عقیق:بنا بر این گزارش، محمد شجاعی از اساتید اخلاق و مدیرعامل مؤسسه فرهنگی هنری منتظران منجی در تازهترین سخنرانی خود به شرح «زیارت جامعه کبیره» پرداخته است که جلسه دوم آن در ادامه میآید:ارزشهای زیارتعشق و انگیزش عاطفی، محرک اصلی زیارت است که مهمترین شرط ملاقات محسوب میشود، یعنی نیاز عاطفی سبب میشود به دیدار کسی که دوستش دارید، بروید.همه انسانها از یک حقیقت واحد برخوردارند که در بدنهای متعدد از همدیگر جدا میشوند؛ اما همه در ذات خویش کشش به انس و ملاقات محبوب خود دارند. این ارتباطات به شکلهای مختلف مثل: نگاه محبت آمیز، سلام دادن، بوسیدن، بکار بردن کلمات محبت آمیز و .... ظهور پیدا میکند که نشان از اکتسابات باطنی انسان دارد؛ یعنی حجم زیادی از عشق و علاقه در قلب یک محبّ به جولان میافتد که با اظهار آن، خنکی دل حاصل میشود.بنابراین، یکی از دلایل زیارت، اظهار ارادت و دوست داشتن است که شخص به خاطر ارادت و عشق آسمانی، آنها را ظهور میدهد و نمیتواند مخفی کند. این علاقه به معشوق، موجب هنرنمایی میشود.نوآوریهایی که در دین وجود دارد؛ مانند بوسیدن مهر در نماز، تهذیب کاری، کتیبههای زیبا، منبت کاریها، زیبا کردن حرمها و .... اینها مذموم و بد نیست؛ چون هماهنگی با دین دارد و بخاطر علاقه به معشوق انجام میشوند.دل عاشق است که به خاطر معشقوقش این کارها را میکند و کسی نمیتواند اشکال بگیرد که چرا حرمها از طلا درست شده و مثلا کسی بگوید باید آن را برای کارهای دیگر مصرف کرد. این نظر درست نیست، چون برای عشق باید هزینه کرد.زیارت و ملاقات، اظهار عشقی است که شکلهای مختلف دارد و نیازی است که مربوط به بخش فوق عقلانی است.کسی که بلوغ بخش فوق عقلانی برایش اتفاق نیفتاده، درک و حس درستی از معنویات ندارد.زیارت یک رابطه عاشقانه است که همه بخشهای قوای نفس انسان نیاز به آن دارد. مثلاً در بخش کمالات گیاهی، انسان زیباییها را دوست دارد که آنها را ملاقات و نگاه کند؛ چون نوعی لذت بصری است که برخی انسانها با آن تخلیه میشوند؛ مثل رفتن به باغ وحش برای دیدن حیوانات و پرندگان. دیدن برج ایفل، دیدن آبشارها و .... .اما کسی که حسهای فوق عقلانیاش سراغش نمیآید، مریض است. از این رو زیارت را نباید امری مستحبی تصور کرد، بلکه امری ضروری، فطری و ذاتی انسان است؛ چون انسان در زیارت با مظاهر الهی پیوند برقرار میکند و به وسیله ی آن، تخلیه روحی میشود. گاهی وقتها این حس آنقدر قوی میشود که حتی پردههای حجاب کنار میرود.خاستگاه زیارت، در قلب انسان است. نگاهی که اسلام نسبت به آن دارد، شرک نیست و هر چه ملاقات و عشق و اظهار علاقه بیشتر باشد، حکایت از سنخیت و کمال بیشتر انسان با زیارت شونده دارد.با زیارت غبار آیینه دلمان پاک میشودیکی از خواص زیارت و ملاقات، جلا پیدا کردن دل انسان است. دلیل این که نمیتوانیم با ایمه و عالم غیب ارتباط بگیریم این است که آیینه دل ما غبار گرفته است و گناهان و کدورت زیادی بر روی آن نشسته است. از این رو برای زیارت باید تمرکز و قدرت روحی پیدا کنیم تا آن اتفاقات قشنگ بیفتد.همان طور که جسم انسان در شبانه روز، نیاز به پاکی و شستوشو پیدا میکند، دل انسان نیز چنین نیازی دارد. این شستوشو با زیارت انجام میشود و غبار آییه دلمان پاک میشود.غبارآلود بودن دل باعث میشود که نه خوابهای قشنگ ببینیم، نه خیالات پاکی داشته باشیم، و نه با غیب ارتباط بگیریم.بنابراین ،یکی از خواص زیارت، پاکی است که به دنبال آن نورانیت هم ایجاد میکند. عنصر اصلی این نورانیت، «معرفت» است. هر چقدر سطح معرفت در زیارت بالاتر باشد، نوع بهره برداری انسان قشنگتر و کاملتر و بهتر خواهد بود.منبع:فارس