عقیق:متن زیر مروری بر ویژگی هایی است که میان حضرت مهدی (عج) و امام حسین(ع) مشترک بوده و به نوعی حضرت صاحب الزمان وارث این صفات از ابی عبدالله الحسین است. غربت غربت دو معنا دارد: ١ . دوری از خاندان و وطن؛ ٢ . کمی یاران. و حضرت مهدی علیه السّلام به هر دو معنا غریب است.(۱) مظلومیت مظلومیت امام حسین علیه السلام در صحرای کربلا و وقایع عاشورا بر کسی پوشیده نیست.اما مظلومیت امام مهدی (عج) و ظلم ما شیعیان به آن بزرگوار، بی توجهی به یاد آن حضرت و فراموش نمودن غیبت امام معصوممان است. ظلم دیگری که از طرف ما ، شیعیان به حضرت مهدی (عج) می رسد ، کثرت گناهان و اعمال و رفتارناشایسته مان است. چنانچه خود حضرت (عج) در توقیع معروفشان به شیخ مفید می فرمایند:« اگر پیروان ما - که خدای آنان را در فرمانبرداری خویش توفیق ارزانی بدارد - به راستی در راه وفای به عهد و پیمانی که بردوش دارند، هم دل و یک صدا بودند، هرگز خجستگی دیدار ما از آنان به تأخیر نمیافتاد و سعادت دیدار ما، دیداری براساس آگاهی عمیق وخالصانه نسبت به ما، زودتر روزی آنان می گشت. از این رو (باید بدانند که) جز برخی رفتار ناشایسته آنان که ناخوشایند ما است و آن عملکرد را زیبنده اینان نمیدانیم، عامل دیگری ما را از آنان دور نمیدارد.»(۲) شجاعت امام حسین علیه السّلام شجاعت را از جدش رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله و پدر بزرگوارش امیر المؤمنین علیه السّلام به ارث برده است.و حضرت مهدی علیه السّلام نیز شجاعت واقعی را به منصه ظهور میرساند. مردم بعد از واقعه کربلا،جنگهای امیر المؤمنین علیه السّلام و شجاعت آن حضرت را فراموش کردند. و شجاعت و چابکی امام حسین علیه السّلام را یادآور میشدند و شجاعت آن حضرت ذکر مجالس بود. علی بن عیسی اربلی در کتاب شریف کشف الغمه گوید:«شجاعة الحسین علیه السّلام یضرب بها المثل»؛«شجاعت امام حسین علیه السّلام ضرب المثل شده بود.»(۳) امام باقر علیه السّلام آیۀ شریفه:«بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ» (اسراء/۵)را میخواندند.سپس فرمود:«این کسان(بندگان جنگاور و پرصلابت)، امام قائم و یاران اویند. شباهت او با آن حضرت در«قیام بالسیف»بودن هست.آنان در برخورد با دشمنان صاحب شدت و غلظت هستند و این دلیل دیگری بر شجاعت آن ودیعه الهی است.(۴) امر به معروف و نهی از منکر «سالار شهیدان حسین بن علی علیهما السلام در این امر ملاحظۀ تقیّه را نکرد و این از ویژگیهای آن حضرت است،»« در لئالی الاخبار از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله آمده که فرمود: مادامی که مردم امر به معروف و نهی از منکر نمایند و بر کار نیک معاونت کنند پیوسته در خوشی و خیر باشند، پس اگر این کار را نکنند برکتها از آنان سلب میشود و بر یکدیگر مسلط گردند و نه در زمین یاوری برای آنها باقی میماند، نه در آسمان. و از آن حضرت روایت شده است که فرمود: اگر مردم به معروف امر نکنند و از منکر نهی ننمایند و از اخبار اهل بیت من پیروی نداشته باشند، خداوند بدها و شرارشان را بر آنها مسلّط گرداند، آنگاه خوبها دعا کنند دعایشان مستجاب نشود.» امام عصر علیه السّلام از جانب خداوند متعال مأمور است که تمام منکرات را از همه جای دنیا بردارد، بهطوریکه دیگر احدی باقی نماند که برای فعل منکر خود پناهی داشته باشد. در کتاب المحجه در تفسیر آیۀ شریفۀ: اَلَّذِینَ إِنْ مَکَّنّاهُمْ فِی اَلْأَرْضِ أَقامُوا اَلصَّلاةَ وَ آتَوُا اَلزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ اَلْمُنْکَرِ وَ لِلّهِ عاقِبَةُ اَلْأُمُورِ؛کسانی که هرگاه در زمین، آنان را توانایی دهیم، نماز را بپا دارند، و زکات [به مستحق]برسانند، و امر به معروف و نهی از منکر نمایند، و عاقبت کارها به دست خدا است.( حج/۴۱) از امام باقر علیه السّلام نقل کرده که فرمود: این برای آل محمد است، مهدی و اصحاب او، خداوند متعال مشارق و مغارب زمین را به تصرف آنها درآورد، و دین را آشکار سازد و خداوند متعال به وسیلۀ او و یارانش بدعتها و باطل را از بین میبرد، همچنانکه سفیهان حق را میرانده باشند، تا جایی که اثری از ظلم دیده نشود و امر به معروف و نهی از منکر خواهند نمود، و آخر کارها به دست خدا است.(۵ ) نبودن بیعت طاغوت زمان در اوصاف امام حسین علیه السّلام آمده که روز عاشورا به آن حضرت عرض شد: به حکم و حکومت عموزادگانت سر فرودآور. فرمود: «لا و اللّه لا أعطیکم بیدی إعطاء الذّلیل و لا أفرّ فرار العبید» ؛ به خدا قسم که هرگز دستم را از روی خواری و ذلّت به شما ندهم و مانند بردگان فرار نمیکنم. آنگاه با صدای بلند فرمود: ای بندگان خدا! من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه بردم اگر قصد آزار و سنگسار مرا دارید، و به پروردگار خود و شما پناه میبرم از هرمتکبری که به روز حساب ایمان نداشته باشد. و نیز، آن حضرت فرمود: مرگ در حال عزّت بهتر از زندگی با ذلّت است. حضرت مهدی علیه السّلام فرزند رسول الله صلّی اللّه علیه و اله است و بیعت احدی را به گردن ندارد «در توقیعی که در احتجاج از حضرت حجّت-عجّل اللّه فرجه الشریف-روایت شده آمده است: و امّا علّت غیبت من، خداوند-عزّ و جلّ-میفرماید: یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید از چیزهایی مپرسید که هرگاه برایتان فاش گردد شما را بد آید.(مائده/۱۰۱ ) هیچ یک از پدرانم نبود مگر اینکه در گردن او بیعتی برای سرکش زمانش واقع شد، ولی من در حالی خروج میکنم که بیعتی برای احدی از طاغوتها بر گردنم نیست.»(۶ ) خروج از مدینه و عزیمت به مکه حسین علیه السّلام ترسان از مدینه بیرون رفت و در مکّه نزول کرد، سپس به سوی کوفه حرکت فرمود؛ حضرت حجّت علیه السّلام نیز نظیر همین برایش اتفاق میافتد که در خبر صحیحی از امام ابو جعفر باقر علیه السّلام آمده: پس سفیانی عدّهای را به مدینه میفرستد، و مهدی علیه السّلام از آنجا به سوی مکّه کوچ میکند، به ارتش سفیانی خبر میرسد که حضرت مهدی علیه السّلام به مکّه رفت، لشکری در تعقیب آن حضرت میفرستد، ولی به او نمیرسند تا اینکه ترسان وارد مکّه شود-به همان روش موسی بن عمران علیهما السلام-لشکر سفیانی در بیداء فرودمیآید، پس منادی از جانب آسمان ندا میکند: «یا بیدآء أبیدی القوم» ؛ ای بیداء! این گروه را نابود کن. پس زمین آنها را فرومیبرد، و فقط سه نفر از آنها باقی میماند که خداوند صورتهایشان را به عقب برمیگرداند، و آنها از قبیلۀ کلب هستند.( ۷) مصیبت اما مصیبت امام حسین علیه السّلام که در گفتگوی آدم و جبرئیل آمده که گفت: ای آدم این فرزند تو به مصیبتی دچار میگردد که مصیبتها در کنار آن کوچک خواهد بود. و امّا قائم علیه السّلام از این جهت که مصیبتش طولانی و محنتش شدید است.( ۸) یاری خواستن امام حسین علیه السّلام، هنگامی که میخواست از مکّه به سوی عراق خروج کند، یاری خواست و فرمود: هرآنکه حاضر است جان خود را در راه ما بخشد و خودش را مهیای لقاء اللّه نماید، با ما بیاید که ان شاء اللّه من فردا حرکت میکنم. امام قائم حجّة بن الحسن-عجّل اللّه فرجه الشریف-نیز، هنگامی که در مکّه ظهور میکند، یاری میطلبد، چنانکه از امام پنجم حضرت باقر علیه السّلام در حدیثی طولانی و صحیح چنین آمده: . . . در آن روز قائم علیه السّلام در مکّه است، پشت خود را به بیت اللّه الحرام تکیه زده و به آن پناه برده، بانگ میزند: ای مردم! ما از خداوند یاری میجوییم، هرکه میخواهد ما را اجابت کند که ما خاندان پیغمبر شما هستیم، و نزدیکترین مردم به خدا و محمد صلّی اللّه علیه و اله. هرکس دربارۀ آدم با من بیعت دارد [بیاید]که من نزدیکترین افراد به آدم هستم و هرکه دربارۀ نوح با من محاجّه دارد، من نزدیکترین کسان به نوح هستم، و هرکه دربارۀ ابراهیم با من بیعت دارد، من نزدیکترین افراد به ابراهیم هستم، و هرآنکه دربارۀ محمد صلّی اللّه علیه و اله با من گفتگو دارد من نزدیکترین افراد به محمّد صلّی اللّه علیه و اله هستم، و هرکه دربارۀ پیغمبران بحث دارد بیاید که من نزدیکترین مردم به پیغمبران هستم، مگر نه خداوند در کتاب محکم خود میفرماید: «إِنَّ اَللّهَ اِصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی اَلْعالَمِینَ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اَللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»( آل عمران/۳۳) البتّه خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برگزید، فرزندانی هستند برخی از نسل برخی دیگر و خداوند شنوای داناست. پس من باقیماندۀ از آدم و ذخیرۀ از نوح و برگزیدۀ از ابراهیم و پاکیزۀ خالص از محمد-صلّی اللّه علیهم اجمعین-میباشم. هرآنکه دربارۀ کتاب خدا با من محاجّه کند من نزدیکترین مردم به کتاب خدا هستم، و هرکه دربارۀ سنّت رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله با من بیعت کند من به سنّت رسول خدا از همه نزدیکترم. کسانی که سخن امروز مرا شنیدند آنان را به خدا سوگند میدهم که به کسانی که غایب بودهاند برسانند، و از شما میخواهم که به حقّ خدا و به حقّ رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله و به حقّ خودم بر شما-که حقّ قرابت به رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله میباشد-اینکه ما را کمک کنید و کسانی که به ما ظلم میکنند از ما منع نمایید، که ترسانیده شدیم و به ما ظلم شده و از شهر و فرزندانمان رانده شدیم و بر ما سرکشی کردند و از حقّمان کنارمان زدند و اهل باطل بر ما افترا بستند، خدا را خدا را دربارۀ ما، که ما را وامگذارید و یاریمان نمایید که خداوند شما را یاری کند.(۹) اصلاحطلبی عزتآفرین یکی دیگر از تابلوهای درخشان عاشورای حسینی،«اصلاحطلبی»نبوی و عزتبخش است.حماسهساز کربلا خود نیز یکی از اهداف قیام تاریخی خویش را همین اصل میداند:«انّما خرجت لطلب الاصلاح فی امّة جدّی»«من برای اصلاح امت جدّم قیام کردم.»(۱۰) اصلاحطلبی حسین علیه السّلام، بر پایۀ سازشناپذیری با بیخبران از دین و براساس پیروی از سیرۀ پیامبر صلّی اللّه علیه و اله و امیر المؤمنین علیه السّلام میباشد و محور آن توحید، عدالتخواهی و ظلمستیزی است؛ لذا مولّد عزت در عاشورا شد. در مورد یوسف زهرا علیهما السّلام نیز از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آمده است: «لیصلح الامة بعد فسادها»(۱۱) «[خداوند به وسیله حضرت مهدی(عج)]این امت را پس از آنکه تباه شدهاند، اصلاح میکند» در روایت دیگری آمده است:«فاذا خرج اشرقت الارض بنور ربّها و وضع المیزان بالعدل بین النّاس فلا یظلم احد احدا» «به هنگام ظهورش جهان با نور پروردگارش میدرخشد؛او میزان عدل را در میان مردم قرار میدهد و دیگر کسی در حق کسی ستم نمیکند.»(۱۲) امام صادق علیه السّلام نیز دربارۀ اصلاحات مهدوی،در عصر ظهور میفرماید: «و یذهب الزّنا و شرب الخمر و یذهب الرّبا و یقبل النّاس علی العبادات تؤدّی الامانات و تملک الاشرار و تبقی الاخیار.»«روابط نامشروع،مشروبات الکلی و رباخواری از بین میرود.مردم به عبادات روی میآورند و امانتها را به خوبی رعایت میکنند.اشرار مردم نابود میشوند و افراد صالح باقی میمانند.»(۱۳) در دعای گرانقدر ندبه میخوانیم:«این المعدّ لقطع دابر الظّلمة»و«این مبید اهل الفسوق و العصیان و الطغیان». یکی از القاب آن حضرت نیز «مصلح»است. گفتنی است اصلاحطلبی در منطق حسینی و مهدوی؛ عدالتخواهی و ظلم ستیزی، مبارزه با فقر و بیعدالتی، مبارزه با فحشا و منکرات، اقامۀ احکام نورانی اسلام، توجّه دادن مردم به فرایض الهی و کنار زدن نااهلان و روی کار آوردن صالحان و نیکان آنها. هر اصلاحطلبی و اصلاحاتی که منطبق بر این اصل بوده و اساس حرکتش این باشد، «حسینی و مهدوی»است.(۱۴) پی نوشت: ۱-مکیال المکارم، ج ۱ ، ص ۱۷۹ ۲- احتجاج طبرسی/ج۲/صص۶۵۵-۶۵۳ ۳- نینوا و انتظار،تأملی نو ،جمعی از محققین مرکز تخصصی مهدویت ،ص۱۸۱ ۴- همان ص ۲۰۰به نقل از بحارالانوار ج ۵۱ ص۵۷ ۵- ترجمه مکیال المکارم ج ۱ صص۳۱۹-۳۱۸ به نقل از لئالی الاخبار ج۵ ص ۲۶۱ ۶- همان ص۱۷۱ به نقل ازاحتجاج ، ج۲ ص۲۸۴ ۷- بحار الانوار ج۵۲ ص۲۳۸ ۸- همان، ج۴۴ ص ۲۴۵ ۹ – ترجمه مکیال ص۲۷۶ به نقل از بحار ج۵۲ ص۲۳۸ ۱۰- بحار ج۴۴،ص۳۲۹ ۱۱-همان ،ج۵۱ ،ص۸۳ ۱۲-همان ،ج۵۲ ،ص۳۲۲ ۱۳-روزگار رهایی ،ج ۲ ،ص۶۰۰ ۱۴- نینوا و انتظارف تأملی نو ، جمعی از محققان مرکز تخصصی مهدویتمنبع:مهر