حاج مهدی سلحشور نوشت: از اولین باری که سعید را در سوریه دیدم به دلم برات شد چند روزی بیشتر مهمان ما نیست، طوری از شهادت صحبت میکرد که یک عاشق از گمشدهی دیرینش صحبت میکند.
عقیق: در ادامه می توانید دلنوشته تقدیمی حاج مهدی سلحشور برای شهید سعید بیاضی زاده را بخوانید:
"باز هم قصه پرواز و رهایی از قفس... آسمانی شدن عدهای و زمینگیر شدن عدهای دیگر... آنان که دل به این دنیای فانی نبستند و تنها به شوق پرواز، این چند روزه را طاقت آوردند. مرغان باغ ملکوتی که هیچگاه راضی به زندگی در قفس تنگ دنیا نشدند و برای رهایی از زندان تن آرام و قرار نداشتند و الحق و الانصاف سعید از آن دسته بچهها بود. از اولین باری که سعید را در سوریه دیدم به دلم برات شد چند روزی بیشتر مهمان ما نیست، طوری از شهادت صحبت میکرد که یک عاشق از گمشدهی دیرینش صحبت میکند.
سعید جان! ظاهر آرام و متینت و خوش خلقی و تبسم زیبای همیشگیات، هیچگاه نتوانست درون متلاطم و بیقرارت را پنهان کند، و چه زود به آرزویت رسیدی... هنیئاً لک!"