16 ارديبهشت 1401 5 شوال 1443 - 37 : 07
کد خبر : ۷۹۴۵۸
تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۳۹۵ - ۰۶:۴۴
عبرتهای عاشورا /۷
وقتی که درون تهی است، وقتی که جامعه، جامعه‌ دور از ارزشهاست، وقتی که آن خطوط اصلی در جامعه ضعیف شده است، دست و پا می‌لغزد و فاجعه‎ای مانند حادثه کربلا رقم می‎خورد.
عقیق: عمر بن سعد بن ابی وقاص پدرش سعد بن ابی وقاص از سرداران اسلام بود. او در زمان نوجوانی همراه پدر در فتح عراق حضور داشت. در زمان یزید وعده حکومت ری باعث شد فرماندهی سپاهی را قبول کند که در دهم محرم سال 61 ه ق حادثه کربلا را رقم بزند. او بعد از ماجرای کربلا توسط مختار ثقفی کشته و سرش نزد عمر سعد ارسال شد.

بخشهایی از ماجرای عمربن سعد را در کلام مقام معظم رهبری در بحث عبرتهای عاشورا ببینید:


 دریافت

«به عمر بن سعد گفتند به تو حکومت ری را می‌خواهیم بدهیم. ریِ آن وقت، یک شهر بسیار بزرگ پُرفایده بود. حاکمیت هم مثل استانداری امروز نبود»
کسی که می‌آمد حاکم شهری می‌شد، یعنی تمام منابع درآمد آن شهر در اختیارش بود؛ یک مقدار هم باید برای مرکز بفرستد، بقیه‌اش هم در اختیار خودش بود؛ هر کار می‌خواست، می‌توانست بکند؛ لذا خیلی برایشان اهمیت داشت. بعد گفتند اگر به جنگ حسین‌بن‌علی نروی، از حاکمیت ری خبری نیست. این‌جا یک آدم ارزشی، یک لحظه فکر نمی‌کند؛ می‌گوید مرده‌شوی ری را ببرند؛ ری چیست؟ همه‌ی دنیا را هم به من بدهید، من به حسین‌بن‌علی اخم هم نمی‌کنم؛ من به عزیز زهرا، چهره هم درهم نمی‌کشم؛ من بروم حسین‌بن‌علی و فرزندانش را بکشم که می‌خواهید به من ری بدهید؟! آدمی که ارزشی باشد، این‌طور است؛ اما وقتی که درون تهی است، وقتی که جامعه، جامعه‌ی دور از ارزشهاست، وقتی که آن خطوط اصلی در جامعه ضعیف شده است، دست و پا می‌لغزد؛ حالا حدّاکثر یک شب هم فکر می‌کند؛ خیلی حِدّت کردند، یک شب تا صبح مهلت گرفتند که فکر کنند! اگر یک سال هم فکر کرده بود، باز هم این تصمیم را گرفته بود. این، فکر کردنش ارزشی نداشت. یک شب فکر کرد، بالاخره گفت بله، من ملک ری را می‌خواهم! البته خدای متعال همان را هم به او نداد. آن وقت عزیزان من! فاجعه‌ی کربلا پیش می‌آید.
یک شب فکر کرد، بالاخره گفت بله، من ملک ری را می‌خواهم! البته خدای متعال همان را هم به او نداد. آن وقت عزیزان من! فاجعه‌ی کربلا پیش می‌آید

منبع:تسنیم

گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: