آیا «زنا» فقط برای جلوگیری از تولد فرزندان نامشروع است؟ در پاسخ باید گفت قطعا چنین نیست، چون در «زنا» ۶ اثر سوء وجود دارد که سه اثر آن در دنیا و سه اثر آن در آخرت است.
عقیق:بخش عظیمی از دین مبین اسلام را فروع و درسهای زندگیساز آن تشکیل داده است و شکی نیست که بیشتر افراد جامعه، مجتهد و فقیه نیستند تا خود بتوانند احکام الهی را از منابع غنی آن به دست آورده، دیگران را نیز از باران رحمت احکام خداوندی بهرهمند سازد و وظیفه تقلید از فقهای جامعالشرایط را در زمان غیبت کبری دارد.
همچنین احکامی که به همت سفیران نور از کلام نورانی الهی و سنت پرنور معصومین (ع) استخراج شده و در کتابهای فارسی و عربی در اختیار مقلدان و پیروان آنها قرار گرفته دربرگیرنده اصطلاحات خاص و لغات متناسب با هر بحث است که فهم آن را برای عموم مردم مشکل کرده است.
از طرفی چراها و پرسشهای فراوانی در ارتباط با احکام مختلف مطرح است که پاسخ آنها در کتابهای گوناگون و به مناسبت بحث از آن موضوع مطرح شده که دسترسی توده مردم به آنها سخت است.
حجتالاسلام محمد وحیدی استاد حوزه علمیه قم در کتابی با عنوان «فلسفه و اسرار احکام» به بیان برخی از فلسفه احکام دین اسلام از جمله فلسفه تحریم زنا پرداخته است:
فلسفه تحریم زنا
1. پیدایش هرج و مرج در نظام خانواده و از میان رفتن رابطه فرزندان و پدران و این که فرزندان نامشروع تحت پوشش حمایت کسی نیستند؛ نه در آغاز تولد و نه به هنگام بزرگ شدن.
2. فرزندان نامشروع از عنصر محبت که نقش تعیین کنندهای در مبارزه با جنایتها و خشونتها دارد محروم میشوند و جامعه انسانی به یک جامعه کاملاً حیوانی توأم با خشونت در همه ابعاد تبدیل میشود.
3. این عمل ننگین سبب انواع برخوردها و کشمکشهای فردی و اجتماعی در میان هوسبازان است.
4. این عمل باعث اشاعه انواع بیماریها است.
5. این عمل غالباً سبب سقط جنین و کشتن فرزندان و قطع نسل میشود.
6. نباید فراموش کرد که هدف از ازدواج تنها مسأله اشباع غریزه جنسی نیست بلکه اشتراک در تشکیل زندگی و انس روحی و آرامش فکری، و تربیت فرزندان و همکاری در همه شئون حیات از آثار ازدواج است.امام علیبنابیطالب (ع) در حدیثی میفرماید: از پیامبر اکرم (ص) شنیدم که چنین میفرمود «فِی الزِّنَا سِتُّ خِصَالٍ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِی الدُّنْیَا وَ ثَلَاثٌ فِی الْآخِرَةِ فَأَمَّا الَّتِی فِی الدُّنْیَا فَیَذْهَبُ بِالْبَهَاءِ وَ یُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَ یَقْطَعُ الرِّزْقَ وَ أَمَّا الَّتِی فِی الْآخِرَةِ فَسُوءُ الْحِسَابِ وَ سَخَطُ الرَّحْمَنِ وَ الْخُلُودُ فِی النَّارِ»؛
در زنا 6 اثر سوء وجود دارد که سه اثر آن در دنیا و سه اثر آن در آخرت است. اما آنها که در دنیا است یکی این است که صفا و نورانیت را از انسان میگیرد، روزی را قطع میکند و تسریع در نابودی انسانها مینماید. و اما آن سه که در آخرت است غضب پروردگار، سختی حساب و دخول، یا خلود در آتش دوزخ است.
فرزندان نامشروع
پرسش: اسلام با آن که در برابر انحرافات روانی فرزندان زنا و تمایل آنان به گناه تنها پدران و مادران آنها را مسئول میشناسد ولی برای خود آنان در برابر این موضوع هیچ گونه مسئولیت و گناهی قائل نیست با این حال چرا آنان را از شغلهای مهم و حساس اجتماعی مانند مرجعیت تقلید و قضاوت محروم کرده و با داشتن لیاقت کافی از نظر علمی باز هم به آنان اجازه عهدهدار شدن چنین مسئولیتهای بزرگی را نداده است؟
پاسخ: این عمل اسلام فقط جنبه یک احتیاط لازم و صحیح و معقولی را دارد که درباره فرزندان نامشروع اعمال شده است؛ زیرا پُست مرجعیت تقلید و یا قضاوت در واقع سروکار داشتن با افکار و عقاید و اموال و نوامیس و جان و اجتماع است و بدون تردید عاقلانه نیست که اسلام اختیار حیاتیترین موضوعات مادی و معنوی جامعه را در دست کسانی قرار دهد که «نسبت به دیگران» دارای تمایل بیشتری به گناه و ناپاکی هستند، واگذاری این پستهای حساس نه تنها به والدالزنا و کسانی که از طریق نامشروع متولد شدند برخلاف مصلحت اجتماع و احتیاط است بلکه به افراد عادی و مشروع هم (با داشتن صلاحیت و لیاقت علمی) در اسلام غیر جایز است مگر آن که «علاوه بر علم» دارای عدالت و مصونیت اخلاقی باشند.
شدت احتیاط اسلام را در واگذاری این گونه پستها که با مصالح حیاتی جامعه سروکار دارد از این جا میتوان به دست آورد که علی (ع) نخستین جانشین معصوم پیامبر اسلام (ص) در دستورالعملی که برای مالک اشتر در آن هنگامی که او را به سوی استانداری مصر میفرستد صادر میکند چنین مینویسد: «ثم اختر للحکم بینالناس افضل رعیتک فی نفسک؛ یعنی قاضی را از شریفترین و بهترین افراد ملت خود انتخاب نماید.
بنابراین محرومیتی که فرزندان نامشروع از نظر شغلهای حساس اجتماعی مانند مرجعیت تقلید و قضاوت در اسلام دارند نه از آن نظر است که این دسته حتماً از این شغل و پُست، سوءاستفاده کرده و دچار لغزش و گناه میشوند بلکه این محرومیت تنها یک احتیاط صحیح و منطقی است که اسلام آن را انجام داده و انسانهای غیرقانونی را به علت اینکه احتمال لغزش در آنها بیش از افراد طبیعی و عادی است از شغلهای حساس اجتماعی محروم ساخته است و به عبارت دیگر این کار، تحقیری به آنها نیست بلکه اهمیت دادن به مصالح جهانی اجتماع است که این پُستها با آنها سروکار دارد.