رضا آلاچمنی یکی از همان 20 سالههای دیروزی است که بهترین دوران جوانی خود را در راه جهاد سپری کرد و در این راه به شهادت رسید و نام خود را با شهادت از این دنیا خط زد.
عقیق:وقتی جوان 20 ساله هشت سال دفاعمقدس را در کنار جوان 20 ساله امروز قرار
میدهی به تفاوتهای زیاد این دو نسل پی میبری و رضا آلاچمنی یکی از همان
20 سالههای دیروزی است که بهترین دوران جوانی خود را در راه جهاد سپری کرد
و در این راه به شهادت رسید و نام خود را با شهادت از این دنیا خط زد.
شلمچه
نقطهای است که رضا آلاچمنی در آنجا 20 سالگی خود را تمام کرد و در 20
دیماه 65 به شهادت رسید. جبهه از او مردی ساخته بود که وقتی به عکسهایش
مینگری به بزرگ شدنش پی میبری. به راستی میدانی چون هشت سال دفاعمقدس با
این جوانان 20 ساله و یا کمتر از 20 سال چه کرده بود که اینگونه مرد شدند؟
وصیتنامه شهید آلا چمنی
سلام علیکم
شهادت
کمال انسان است، شهدا ذخایر عالم بقا هستند، شهدا از همه افضل هستند،
«ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد». «شهید نظر میکند به وجهالله». شما
بهترین جوانان این ملتید که شهادت را پذیرا شدید، آنان که شهادت را سعادت
میدانند پیروزند. منطق شهید، دمیدن روح به اندام مرده ارزشهای انسان است.
شهادت اوج انسان به سوی معبودش است. شهادت یعنی بازگشت انسان به طرف عالم
ابدی.
برادران گرامی! اگر انسانی شهید میشود، شهید شدن او در مقابل
خداوند منّان امتحان دادن است. برادران، خدای تعالی، بندگان خودش را
امتحان میکند، اگر انسان شهید شود از امتحان خدای متعال خوب در آمده است.
برادران
عزیز! هیچ موقع به [ظاهر] بیرون انسان نگاه نکنید، بلکه به باطن انسان
بنگرید. ممکن است که انسانی در پیش تو یا من بیلیاقت، بیارزش باشد، اما
در پیش خدا بهترین انسان باشد. پس برادران! برای این بوده است که در اینجا
با دست ناقابل خودم نوشتم که برای این حقیر دعا کنید، چون انسان خودش را
خیلی خوب میشناسد. برادران! این هم ممکن است که انسانی مثل من در پیش
دوستهایش به نماز و واجبات خدا خیلی وابسته باشد، اما در باطن او هیچ از
یاد خدا چیزی نباشد.
برادران! همیشه سعی داشته باشید که انسان را
خوب بشناسید، چون این دوست انسان است که انسان را از راه گمراه،نجات و یا
گمراه میکند. این دوست است که انسان را به طرف خدا میکشد و یا از انجام
واجبات خدا باز میدارد.
برادران عزیز! نکند روزی فرارسد که من و تو
به خیال خودمان شهید شویم اما وقتی که روز موعود فرارسید، ندا برسد که: ای
بنده گناهکار، تو برای چه شهید شدی؟! صدا بزنیم: بخاطر تو (خدا). آنجا که
ماها به خود میآییم و میشنویم که: نه تو شهید نیستی. آنجاست که سر ما به
سنگ میخورد و بیدار میشویم که وای بر ما که نفس بر من پیروز شده است. ما
به خاطر چند چیز بیارزشی سر خودمان کلاه گذاشتهایم.
برادران عزیز!
چرا ما گناه میکنیم؟! آیا این همه کارهای بد را انجام میدهیم، ناراحت
نمیشویم؟! برادران بزرگ من! آگاه باشید که همه شما عزیزان میدانید که
اعمال من و تو روزهای آخر هفته، یعنی شبهای جمعه به پیش امام زمان (عج)
میرود. مولای مهدی (عج) به اعمال ماها نظر میکند، وقتی که به اعمال یا
پرونده حقیر میرسند، ناراحت میشوند که چرا من گناه انجام میدهم؟ دیگر
مثال نمیزنم، وقتی که مولای ما، از ماها ناراحت میشوند، خداوند تعالی هم
از ما ها ناراضی میشود.
برادران عزیز، اگر شما عشق به شهادت دارید،
بروید مطالعه کنید، ببینید که شهادت چیست؟ انسان در راه چه کسی شهید
میشود؟ و آیا اگر شهید بشود، شهادت او در پیش خداوند تعالی قبول است یا
نه؟ اگر قبول نیست، چرا قبول نیست؟ البته اینجا سوال میکنید که آیا مگر
انسان میداند که وقتی شهید میشود در پیش خدا قبول است یا نه؟ بله! حتما
انسان میداند که اگر شهید شود قبول است، یا نه؟ پس برادران! از یکدیگر،
پرسش کنید که آیا خدا از انسان چه چیزها را میگیرد و چه چیزها به انسان،
یابنده خودش عطا میفرماید.
اگر انسانی جان خودش را در راه خدا
میدهد، از خدا چه میگیرد؟. پس برادران! کوشش کنیم که خودمان را برای
شهادت واقعی آماده سازیم آیا شهادت در راه خدا هم فرقی دارد؟ بله ممکن است
که انسان شهید بشود، در بین مردم هم نام شهید، روی انسان بگذارند، اما خدای
منان انسان را شهید قبول نکند. برادران! گرامی من، حقیر از شما عزیزان
میخواهم که فقط خودمان را برای شهید شدن واقعی آماده سازیم.