عقیق: ضرورت دوستی خاندان رسالت؛ عشق به اهل بیت(ع) زمینه ساز عشق به خداوند است و دوست داشتن اهل بیت پیامبر(ص) مهر ورزیدن به ارزشهای والای الهی میباشد.
رسیدن به قله رفیع کمالات معنوی و انسانی
بدون دوستی اولیاء الهی ممکن نیست و پذیرش اعمال و زحمات یک مسلمان در گرو محبت و ولایت
اهل بیت(ع) میباشد. امام علی(ع) از رسول اکرم(ص) نقل میکنند: «لا تزول قدما عبد یوم القیامة حتی یسال عن اربع...
و عن حبنا اهل البیت؛ در روز قیامت هیچ بندهای قدم بر نمیدارد، مگر اینکه از چهار
چیز سؤال میشود... [که چهارمین سؤال] از دوستی ما اهل بیت خواهد بود.»
بر این اساس تقرب به خداوند و رسیدن به سعادت
دنیا و آخرت با عشق و دوستی آل پیامبر(ص)عجین شده است.
مولوی میگوید:
هر که خواهد همنشینی با خدا او
نشیند در کنار اولیاء
مهرورزی به دیگران یک نیاز، محبت اهل بیت(ع)
از دیدگاه علی(ع) فطری است؛ اما چه زیباست
که انسان در بذل محبت، خوبان و برترینها را برگزیند و اهل بیت علیهم السلام مظهر خوبیها
و کمالاتاند، چنانکه علی علیه السلام فرمود: «هیچ کس را در کمالات و صفات زیبای انسانی
با آل محمد(ص) نمیشود مقایسه کرد، دیگران که پرورده نعمت هدایت اهل بیت پیامبرند،
هیچ گاه با آنان برابر نخواهند بود.»
عواطف پاک و اظهار عشق و علاقه نسبت به معصومین(ع)
و خاندان پاک پیامبر(ص) عامل ثبات قدم در راه دین و دینداری است و عشق و محبت خالصانه
به اهل بیت علیهم السلام انسان را در برابر گناه و فساد بیمه میکند.
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد
بهترین نوع ارتباط با پیشوایان معصوم علیهم
السلام همان محبت و مودت میباشد که یک رابطه قلبی و درونی است و خداوند متعال هم در
قرآن کریم به چنین ارتباطی دعوت کرده و میفرماید «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة
فی القربی؛ بگو: من بر انجام امر رسالت، از شما مزدی نمیخواهم مگر دوستی و محبت درباره
نزدیکانم.»
در زیارت امین الله نیز میخوانیم: «خداوندا!
دل و جان مرا شیفته اولیای برگزیدهات قرار ده و مرا در زمین و آسمانت محبوب گردان.»
هر قدر محبت و دلباختگی و ارتباط قلبی با
ائمه اطهار علیهم السلام بیشتر باشد، تبعیت و همرنگی و همراهی و همدلی با آنها
نیز بیشتر خواهد شد. نقش عشق و محبت در ایجاد همسانی، همفکری و همراهی و همسویی
بسیار مهم است و مردم پیوسته از چهرههای محبوبشان الگو و سرمشق میگیرند. ایمان عاطفی
به رهبری حتی در اطاعت سیاسی و اجتماعی هم تأثیر میگذارد و زمینه ساز تبعیتی عاشقانه
میشود نه یک اطاعت رسمی و تشریفاتی. در این صورت میان «شناخت »، «عشق» و «پیروی»
رابطهای مستحکم به وجود میآید؛ زیرا معرفت محبت میآورد و محبت «ولایت و تبعیت.»
درجات دوستی
عشق ورزیدن به معشوق، بستگی به میزان شناخت
عاشق از کمالات و زیباییهای او دارد و هر کس بر اساس معرفت خویش، به محبوب ارادت میورزد.
اگر شخص آشنایی ضعیفی داشته باشد، بیتردید رابطه قلبی او هم در درجات پایین خواهد
بود و هر قدر معرفت او به کمالات و فضائل محبوب خود بیشتر باشد، ارادت قلبی، عشق و
علاقه و در نتیجه خضوع و خشوع و تسلیم در برابر محبوب بیشتر و ریشهدارتر خواهد بود
و ثمره متقابل این محبت نیز به نسبت عشق و علاقه و خضوع و تسلیم است.
امام علی(ع) در رابطه با درجات گوناگون دلباختگان
اهل بیت علیهم السلام و نتیجه آن میفرماید: «من احبنا بقلبه و اعاننا بلسانه و قاتل
معنا بیده فهو معنا فی الجنة فی درجتنا، و من احبنا بقلبه و اعاننا بلسانه و لم یقاتل
معنا اعداءنا، فهو اسفل من ذلک بدرجة و من احبنا بقلبه و لم یعنا بلسانه و لا بیده
فهو فی الجنة؛ هر کس ما را در دل دوست داشته باشد و با زبانش یاری کند و با دستش به
دفاع از ما برخیزد(یعنی با تمام وجود دلباخته ما باشد)، در بهشت هم درجه و همنشین
ما خواهد بود و هر که ما را با دل دوست بدارد و با زبان یاری کند و همراه ما با دشمنانمان
نجنگد، یک درجه پایینتر خواهد بود و هر که با قلبش ما را دوست دارد، ولی با زبان و
دست به یاری ما نشتابد، در بهشت خواهد بود.»
زمینههای عشق به اهل بیت (ع)
پیوند دادن نوزادان با خاندان پیامبر (ص)
و عجین کردن وجود آنان با عوامل عشق اهل بیت(ع) و هموار کردن زمینه این محبت، تأثیر
زیادی در شکل گیری وجود آنان داشته و آنان را در زندگی آینده خویش با آل محمد(ص) مرتبط
ساخته و از دل دادگان آن خاندان خواهد ساخت. امام علی علیه السلام میفرماید: «اما
ان اهل الکوفة لو حنکوا اولادهم بماء الفرات لکانوا شیعة لنا؛ بدانید که اگر مردم کوفه،
کام نوزادان خویش را با آب فرات برداشته بودند، آنها شیعه ما میشدند.»
بدیهی است که آب فرات خصوصیتی برای مردم کوفه
ندارد و تمام اهل عالم را شامل میشود؛ چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود: «من گمان
نمیکنم کام نوزادی را با آب فرات برداشته باشند، ولی او عاشق ما اهل بیت نباشد.»
البته راههای مختلفی برای زمینه سازی دوستی
اهل بیت(ع) در سیره و سخن معصومین علیهم السلام و به ویژه مولای متقیان وجود دارد که
مجال مفصلتری میطلبد؛ همچون نامگذاری کودک با نامهای اهل بیت علیهم السلام، بردن
به زیارت و مجالس آن بزرگواران، دقت در غذای کودکان، ذکر فضائل و آشنایی فرزندان با
مقام اهل بیت(ع)، ارتباط دادن خاطرات خوش زندگی با خاندان رسالت صلی الله علیه و آله
و سایر مواردی که میتوانیم به وسیله آنها خود و فرزندانمان را در مسیر ارادتمندان
آل پیامبر و شیفتگان حضرات معصومین(ع) قرار دهیم.
نشانههای محبت و دوستی اهل بیت
(ع)
علاقه به یک چیزی و محبت داشتن به آن، علائم
و نشانههایی دارد و بدون آن انسان نمیتواند به حقیقت ادعای دوستی کسی پی ببرد و حتی
گاهی ممکن است انسان در حقیقی بودن ادعای دوستی، دچار تردید و اشتباه شود. برخی از
این نشانهها با توجه به سخنان امام علی علیه السلام عبارتند از:
1_ محبت
توام با عمل و تقوا: دوست داشتن اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام تقوای الهی و دلی
پاک میخواهد. شیدای اهل بیت علیهم السلام باید دوستی خویش را در عمل نشان دهد وگرنه
علاقه ظاهری نمیتواند چندان تأثیری در زندگی انسان داشته باشد.
علی علیه السلام میفرماید: «من احبنا فلیعمل
بعملنا و لیتجلبب الورع؛ هر که ما را دوست دارد، باید مثل ما عمل کند و لباس پرهیزگاری
را جامه و پوشش خود قرار دهد.»
ورع و تقوی و دوری از گناه باید سرلوحه زندگی
محبان اهل بیت(ع) باشد تا بتوانند عشق پاکان را در دل خود جای دهند وگرنه دلی پر از
شوق گناه را چطور میتوان جایگاه و ظرف محبت اولیاء الهی قرار داد؟ شیفتگان اهل بیت(ع)
باید همیشه چنین زمزمه کنند:
دل جایگاه عشق تو باشد نه غیر تو این خانه خداست به شیطان نمیدهم
2_ عشق به دوستان اهل بیت علیهم السلام: کسی
که آل پیامبر صلی الله علیه و آله را دوست داشته باشد، لزوما دوستان آنان را هم باید
دوست بدارد و این یکی دیگر از نشانههای شیفتگان اهل بیت علیهم السلام است. امیرمؤمنان
علیه السلام در این رابطه میفرماید: «هر کس میخواهد بداند که آیا عاشق حقیقی اهل
بیت علیهم السلام است یا نه، به قلب خویش رجوع نماید؛ اگر در دلش محبت دوستان ما هست،
پس او دشمن ما نیست؛ دوست ماست. ولی اگر یکی از دوستان ما را در دلش دشمن میدارد،
او دوستدار حقیقی ما نیست.»
همچنین روزی شخصی به حضور علی علیه السلام
آمده و عرضه داشت: یا امیرالمؤمنین! من تو را دوست میدارم و به فلانی هم علاقهمندم
و در آن حال نام یکی از دشمنان آن حضرت را برد. حضرت به او فرمود: «یا کور باش یا بینا.»
ولایت و محبت ائمه معصومین علیهم السلام را
نمیشود با دوستیهای دیگر مخلوط نمود؛ یعنی هم دل در گرو عشق آنان نهاد و هم دلبسته
مخالفان آنها شد و به عبارتی دیگر با یک دل نمیتوان دو دلبر داشت.
خلوت دل نیست جای صحبت اغیار دیو چو بیرون رود فرشته در آید
در حدیث دیگری امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
«من احب الله احب النبی و من احب النبی احبنا و من احبنا احب شیعتنا؛ هر کس خداوند
را دوست دارد، پیامبرش را دوست خواهد داشت و هر کس پیامبر صلی الله علیه و آله را دوست
بدارد، ما را دوست خواهد داشت و هر کس ما را دوست بدارد شیعیان ما را دوست میدارد».
کلام آخر: آیا به راستی رشد قارچگونه این
فرقههای انحرافی که مسلمانان را باطل میشمارند، چیزی جز حیله و دسیسه دشمن خاموش
یعنی استعمار نیست؟ با توجه به این که گفتمان انقلاب اسلامی، احیای اصیل دین اسلام
در جهان است، آیا ساز و کارهای برپایی این نهضت از سوی مراکز حوزوی و دینی ما تشکیل
شده است؟ باید دانست و هشیار بود که دشمن در شبانه روز برای براندازی آیین پاک محمدی
به فکر نقشه و برنامه است و مسلمین نیز در مقابله و رویارویی با این توطئههای مخملی
و رنگی، بایستی در همه حال بیدار بیدار باشند که خفته را نتیجهای جز پشیمانی و ندامت
نیست!...
پی نوشت ها:
امالی مفید، ص 353.
شوری / 23.
وسائل الشیعه، ج 14، ص 395.
عشق برتر، ص 14 و 15.
بحارالانوار، ج 10، ص 107.
الکافی، ج 6، ص 389.
مستطرفات
السرائر، ص 639.
من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 613.
تفسیر
فرات کوفی، ص 128.
خصال،
ج 2، ص 628.
غررالحکم با ترجمه آقا جمال، ش 9038.
نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 112.
شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 18، ص
275.
مستطرفات السرائر، ص 640.
تفسیر قمی، ج 2، ص 171 و 172.
امالی صدوق، ص 209، مجلس 37.
تاویل الآیات الظاهرة، ص 642.
اعلام الدین دیلمی، ص 448.
بصائر الدرجات، ص 364.
مستدرک، ج 1، ص 168.
منبع: رسا
211008