حالا اگر کسی بخواهد موعظه کند معنیاش این است که باید طوری حرف بزند که مطابق همه افرادی که پای حرف آن آقاها هستند، باشد. اینجا سی مسجد هستند. هر کدام از شما در یکی از این مسجدها هستید. روی هم چند مسجد میشود؟ سی مسجد. بنده باید یک حرفی بزنم که در همه این مسجدها هست. آن آقا همان یک جور حرفی را میزند که مناسب مسجد خودش است.
بنده که اینجا بالای منبر میروم باید جوری حرف بزنم که سی جور مردمی که اینجا نشستهاند استفاده کنند. ببین چقدر باید جامع باشد. اگر نشد اقلاً یک چیزی بگویم که همین عادات خودمانی باشد تا همه استفاده کنند. اگر خداوند آن موعظه بزرگ را آشکار کند آن مثل دریاست. هرکسی – مال هرکجای عالم که باشد – ظرف خودش را پر میکند. یکی کوزه دارد، یکی کاسه، دیگری بادیه، یکی دهانش را باز میکند و مثل ماهی، آب میخورد.
آن موعظههای اصلی که نسبت به ائمه(ع) و بزرگان دارد مثل دریاست. اگر شیعه آنها هم اتصالی به آنجا بیاید او هم همین حکم را پیدا میکند. او هم هر جا که بنشیند دریاست. کسی که یک کاسه آب میخواهد بارش را بر میدارد، کسی هم هست که میافتد لب آب و میخورد. بعضیها هم کوزه و کاسه پر میکنند. بعضی دیگر از دریا نهر بر میدارند و میروند. خدا انشاءالله همه را نصیب شما کند. خداوند بر هر امری قادر است.
اگر به آن دریا دست بیابد و
نشانه و ربطی به آنجا پیدا شود، چنین گویندهای هر جا بنشیند و حرف بزند
همه میگویند مکنون دل ما را گفت. چون همه آب میخواهند. همه روی زمین آب
میخواهند، یهود، نصاری، مسلم و ... تا دریا آمد همه میگویند هرچه در دل
ما بود او امشب گفت. با خود خیال میکنند و میگویند آیا بشر هم اینگونه
میشود؟ نخیر! مال اینها نیست. مال بالاست. راه باز شده است و به اینها هم
زده است.
پی نوشت:
کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 75
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی
منبع:تسنیم