26 ارديبهشت 1401 15 شوال 1443 - 53 : 12
کد خبر : ۸۰۰۴۶
تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۹
حجت الاسلام زائری در نشست «رسانه و مراسم آیینی» در بنیاد دعبل
متاسفانه ساخت برنامه‌های مذهبی در تلویزیون ما جزء بی‌ارزش‌ترین برنامه‌ها به شمار می‌رود و کمترین بودجه به آن اختصاص داده می‌‌شود و ثبات و قانونی برای ساخت و پخش برنامه‌های مذهبی وجود ندارد.

گزارش تصویری


عقیق: ششمین نشست از سلسله نشست‌های «گفت‌و‌گوی آیینی» با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا زائری، مدیر مجموعه فرهنگی سرچشمه با موضوع «رسانه و مراسم آیینی» در بنیاد دعبل برگزار شد. حاصل این نشست را می‌خوانید؛

موفقیت‌های حداقلی رسانه

تحولات اجتماعی جدید و رشد و گسترش رسانه‌‌های عمومی و سرعت تغییرات در رسانه‌ها باعث شده فضای جدیدی به وجود بیاید، حتی برخی از مناطق دورافتاده نیز برنامه‌های عزاداری خود را در شبکه‌های خاص خودشان منتشر می‌کنند، که پیش از این سال‌ها طول می‌کشید تا نوارهای کاست اینگونه مراسم‌ها تهیه و منتشر شود. مرحوم «کافی» نیز با نوارهای منتشر شده‌اش شهرت پیدا کرد، اما هم اکنون صوت مداحی افرادی مانند حاج محمود کریمی در اسرع وقت منتشر می‌شود و به دست عزاداران خارج از کشور نیز می‌رسد و آنها در مداحی‌های خود آن را الگو قرار می‌دهند، یا افرادی ماند آقای آقامیری با استفاده از انتشار کلیپ‌های صوتی در اینستاگرام شهرت پیدا کرده و شناخته شدند.

این فضای جدید رسانه نیاز به بازشناسی دارد و باید آن را بررسی کرد. نقش رسانه در بازنمایی هیئات مذهبی در سایت‌هایی مانند «عقیق»، «وارث» و «دعبل» نیاز به بحث مستقل دارد. اما در بحث بازنمایی مناسک در تلویزیون باید محورهای جدیدی را طراحی کرد. یک تلقی غلطی از ابتدای انقلاب اسلامی به وجود آمده که باعث بسیاری از مشکلات حال حاضر شده است. بعد از انقلاب، فرصتی برای جریان متدین و مذهبی کشور به وجود آمد تا در رسانه‌ای مانند تلویزیون حضور داشته باشند. جریان‌های مذهبی چندان تصوری از این رسانه نداشتند.

در جریان وقوع انقلاب اسلامی تنها برخی از چهره‌ها مانند امام خمینی(ره) و تنی چند از فعالان و یاران امام (ره) باور قطعی به پیروزی انقلاب داشتند و به همین دلیل یکی از اموری که بدون آمادگی وارد آن شدیم «رسانه» بود. دو شبکه تلویزیونی و رادیویی در اختیار جریان مذهبی قرار گرفت. به عنوان مثال نخستین فرد مذهبی که در تلویزیون بعد از انقلاب دیده شد، شهید محلاتی بود که پیش از آن تنها در مسجد منبر داشت، اما تفاوت در اینجا بود که آنها در مسجد تنها 100 نفر شنونده و مخاطب داشتند اما در رسانه‌ای مانند تلویزیون مخاطبان آنها به 30 میلیون نیز می‌رسید. تفاوت تلویزیون و منبر در اینجا معلوم شد که رسانه‌ای مانند تلویزیون در پوشش گسترده مخاطب گام برمی‌دارد. آنچه که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که ذات منبر و تلویزیون با یکدیگر فرق دارد. جنس ارتباط با مخاطب در منبر و تلویزیون با یکدیگر متفاوت است، البته طبیعتا حداقلی از موفقیت در پخش تلویزیونی نیز وجود داشته است. به عنوان مثال برنامه‌های حجت‌الاسلام قرائتی و یا برنامه‌های حجت‌الاسلام راستگو از جمله برنامه‌های موفق تلویزیونی است، همان‌طور که کلاس آنها پیش از انقلاب نیز از جمله کلاس‌های موفق دینی بوده است، این همان موفقیت حداقلی است.


ثانیه شمار برنامه‌های مراجع

در ایام ماه مبارک رمضان سخنرانی‌های ضبط شده مراجع تقلید با ثاینه ‌شمار در حاشیه آن برنامه پخش می‌شد و این تلقی را به مخاطب می‌داد که این برنامه پس از چند دقیقه تمام می‌شود و مخاطب باید چند دقیقه‌ای را تحمل کند. به نظر من این‌گونه برنامه‌سازی‌های مناسبتی با ثانیه ‌شمار توهین به آن مرجع تقلید است، شاید مدیر برنامه آن مرجع تقلید متوجه این مساله نشده باشد و برنامه‌سازان نیز خواسته‌اند با ساخت و پخش این برنامه برخی را اقناع کنند، در حالی‌که پخش این‌گونه برنامه‌ها با چنین رویه‌ای بیشتر اثر تخریبی دارد. این امر نشان می‌دهد هنوز این برنامه‌ها را نشناخته‌ایم، از طرف دیگر مناسک آیینی مخاطب خاص خود را دارد. برخی از مردم به دلیل اعتقادات شخصی خود درباره امام معصوم (ع) به زیارتگاه‌ها و اماکن مذهبی می روند و با آن امامان سخن می‌گویند، اگر کسی این باور را نداشته و یا از آن اطلاعی نداشته باشد، سخن گفتن آن فرد را درک نمی‌کند. نباید این نکته را از یاد ببریم که مناسک دینی با باورهای عمومی و پیش‌زمینه‌های اعتقادی معنا پیدا می‌کند در نهایت این رفتارهای دینی یک رفتار فولکوریک است.

شادی و عزا در تلویزیون

ادبیات محفلی و خاص با ادبیات خصوصی یکی نیست. اصولا ادبیات خاص به حوزه عام تعلق ندارد. این ادبیات در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی و حتی زبان‌های حرفه‌ای و شغلی نیز صدق می‌کند. یکی از دستورات در ادبیات دینی حفظ اسرار است یعنی متناسب با درک و دریافت مخاطب سخن گفتن است. «تقیه» نیز در همین راستا است که به غلط از آن به «پنهان کردن» یاد می‌شود. درک به این معنا است که مخاطب چه مفاهمه‌ای از مسائل دارد.

مخاطب تلویزیونی را در نظر بگیرید که در حالت استراحت مقابل تلویزیون نشسته و شبکه‌های تلویزیونی را عوض می‌کند و به‌طور ناگهانی در شبکه‌ای به داخل حسینیه و مسجد کشیده می‌‌شود که مردم در آن در حال عزاداری هستند و اتفاقا دوربین نیز نمایی بسته از مداح و یا عزادار را نشان می‌دهد. مردم عزادار داخل حسینیه و مسجد با باور و اعتقاد مشترک کنار هم قرار گرفته‌اند و تلویزیون نیز در حال پخش اوج لحظه عزاداری است. تجربه‌ای که تلویزیون مسیحی دارد این است که آنها تنها مناسبت‌های شاد را پخش  می‌کنند و در مناسبت‌های شادی تصویری بسته و درشت از افراد نشان می‌دهند و از عزاداری‌ها تنها یک نمای باز و کلی را نشان می‌دهند. پخش لحظه‌ی عزاداری از تلویزیون ممکن است بیننده را منزجر کند زیرا تاثیر عزادرای تنها در آن محل و بین شرکت کنندگان است.

از تلویزیون‌های اهل سنت هم عقب‌تریم

شبکه بی بی سی، دستورالعملی کلی برای برنامه‌سازی تدوین کرده است که اتفاقا از سوی مرکز پژوهش‌های صداو سیما نیز ترجمه و منتشر شده است. به اعتقاد مولفان این اثر اگر می‌خواهیم برنامه‌ای تاریخی بسازیم باید مجری آن برنامه را با توجه به وقایع تاریخی برنامه فردی مسن و باتجربه انتخاب کنیم تا با موضوع برنامه هماهنگی داشته باشد.

متاسفانه ساخت برنامه‌های مذهبی در تلویزیون ما جزء بی‌ارزش‌ترین برنامه‌ها به شمار می‌رود و کمترین بودجه به آن اختصاص داده می‌‌شود و ثبات و قانونی برای ساخت و پخش برنامه‌های مذهبی وجود ندارد. برای مجری برنامه قواعد و تمهیداتی در نظر گرفته شده اما تمهیدات برای منِ روحانی که قرار است در این برنامه صحبت کنم، اندیشیده نشده است.

تلویزیون‌های اسلامی در دنیا برای ترویج مذهب برنامه‌ها و مسابقات خوب دارند که البته از تجربه تلویزیون‌های مذهبی غیر اسلامی عقب هستند و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران از تلویزیون‌های اسلامی اهل سنت نیز عقب‌تر است. نهایت کار ممکن در پخش مستقیم این است که ناظر پخش به صحبت‌های سخنران توجه می کند که مبادا چند واژه‌ خاص از سوی وی مطرح شود.

چه احساسی دارید؟

برنامه‌سازی مذهبی نیاز به یک منطق برنامه‌سازی دارد. مرجع مناسک درون افراد است اما مرجع رسانه بیرون افراد است که باید در نظر گرفته شود. اگر قرار باشد مناسک دینی را از تلویزیون نشان دهیم باید با منطق آنها را انتخاب و پخش کنیم.

مثلا ببینید دعای کمیل از تلویزیون پخش می‌شود و گزارشگر با دوربین و نور سراغ فردی می‌رود که تحت تاثیر این دعا قرار گرفته و متاثر شده و سوال می کند احساس شما در این لحظه چیست؟ اما تلویزیون «المنار» در پخش دعایی مانند کمیل موفق عمل کرده است و تنها صدای ضبط شده و استودیویی خواننده دعا را با تصاویری مرتبط پخش می کند، اما تلویزیون ایران اصرار دارد که تصویر خواننده دعا نیز پخش شود. 37 سال از کار تلویزیون در عرصه دینی می‌گذرد و باید اصول برنامه سازی دینی در آن بررسی شود.

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: