کار علمی در حوزه ستایشگری؛
کار علمی در حوزه ستایشگری اهلبیت(ع) یعنی مواجهه اندیشمندانه و با سعه صدر با موضوعاتی که بهنحوی به ساختار دین، تبلیغ و ترویج سیره و مرام اهلبیت(ع) مربوط میشوند.
عقیق:کار علمی در حوزة ستایشگری اهلبیت(ع) یعنی مواجهة اندیشمندانه و با سعة
صدر به این موضوع و موضوعاتی که بهنحوی به ساختار دین، نهاد مذهب و
مخصوصاً موضوع تبلیغ و ترویج سیره و مرام اهلبیت(ع) مربوط میشوند. مواجهة
علمی با موضوعات مختلف یعنی تلاش برای دستیابی به پیکرهای از شناخت و
دانایی نسبت به آنها؛ البته با بهکارگیری روشهای نظاممند پژوهش تجربی،
تحلیل دادهها، تفکر نظری و ارزیابی منطقی استدلالهای گوناگون بهنحوی که
فرایند تحقیق، پردازش اطلاعات و بهطور کلی دستیابی به معرفت خود قابل
ارزیابی باشد.
گسترش علوم و تکنولوژی مخصوصاً پیشرفت فناوری نوین ارتباطات موجد وضعیتی
است که در آن، ضمن ساز و کار نظام بینالمللی تولید، توزیع و مصرفِ هر چیزی
که به فکر خطور میکند، اگر پا را از درک سطحی زندگی عادی فراتر نگذاریم،
مصرفکنندة صرف خواهیم بود؛ مصرفکنندة همهچیز؛ همهجور فراوردههای مادی و
غیر مادی و مصرفکنندة همهنوع اندیشههای جورواجور.
در مواجهة علمی با موضوعات، پرسشهای پژوهشی کمک میکنند دریابیم، چه چیزی
قرار است مطالعه شود؟ و چگونه باید مطالعه شود؟ برای آنکه بتوانیم دانش و
بینش دریافتی از پژوهش را بهنحو مطلوبی بهکار بریم باید از خود بپرسیم:
ـ چرا این پرسش را مطرح کردهام؟
ـ آیا این پرسش ضروری است؟
ـ چرا میخواهم جواب این پرسش را بدانم؟
ـ نتایج مربوط به این پرسش را چه خواهم کرد؟
ـ این پرسش چه ربطی به سایر پرسشها دارد؟
ـ آیا این پرسش قابل پژوهش است؟
ـ آیا میتوانم از عهدة همة این پرسشها برآیم؟
به این ترتیب ماهیت و دامنة تحقیق روشن میشود. به عبارت دیگر، فرایند علمی
بررسی یک موضوع با مرور شواهد و مدارک مربوط به آن و پس از بیان پرسشهایی
تا حد امکان صریح و دقیق آغاز میشود؟
هر چیزی که باعث اختلاف نظر، گفتوگو و بحث شود و نیازمند نوعی تبیین باشد و
آنچه خواهان دانستن پاسخهای آن هستیم، نوعی پرسش پژوهشی است. سؤال ممکن
است در پی درک معانی یک رویداد یا فعالیت و به دنبال فهم دلایل و تعابیر
اقدامات و نظرگاهها در یک متن اجتماعی باشد. در حوزة ستایشگری اهلبیت(ع)
نیز مانند هر موضوع دیگری در مواجهة علمی، سؤالها باید ضمن صداقت و دقت،
پژوهشگر را از حواشی علایق کلی به سمت کانون خاص پروژة تحقیقاتی سوق دهد و
زمینه و دامنة تحقیق را روشن کند. برای نمونه، دربارة تمایل به عرفانهای
نوظهور در دوران معاصر و رابطة آن با محتوا و قالب هیئتهای مذهبی میتوان
پرسشهای پژوهشی زیر را مطرح کرد:
ـ آنچه سبب میشود گروهی از مردم در زمانهای خاص در مکانی به نام هیئت یا حسینیه گرد هم آیند، چیست؟
ـ اصطلاح بچههیئتیها به چه نوع مردمانی اطلاق میشود؟ عقاید، ارزشها، نگرشها و شناختهای ویژة ایشان چیستند؟
ـ چه محرکها و نیروهایی عناصر هیئتهای مذهبی اعم از مداحان، متولیان،
مخاطبان و ... را به حرکت وا میدارند؟ و به کدام سمت و سوها؟
ـ نوع دینداری در هیئات مذهبی به کدام سو میرود؟ چگونه؟
ـ آیا واقعاً کسان/ حریفان/ دشمنانی وجود دارند که اهداف هیئتهای مذهبی
را نشانه گرفتهاند؟ چرا؟ چگونه میتوان صحت و سقم این مدعا را بررسید؟
ـ اهداف هیئتهای مذهبی چیستند؟
ـ منشأ نگرشهای مثبت و منفی نسبت به عناصر هیئتهای مذهبی ـ مخصوصاً مداحان ـ چیست؟
ـ آیا عرفانهای نوظهور را میتوان بهمثابه رقیبی برای هیئتهای مذهبی و قرائت رسمی از دینداری به شمار آورد؟
ـ عرفانهای جدید به عنوان واقعیتهای اجتماعی نوظهور به کدام نیازهای اجتماعی مخاطبانشان پاسخ میدهند؟
ـ آنچه از آن به عرفانهای نوظهور یاد میشود، آیا در گذشته نیز سابقه داشتهاند؟ به چه شکلی؟ و تحت چه فرایندی؟
منبع:دعبل