19 مهر 1400 5 (ربیع الاول 1443 - 29 : 17
کد خبر : ۸۲۴۴
تاریخ انتشار : ۰۵ خرداد ۱۳۹۲ - ۲۰:۰۰
عقیله، به زنی بزرگ منش گویند که در بین بستگان، عزیز و محترم و در خاندانِ خود، ارجمند باشد.

عقیق: یکی از القاب حضرت زینب (س) عقیلة‌العرب یا عقیله بنی هاشم است و بنابر قول بعضی از ادبای عرب، «ة» عقیلة‌العرب تای تأنیث است اما اگر به شکل دقیق‌تر بررسی شود، تای مبالغه است نه تای تأنیث؛ بنابراین عقیل یک فرد خردمند است و عقیلة‌العرب بانویی است که منسوب به بنی هاشم و از طرفی بسیار خردمند است.

حضرت زینب(س) در عین اینکه دارای ابعاد شخصیتی متعدد و والایی بودند، از عقل و خردمندی بسیار بالایی نیز برخوردار بودند و به این خاطر است که ایشان را عقیلة‌العرب و یا عقیله بنی هاشم می‌نامند.

عقیله، به زنی بزرگ منش گویند که در بین بستگان، عزیز و محترم و در خاندانِ خود، ارجمند باشد.

بر اساس بعضی از روایات، زینب(س) دارای مجلس علمی پرباری بوده و زنانی که می‌خواستند مسائل دین را بیاموزند، در آن مجلس حاضر می‌شده و کسب دانش می‌کرده‌اند.(1)

پس از تمام شدن خطبه حضرت زینب(س) در کوفه، علی بن الحسین (علیهما السلام) متوجه عمه بزرگوارش حضرت زینب(س) می‌شود و می‌گوید:
«عمه جان! تو به حمدالله ناخوانده، دانایی و نیاموخته، خردمند هستی ...»(2)

صفات برجسته‌ای در زینب(س) جمع بوده که هیچ یک از زنان عصر او آن‌ها را دارا نبوده اند، لذاست که به عقیلة العرب و عقیله بنی‌هاشم (بانوی خردمند بنی‌هاشم) معروف گردید. لذا وقتی ابن عباس ـ صحابی پیامبر اکرم(ص) ـ می‌خواهد از او روایتی نقل کند، چنین می‌گوید: «بانوی خردمند ما، زینب دختر علی چنین گفت ...»(3)

شهرت زینب(س) بدین لقب تا حدی بود که وقتی می‌گفتند «بانوی خردمند»، همه می‌فهمیدند منظور زینب(س) است. فرزندان او نیز به چنین لقبی افتخار می‌کردند و به «زادگان بانوی خردمند» شناخته شده بودند.


پی نوشت ها:

1_(ریاحین الشریعة، حجت السلام ذبیح الله محلاتی، جلد3، صفحه 75 - خصائص زینبیه، حجت الاسلام سید نورالدین جزایری، صفحه 27)

2_(احتجاج طبرسی، جلد 2، صفحه 305- بحار الانوار، جلد 45، صفحه 164)

3_(مقاتل الطالبین، صفحه60)
 
منبع: پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه 
211008

 

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
مجمع زینبیون اهل بیت خوزستان
|
|
۰۷:۴۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۹
امام زمان(عج)-مناجات آخر ماه صفر


از بس که از فراق تو دل نوحه گر شده

روزم به شام غربت و غم تیره تر شده

آزرده گشت خاطرت از کرده های من

آقا ببخش نوکرتان دَردِسَر شده

تنها خودت برای ظهورت دعا کنی

وقتی دعای من ز گنه بی اثر شده

از شام هجر یار بسی توشه می برد

آنکس که اهل ذکر و دعای سحر شده

بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من

حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده

رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی

حالا بیا که آخرِ ماه صفر شده

بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا

حالا زمان ندبه به داغی دِگر شده

یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است

یَثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده

باید که بعد از این به غم مادرت گریست

فصل شروع ماتم خیرُالبشر شده

از شعله های پشتِ در خانه ی علی است

گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده

آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند

لطمه دگر به چهره ی دختر نمی زدند


مجمع زینبیون اهل بیت خوزستان

بیت آیت الله موسوی

zeynabiyooneahlebeyt.blogfa.com