنگام خواب، حکم تسبیح و ذکر خداوند را خواهد داشت.
این کارشناس مذهبی در این باره افزود: محدّث بحرانی(ره) در کتاب « الطریق الیالله» میگوید چنانچه انسان نیّت عمل مستحبی داشته باشد و مکروهی را مرتکب شود برای او ثواب عمل مستحّب مینویسند.
وی با اشاره به احوالات آیتاله گلپایگانی (ره)
اظهارکرد: مرحوم آیت الله اراکی(ره) نقل میکرد که وقتی این عالم وارسته که
آخوند خراسانی(ره) ارادت ویژهای به او داشت از دنیا رفت به خواب برخی از
علما آمد و آنها پرسیدند پس از مرگ به تو چطور میگذرد، ایشان در جواب گفت،
پس از تدفین دو ملک حاضر شدند و اشکالاتی کردند و من جواب دادم، تا جایی
که گفتند، این اعمال تو وظیفه تو بود، آنچه سبب شد تا رفعت مقام برای تو
حاصل شود درّ و گوهر گرانبهایی است که پیش ما داری و به داستانی اشاره
کردند که روزی افرادی برای زیارت امیرالمومنین(ع) از گلپایگان مهمانت شدند
و تو پول نداشتی از آنها پذیرایی کنی؛ به قصد گرفتن پول از آشنایان به
خیابان آمدی و در طی مسیر پایت به سنگی خود و گلایه کردی که گلپایگانی چرا
تو با این اوضاع نمیتوانی از میهمانان پذیرای کنی اّما پس از اندک زمانی
به خود گفتی این چه حرفیست میزنی آنها میهمانان امیرالمومنین(ع) هستند و
آن نیّت تو در آن روز، درّ و گوهر گرانبهایی شد تا در برزخ همراه تو باشد.