برخی بلاها، مصیبت ها، حوادث و اتفاقات به واسطۀ بی تدبیری، بی دقتی یا عدم توجه به دستورات دینی و عقلی است و برخی به خاطر خواست و مصلحت خداوند متعال می باشد تا به واسطۀ این مشکل یا بلا، پاداش بزرگ تری به انسان مؤمن برسد یا گناهی از او محو شود و یا از حادثۀ بزرگ تری در امان ماند و یا مورد آزمایش قرار گیرد. در این میان برخی رویدادها از چند زاویه قابل دقت و بررسی است و پرسش هایی را در ذهن به وجود می آورد که به برخی از آن ها اشاره می شود.
* عامل معلولیت های مادرزادی چیست؟
در پاسخ دربارۀ علل معلولیت ها و بیماری های سخت (که از دوران کودکی همراه برخی افراد می باشد) به طور خلاصه به چند نکته مهم اشاره می شود:
جهانی که ما در آن زندگی می کنیم، جهان ماده است؛ یعنی هر چیزی در شرایط خاص و با علل و اسباب خاص خود به وجود می آید. به تعبیر دیگر برای هر حادثه و پدیده ای در عالم، علتی وجود دارد و هر علتی نیز معلولی مختص به خود دارد؛ مانند آتش که سبب گرما، و نور که سبب روشنایی است؛ و هیچ معلولی از علت خود و هیچ علتی از معلول خود جدا نیست. بنابراین نمی توان گرما را از آتش و نور را از روشنایی جدا کرد.
برخی با این که این مقدمه را می پذیرند که هر علتی نیازمند معلول می باشد، اما تصور می کنند رابطۀ علت و معلول در مورد کودکانِ معلول صادق نمی باشد و وجود کودکان معلول و مادرزادی اجتناب ناپذیر و خواستِ خداوند متعال است؛ در حالی که امروزه ثابت شده است که پدران و مادران می توانند با به کاربستن اصول بهداشتی و رعایت یک سلسله قوانین علمی، و به عبارت دیگر، استفاده از قوانینی که خداوند برای زندگی بشر در جهان آفرینش مقرّر داشته، فرزندانی سالم به دنیا آورند.
* ناآگاهی والدین نسبت به وظایف خود
بنابراین همان گونه که نمی توان انتظار داشت به خاطر بی توجهی والدین، آتش کودک را نسوزاند و یا با وجودِ شدت سوختگی، به بدن و سلامت او آسیب نزند، نباید انتظار داشت عدم آگاهی والدین از بایسته ها و شایسته های ازدواج، عدم رعایت شرایط زناشویی و بهداشت و عدم توجه به تعالیم دینی، در تولد کودکان ناقص الخلقه یا معلول تأثیر نداشته باشد.
براساس روایات اسلامی و ره آورد دانش بشری، بخش مهمی از معلولیت ها و بیماری های هنگام تولد به ناآگاهی والدین از وظایف خود دربارۀ شرایط همسر، شیوۀ آمیزش، تغذیه مادران هنگام بارداری، وراثت، مصرف الکل، مواد مخدر و سیگار، آمیزش های حرام و... مربوط می شود.
براساس یک آمار رسمی، 85 درصد کودکان ناقص الخلقه جهان و کودکانی که به نقصان رشد مغزی، عصبی و جسمی دچار هستند در دوران بارداری مادران شان، درست تغذیه نشده اند.
سقط جنین، مرگ بچه در رحِم مادر، ناقص الخلقه به دنیا آمدن بچه، کمبود وزن و قد بچه نیز از آثار دیگر سوء تغذیه است.
* تغذیۀ زنان باردار از نگاه روایات
دین مبین اسلام از 1400 سال پیش، سوء تغذیۀ مادران را از جمله عوامل پیدایش کمبودها در جنین دانسته و بر تغذیۀ مناسب زنان باردار سفارش نموده است.
عَنِ الرِّضَا ع قَالَ أَطْعِمُوا حَبَالاكُمُ اللُّبَانَ فَإِنْ يَكُنْ فِي بَطْنِهِنَّ غُلَامٌ خَرَجَ ذَكِيَّ الْقَلْبِ عَالِماً شُجَاعاً وَ إِنْ يَكُنْ جَارِيَةً حَسُنَ خَلْقُهَا وَ خُلُقُهَا. (مكارم الأخلاق، ص: 194)
امام حضرت رضا (ع) فرمود: به زنان باردار كُندر بدهيد كه اگر جنين، پسر باشد، پاكدل و دلير گردد، و اگر دختر باشد شمايل و اخلاقش خوب و نيكو شود.
گرچه تا قرن نوزدهم، وراثت و نحوۀ انتقال صفات ژنتیکی از والدین به فرزندان شناخته نشده بود، رسول خدا صلی الله علیه وآله از قرن ها پیش بر اصل وراثت تأکید می فرماید: انظُر في أَيِّ نِصابٍ تَضَعُ ولَدَك، فإِنَّ العِرْقَ دَسَّاس.
(نهج الفصاحة، ص: 266) بنگر که فرزندت را در چه خاستگاهی می نهی (واز چه خانواده ای همسر می گیری) چرا که رگ و ریشه، اثر دارد.
همچنین می فرماید: لا تنكحوا القرابة القريبة، فإن الولد يخلق ضَاوِيّاً. (النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج3، ص: 106) با خویشاوندان نزدیک ازدواج نکنید؛ زیرا میوۀ چنین ازدواجی، ناتوانی و لاغری فرزندان شما خواهد بود.
روانشناسان بر این امر اعتراف دارند که عامل برخی کُندذهنی ها، وراثت است. قانون وراثت از اصول مسلّم اسلامی و علمی است و نه تنها از والدین، بلکه در بسیاری از موارد از بستگان درجه اول به نوزادان سرایت می کند.
گرچه قسمت عظیمی از معلولیت های جسمی و روانیِ فرزندان به خاطر ناآگاهی و گاه بی مبالاتی والدین است و برخی دیگر به خاطر عوامل دیگر مادی است؛ اما باید دانست که براساس تعالیم دینی، خداوند متعال به میزان سختی و مشقت فرد معلول، به آنان پاداش و اجر عنایت می کند.
* نابینایی و پاداش خداوند
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قُلْتُ يَوْماً لِلْبَاقِرِ (ع) أَنْتُمْ ذُرِّيَّةُ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ وَ رَسُولُ اللَّهِ وَارِثُ الْأَنْبِيَاءِ كُلِّهِمْ قَالَ نَعَمْ وَرِثَ جَمِيعَ عُلُومِهِمْ قُلْتُ وَ أَنْتُمْ وَرِثْتُمْ جَمِيعَ عِلْمِ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ وَ أَنْتُمْ تَقْدِرُونَ أَنْ تُحْيُوا الْمَوْتَى وَ تُبْرِءُوا الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ تُخْبِرُوا النَّاسَ بِمَا يَأْكُلُونَ وَ مَا يَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِهِمْ قَالَ نَعَمْ بِإِذْنِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ ادْنُ مِنِّي يَا أَبَا بَصِيرٍ فَدَنَوْتُ مِنْهُ فَمَسَحَ يَدَهُ عَلَى وَجْهِي فَأَبْصَرْتُ السَّهْلَ وَ الْجَبَلَ وَ السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ ثُمَّ مَسَحَ يَدَهُ عَلَى وَجْهِي فَعُدْتُ كَمَا كُنْتُ لَا أُبْصِرُ شَيْئاً قَالَ ثُمَّ قَالَ لِيَ الْبَاقِرُ (ع) إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ تَكُونَ هَكَذَا كَمَا أَبْصَرْتَ وَ حِسَابُكَ عَلَى اللَّهِ وَ إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ تَكُونَ كَمَا كُنْتَ وَ ثَوَابُكَ الْجَنَّةُ فَقُلْتُ أَكُونُ كَمَا كُنْتُ وَ الْجَنَّةُ أَحَبُّ إِلَيَّ. (الخرائج و الجرائح، ج1، ص: 275-274)
ابوبصیر یکی از یاران امام باقر علیه السلام که نابینا بود، می گوید: روزی به امام باقر علیه السلام عرض کردم: شما ذرّیۀ رسول خدا صلی الله علیه وآله هستید؟. فرمود: آری. گفتم: رسول خدا صلی الله علیه وآله وارث همه انبیاء بود؟. فرمود: آری. گفتم: آیا شما می توانید مُرده را زنده کنید، کور مادرزاد و ابرص را شفا دهید و آن چه مردم می خورند و ذخیره می کنند، خبر دهید؟. فرمود: به إذن خداوند متعال (قدرت این کار را داریم).
سپس فرمود: نزدیک من بیا. وقتی نزدیک شدم، دستی به چشمانم کشید؛ پس بینا شدم و دوباره دستی کشید و به حالت اول برگشتم. سپس فرمود: اگر می خواهی بینا باش و حسابت با خدا باشد؛ یا نابینا باش و ثواب (صبر بر نابینایی) تو بهشت باشد. گفتم: بهشت را بیشتر دوست دارم.
بنابراین شایسته است همۀ کسانی که به عللِ مختلف گرفتارِ معلولیت، نقص عضو و بیماری های مادرزادی شده اند، علاوه بر صبر، از قادر متعال بخواهند این مشکل را به بهترین وجه جبران نماید. ضمن آن که باید خدا را شکرگزار باشند که در شرایطی سخت تر از آن چه در آن هستند، قرار نگرفته اند.