نماز یعنی اینکه برادرم و خواهرم! وقتی دیوار زندگی تو بر اثر بیتوجهی و غفلت از یاد خدا کج شده است و در عسر و حرج گرفتار شدهایی، سراغ نماز برو! چون نماز تنها وسیلهای است که میتواند زندگی تو را سامان بخشیده و استوار کند.
عقیق:درباره به حرکت درآمدن وسیله نقلیه گفته میشود که باید احتراق در درون موتور آن صورت گیرد تا به حرکت درآید. نماز نیز به مثابه آن احتراق و جوشش درونی است که عامل حرکت انسان است. کسی که از نعمت به جای آوردن نماز محروم است گرفتار آفت ایستایی است و حرکت ندارد. نماز باعث میشود که بواسطه این احتراق، تمام صفات بد و خصلتهای نکوهیده (سلبیات) ازبین رفته و از طرفی تمام ارزشهای والای انسانی (ایجابیها) در انسان رشد کند. در اصل مهمترین کارکرد نماز مقبول این است که از بین برنده و زائل کننده رذائل و بدیها از سویی و رشد دهنده فضائل و خوبیها از سوی دیگر است. در پرتاب موشک، پس از قرار گرفتن موشک بر سکوی پرتاب، آنچه برای اصابت به هدف معین با یک برد معین نیاز است احتراقی است که در زیر موشک اتفاق میافتد. هر چه احتراق بیشتر، پرتاب بهتر و اصابت به هدف موفقتر، نماز هم اینچنین است هر چه نماز خالصانه تر و خاشعانهتر باشید رسیدن به هدف غایی آفرینش یعنی قربتاً الی الله سریعتر و دقیقتر خواهد بود و همین احتراق و جوشش درونی زمینه پرتاب انسان از خاک تا افلاک خواهد بود.
این جوشش درونی باعث صیانت نفس از آلودگیها میشود. و این نتیجه و اثر ذاتی نماز است و همچنین اثر ذاتی نفس انسانی. از طرفی نماز این قدرت و تأثیر بازدارندگی و مهار و کنترل نفس را داشته و آن را به سمت اهداف و امیال الهی سوق میدهد و از طرفی نفس انسان ذاتاً طوری است که به واسطه این عبادت بینظیر و استثنایی به جوشش و قلیان در آمده و از رفتن به سمت بدیها باز داشته میشود. لذا گفته میشود نفس «سماویه» یعنی تسمو در حال رشد و تعالی است. نماز، نفس وسوسه گر و شیطانی انسان را رام و رحمانی و سماوی (اهل سمو) و بزرگی میسازد. این بخشی از کارکردهای بینظیر نماز و آثار تربیتی آن است. در نگاه دیگری به آثار بازدارندگی نماز باید به این مثال توجه کرد که ما معمولاً در آشپزی و پختن گوشت، بر اثر حرارت کفی ایجاد میشود که آشپزها آن را با قاشق یا کفگیر برمیدارند، چون فایدهای ندارد برداشته میشود و در نتیجه گوشت در ته دیگ قرار گرفته و پخته میشود. نماز هم در واقع با نفس آدمیزاد همین عمل «نضج» پخته شدن را بوجود می آورد. به عبارتی بر اثر نماز، ناخالصیهای انسان گرفته میشود و دور ریخته میشود و نفس وسوسهگر او در اثر حرارت ذاتی نماز و اشتعال این شعله درونی که از آن به جوشش درونی نام برده شد، نقی و پاک میشود و عملیات نضج و پخته شدن و خالص شدن انجام میگیرد. این نیز کارکرد دیگری از فرضیه عظمای نماز است. و اما دیگر کارکرد نماز را اینطور میتوان بیان کرد، شما وقتی دیواری کج داشته باشید با آن چه میکنید؟ معمولاً ابتدا با ابزاری از ریزش آن جلوگیری نموده تا اینکه معتدل و راست قامت شود. نماز یعنی اینکه برادرم و خواهرم وقتی دیوار زندگی تو بر اثر بیتوجهی و غفلت از یاد خدا کج شده است و در عسر و حرج گرفتار شدهایی به سراغ نماز برو، چون نماز تنها وسیلهای است که میتواند زندگی تو را سامان بخشیده و استوار کند و جلوی فرو ریختن آن را بگیرد و اما این یادداشت را با کارکرد و اثر دیگری از نماز به پایان میبرم. من و شما در زندگی روزمره ممکن است در هر شرایطی و محیطی قرار بگیریم ولی هنگام وارد شدن وقت نماز به دنبال مکان طیب و طاهری می گردیم که غصبی نباشد، نجس نباشد و.. این نماز است که باعث انتقال انسان از خباثت و پلیدیها به پاکی و طهارتها میشود.
این هم اثر دیگر نماز است؛ انتقال از جایی که مکان لغو و لهو است به مکانی که محل ذکر است و مناجات انتقال از غفلت به حضور، انتقال از جایی که محل معصیت و گناه و تجاوز به حدود الهی است، به مکانی که محل استقامت و تعبد و بندگی است. این نقل و انتقال در ذات نماز نهفته است. امیدواریم خداوند ما را جزو برپادارندگان واقعی نماز در رکاب حضرت ولیعصر ارواحنا لهالفدا قرار دهد.