عقیق: مراسم هفتگی قرائت دعای کمیل با حضور جمعی از شب زنده داران و زائرین در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) برگزار شد.
در ادامه گزیده ای از سخنان حاج منصور ارضی در این مراسم را بخوانید:
ماه صفر ماه حزن و اندوه است که برای رفع حزن و اندوه آن دستور
به پرداخت صدقه فراوان آمده است – البته به غیر از دوری از حزن مربوط به مصائب اهل
بیت علیهم السلام – از دیگر نشانههای سختی در این ماه وجود مطالبی در دعای مخصوص
این ماه است مثل"یا شَدیدَ الْقُوی وَیا
شَدیدَالْمِحالِ " ( دعای مخصوص ماه صفر) اى سخت نیرو، و
سخت کیفر. اگر خوب توجه کنیم به دو نکته در این فراز اشاره میشود یکی برداشتن چشم
طمع به کمک دیگر خلایق و دوم همه یاری و کمک را از خدا بخواهیم و خدارا سرمنشاء
همه کمکها و یاریها بدانیم.
برای مومنین
مصائب ماه محرم عامل نزدیکی و تقرب به خداوند میشود
ویژگی دیگر دعای ماه صفر مشخص کردن مشکلات زندگی برای مومنین
است که گویی آن را زندان برای مومنین میداند مانند همان ماهی ذوالنون در ماجرای حضرت
یونس که به آن اشاره میشود نشان دهنده این است که همه مومنان با سختی این ماه را
میگذرانند هرکس هم به یک شکل، البته اویی که مشغول مصائب اهل بیت باشد مشغول به
خدا باشد بارش را به درستی به امانت گذاشته است. شما سیر دعا را هم نگاه کنی این
موضوع را متوجه میشوی" ... یَا عَزِیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ
جَمِیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ... " …اى عزیز، همه آفریدگانت در برابر عظمت
خوار گشته، مرا از شهر آفریدگانت کفایت کن... باران ، برف ، سنگ و کوه همه مخلوق
خدا هستند باور میکنید که خیلی از مومنین این دعا را نخوانند؟! باید در روز این
دعا را ده مرتبه بخوانیم، میتوان در چند وعده خواند ولی توجهی به این امر
نداریم و بیشتر در مصائب و مشکلات فرو میرویم. گاهی وقتها گرفتاری ما اهانت به
نظام آفرینش و یا خود خدا است ولی به این موضوع کم توجه هستیم.
در ماه صفر خود
را در آغوش ائمه و خدا بیندازیم همانگونه که حضرت یونس این کار را کرد
و در ادامه دعا میفرماید"یَا لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ..." اى که معبودى جز تو نیست، منزّهى تو، من از ستمکارانم، پس دعایش را مستجاب کردیم... که هم دعا و هم آیه قرآن است. معلوم میشود ماه صفر بسیار ماه سنگینی است که قسمتی از مصائب آن را میتوان با صدقه رفع کرد اما با گریه کردن بر ائمه مخصوصاً حسنین علیهما السلام نجات دهنده ما است، همانطور که میفرمایند"نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ" و او را از اندوه نجات دادیم، و این چنین مؤمنان را نجات میدهیم، درود خدا بر محمّد و خاندان پاک و پاکیزه اش.در ابتدای دعا اعتراف به درد سرها میکنیم و سپس میگوییم این خداوند است که ما را از مشکلات نجات میدهد همانند مومنین و متقربین درگاهش. البته با این دیدگاه خیلی کم مأنوس هستیم و کمتر به آن توجه میکنیم اول از همه من خودم را میگویم.
حالا که به اواخر ماه صفر رسیدیم میخواهم بگویم چه چیزی را از
دست دادیم در این ماه ، اگر این بلاها و نعمات نبود حضرات ائمه چگونه به ما بندگی
میآموختند؟ مثل زمانی که باران میآمد حضرت علی امیرالمومنین علیه السلام سر خود
را برهنه مینمودند و بعد از دعا باآرامش استراحت میکردند ولی وقتی برف میآمد
نگران بودند، به جای آموزش این نکات به این توجه میکنیم که مگر در شبه جزیره برف
هم میآمده؟! خب درتاریخ این مطلب وارد شده است، حالا در کوفه یا مدینه یا در مکه
محل بحث ما نیست الان که دیگر سرما همه جا هست و آنچه باید بیاموزیم این اخلاق و
رفتار امیرالمومنین علی علیه السلام است.
ماه صفر به ما
اسطورههای حق را معرفی میکند
نکته بعدی ماه صفراین سه بزرگواری که به شهادت تاریخ در این ماه به شهادت رسیده اندیعمی امام حسن علیه السلام، امام رضا علیه السلام و پیامبر صل الله علیه و آله اینها برترین اسطورههای حق برای مخلوقات خدا بودند. میخواهم بگویم مردم در همین ماه صفررا عاشورا را گم کرده اند چون این ماه سخت است ، خوب که نگاه کنی من سریع میگویم و میروم ولی تا به این موضوعات فکر کن جا داره ساعتها به آن فکر شود. درمورد امام حسن علیه السلام بد فکر کردند، دوستانی که دم از حب و شیعه گری میزدند مثل جابر که به حضرت گفت"مذل المومنین" برای اولین بار به امام حسن علیه السلام این حرف ناشایست را زد، این جابر همان کسی است که قرار بود سلام پیامبر علیه السلام را به 5 امام بعد برساند، همان جابری که برای اربعین به زیارت کربلا میآید و شایدهم آن روضه قتلگاه حضرت زینب سلام الله علیها را روایت میکند و نابینا هم شده بود.
جهالت در مورد پیامبر اکرم صل الله علیه و آله که همه گیر شده بودو جمله ای که دل انسان را به درد میآورد جمله آن دو نفر است " الرجل فإنه لِیَهجُر")سرّ العالمین وکشف ما فی الدارین( کار به جایی رسید پیامبر صل الله علیه و آله فرمودند قلم و دوات بیاورید ولی... هروقت مریض میشوید ویا تب میکنید، اتهام زنندگان به پیامبر صل الله علیه و آله را لعن کنید.
در مورد امام رضا علیه السلام هم جهالت کار خود را کرد، با
اینکه تا بیست وچهارهزار نفر راوی حدیث "سلسله الذهب " اعلام کردند که بیست
هزار نفر از این روات قلمدان طلا داشتندو البته همه اهل تسنّ بودند و پای قافله امام
رضا علیه السلام امدند و عامل رسیدن این روایت به ما شدند، اما بازهم به امام رضا
علیه السلام نسبت ناروای درباری و ولیعهدی زدند. و با این کار اطراف امام رضا علیه
السلام را از شیعیان تخلیه کردند. یعنی هم مغز، و هم قلب و هم وجودشان را از امام
رضا علیه السلام دور ساختند. در همین زمان هم همین کار را میکنند میروی برای
زیارت به مشهد شروع میکنی از کوه سنگی و خواجههای اطراف مشهد را زیارت میکنی آخر
هم میرسی به استخر آبی و شهر بازی مشهد یعنی در سفرزیارت امام رضا علیه السلام
گیج میشویم. یعنی سیرشان مشهدی نیست بلکه مشتی دنیایی هستند، به جای این همه ذکر
و مناجات و زیارت مشغول چه کارهایی میشوند؟!
ماه صفر را ماه
برائت از خرافات قرار دهیم
ماه صفر نیز برای عده ای همین حالات را ایجاد کرده یعنی به جایی اینکه در این ماه به اذکار و مناجات وارده شده برای این ماه بپردازند به سراغ سنتی خود ساخته مثل دق الباب کردن مسجد در شب اول ربیع و یا باشمع روشن کردن درکنار در بسته مسجد خود را مشغول میسازند. وقت خود را نیمه شب میگذارند درِ این مسجد و آن مسجد را میزنند.
یعنی به جنبهای بندگی و امتحان الهی روزگار توجه ندارند . کار
را به جایی میرسانند که مثل زمان پیامبر و شهادت بسیاری از امامان شیعه این روایت
مشهور تکرار شود"اِرْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ نَبی..." مگر سه یا چهار و تا هفت نفر هم روایت شده است. برای امام حسن
علیه السلام نیز همین اتفاق افتادایشان بهترین فرماندهان را تربیت مینمود و به
بهترین شکل مردم را بسیج میکردند،اصلاً فرمانده اصلی بسیج مردمی امام حسن علیه السلام
بودند.
بی بصیرتی خواص
دامگیر حکومت امام حسن علیه السلام شد
شب فرمانده همراه نیروها خریداری میشدند و خود را از صحنه جنگ دور میکردند و به سوی دشمن متمایل میشدندو این درد بزرگی است، که میگویند
" خواستم از قربتت گویم زبانم لال شد"
به این نکته توجه کنید امام حسن علیه السلام بچههای خود را
خرج کربلا میکندو اگر میتوانست خود را نیز فدای راه امام حسین علیه السلام در روز
عاشورا مینمود اما امام حسن پشتوانه عظیمی برای این نهضت بود. توجه کردید این
جرثقیلهای بزرگ را که برای جابجایی اجسام بزرگ به کار میروند حتماً در پشت سر خود
وزنهها و ثقلهای سنگینی قرار میدهند تا جرثقیل بتواند اجسام را درست جابجا کند،
امام حسن علیه السلام هم این پشتوانه عظیم برای نهضت عاشورا بودند.توجه کنید جلوی
ایشان به امیرالمومنین علی علیه السلام ناسزا میگفتند ولی ایشان صبر مینموده،
گریه میکرد،اما بصیرت به خرج میداد. خلاصه ما امام حسن علیه السلام را در
کرامت و بخشش مالیش میبینیم ولی آنچه که ایشان بخشیدند و کرامت داشتند خرج نمودن
ثروت نبود بلکه خرج نمودن خودش برای امام حسین علیه السلام بود، پس هیچ وقت فکر
نکنید امام حسین علیه السلام از امام حسن علیه السلام بالاتر و یا برتر است.
شهادت زوار
امام حسین علیه السلام راه بقیع را باز خواهد کرد
می خواهم بگویم آنچه که آنها (ائمه معصوم) اراده میکنند بالاتر از فکر ماست، چه کسی فکر میکرد بعد از اربعین ، در مسیربازگشت ولی نزدیک کربلا و در جاده حلّه در مسیری که همه میدانند مسیر بازگشت زوار ایرانی است عده ای به شهادت برسند!؟ هر چند که اگر ملیونها نفر هم به شهادت برسند مردم بیشتری میآیند!
اگر اراده امام حسن علیه السلام بر این بود که همین الان آل
سعود نابود شود و مردم در این مسیر قدم بردارند باز هم میدیدیم که این مسیر سخت را
مردم با هر وسیله ای که شده طی مینمودند تابه آنجا برسند حداقل این آرزو که از
مکه به مدینه را پیاده بروند آنها را به آنجا میکشاند. خدا و اهل بیت میدانند که
اگر این راه باز شود مردم برای امام حسن چه کارها که نمیکنند. ارادت الله بودن
یعنی امام مردم بودن.
نیت
ما در این دوماه عزاداری چه بود؟
ما که خود را نمیتوانیم عزادار واقعی و اصلی امام حسین علیه السلام بدانیم ، نمیتوانیم خود را محق در عزاداری امام حسن علیه السلام بدانیم ، فقط میخواستیم بگوییم خدایا هر چه بوده، ما یاغی نسبت به عاشورا نبودیم، خدایا بهره ای از عزاداری این سه بزرگوار نصیب ما بفرما، خدایا این رسم بوده که هرکس در خانه حضرت زهرا سلام الله علیها را میزده خود حضرت فاطمه پاسخ میدادند، پاسخ این دق الباب ما را ایشان بدهند.