خداوند منان در قرآن کریم به مؤمنین دستور داده است، از اموالی که به دست میآورید، انفاق کنید اما این بخشش و بزرگی زمانی زیباست که بی منت و با اخلاص کامل باشد که اگر چنین نباشد مورد قبول درگاه الهی واقع نمیگردد.
ای کسانی که ایمان آوردهاید از قسمتهای پاکیزه اموالی که (از طریق تجارت) به دست آوردهاید، انفاق کنید!
آینه:
حکایت؛ مرحوم علامه سید محسن امین نقل کرده است: وقتی در نجف اشرف پولم تمام شد و از جهت معاش بشدت در مضیقه افتادم، یکی از رفقا به من گفت: مردی است بنام حاج احمد ایرانی که روبه روی درب قبله صحن شریف، دکان نانوائی دارد و به طلبهها نسیه نان میدهد، من رفتم درب دکان او و نان گرفتم و او مطالبه پول کرد، گفتم: نسیه حساب کن، او چون این را شنید، از گوشه مغازه چوب خطی آورد به من داد و گفت: هر وقت نان خواستی این چوب خط را همراه خود بیاور. او به هر طلبهای یک عدد از این چوبها داده بود و هر چه نان به او میداد، یک خطی به آن چوب میکشید، اتفاقاً یک روز چوب خط از جیبم که سوراخ شده بود، افتاد و گم شد. من فکر میکردم چگونه نزد حاج احمد بروم، با هزار فکر و خیال و ترس و نگرانی از اینکه اگر گمشدن چوب خط را به او بگویم ناراحت شده و دیگر به من نان نخواهد داد، با من دعوا و ناراحتی خواهد کرد. بالاخره نزد او رفتم چون چوب خط را خواست، گفتم: گمشده است. آن مرد خدا دوست و خیر بدون کوچکترین ناراحتی از من پرسید: به نظرت چند خط روی آن کشیده شده بود؟ گفتم: نمیدانم، گفت: تقریباً چقدر حدس میزنی؟ من تعدادی را حدس زدم، او چوب دیگری را به آن تعداد خط زده و به من داد و گفت: دقت کن اینبار گم نکنی، خداوند این مرد مؤمن و مهربان و خوش اخلاق را مأمور کرده برای رفاه حال طلبهها.1
مشو خـود بین که نیـکی بـا فقیران نخستین فرض بوده است اغنیاء را2
پی نوشت: 1.با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل 2.پروین اعتصامی منبع:حوزه