خداوند پیش از این آیه میفرماید: (الیوم یئس الّذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون)، امروز روز یأس و ناامیدی دشمنان است، در احادیث نیز به این امر اشاره شده است که ابلیس و ابلیسیان وقتی این صحنه را دیدند، فریادشان به آسمان بلند شد و ضجه زدند، این اتفاق بر آنان بسیار سنگین بود؛ چراکه تحمل نورافشانی امام عالم را نداشتند، چراکه نمیخواستند صراط مستقیم الهی وسیع و وسیعتر شود و به همین دلیل دشمنیشان را با شدت بیشتری پیش گرفتند.
خداوند در آیه 67 سوره مائده درباره معرفی امیرالمومنین (ع) به عنوان وصی رسولالله (ص) میفرمایند: (یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚوَ اللَّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْكَافِرِینَ)، ثمره 23 سال رسالت، همت و تلاش بیصبرانه رسولالله (ع) در این روز به بار نشست و به راستی اگر چنین صحنهای در عالم بپا نمیشد، 23 سال تلاش ایشان به ثمر نمینشست و این علاوه بر اینکه نشاندهنده عظمت ماجرای غدیر در عالم است، بیانگر این است که تمام اهلبیت (ع) در راستای برنامهای الهی قدم برداشتهاند، در واقع انتخاب امیرالمومنین (ع) انتخاب خداوند بود نه انتخاب رسولالله (ص)، لذا باید جریان غدیر را در افقهای دورتر و با نگاهی به آینده مورد بررسی و مطالعه قرار داد، چراکه روز غدیر امتداد تمام رسالتهای الهی بوده است که از دوران حضرت آدم رشته نبوتها و رسالتها شروع و بارها و بارها حکومتهایی چون حکومت داوود، سلیمان (ع) و ... تشکیل شد و در نتیجه به رسولالله (ص) ختم شد.
رسولالله (ص) در روز غدیر، راه دینداری را برای تمام بشریت ترسیم و حجت را تمام کردند، ایشان در واقعه غدیر، تکلیف مردم را در دنیا و آخرت مشخص کردند و همه انسانها موظف به عمل به آن هستند، وظیفه ما در این عصر، تنها به خواندن و آموختن تاریخ آن خلاصه نمیشود؛ بلکه باید اعتقادات و ایمانیات را بار دیگر مورد سنجش قرار دهیم و صحیح آن را در این خطبه بیابیم و وظایفمان را شناسایی کنیم، به تعبیر روشنتر باید دستورالعمل زندگی خویش را از لابهلای این پیام بیابیم و بدان ملتزم شویم که این شاید همان رفتاری صحیحی باشد که باید در قبال این جریان الهی داشت.
از آنجایی که غالباً در مواجهه با هر حقی، عدهای شیطانصفت در تلاش برای ایجاد باطلی هستند، در جریان غدیر خم نیز دشمنان به سرکردگی ابلیس لعین با تمام قدرت وارد میدان شدند، آنان میدانستند اگر این جریان ادامه پیدا کند و مولایمان (ع) به عنوان امیر مومنان انتخاب شود، کارشان بسیار بسیار سخت میشود، لذا تلاش کردند تا از آن حدود 120 هزار نفر حاضر در منطقه خم، عده زیادی با امام (ع) بیعت نکنند یا اگر بیعت هم کردند امری ظاهری باشد و سرانجام عهدشان را بشکنند که چنین نیز شد و برخی جاهلان نور امام عالم را ندیدند و با امام همراه نشدند که بدون تردید کسانی که توفیق این همراهی را به دست نیاوردند، مورد خسران مبین قرار گرفتند.
اگر به درسهای غدیر خم عمل میشد که بر اساس روایت و تاریخ چنین نشده است، اگر بشریت در آن زمان این درس را میگرفت که باید همگی بر محور امام عالم حرکت کنند و تبعیت و اطاعت محض داشته باشند، برکات و نعماتی بیشمار و بیپایان عالم را فرا میگرفت، اما این چنین نشد و بشریت از نعماتی خاص محروم شد.
مقام معظم رهبری نیز درباره مسئله امامت در جریان غدیر میفرمایند: «ماجرای غدیر فقط نصب یک جانشین برای پیغمبر نبود، غدیر دو جنبه دارد: یکی جنبه نصب جانشین است. جنبه دیگر قضیه، توجه دادن به مسئله امامت است؛ امامت با همان معنایی که همه مسلمین از این کلمه و از این عنوان میفهمیدند، امامت یعنی پیشوائی انسانها، پیشوائی جامعه در امر دین و دنیا، این یکی از مسائل اصلی در طول تاریخ طولانی بشر بوده است، مسئله امامت، یک مسئله مخصوص مسلمانها یا مخصوص شیعیان نیست، امامت یعنی یک فردی، یک گروهی بر یک جامعهای حکمرانی میکنند و جهت حرکت آنها را در امر دنیا و در امر معنویت و آخرت مشخص میکنند، این یک مسئله همگانی است برای همهی جوامع بشری». (20/7/93)
حال در چنین فضایی ما که داعبه تشیع داریم و خود را تسلیم امر اهل بیت میدانیم در برابر ولایت امیرالمومنین (ع) چگونه رفتار کردهایم؟ آیا شیعه نباید با بهره از ولایت مولایش از زمین کنده و با امام خود همراه شود؟