عقیق: یکی از راههای اتصال به منبع وحی، امام دهم علی النقی الهادی(ع) می باشد که فرمایش موجز و مختصر آن حضرت محور بحث ما خواهد بود. در حدیثی که صاحب کتاب شریف تحف العقول از امام هادی(ع) نقل می نماید این جمله را از آن حضرت می یابیم :
« من هانت علیه نفسه فلا تأمن شره » (1) .
از شر کسی که برای خود ارزش قائل نیست ایمن مباش !
نفس
انسانی که از شریف ترین مخلوقات الهی می باشد دارای ارزشی والا است چرا که
خداوند در درون آن استعدادهای عجیب و مختلفی را قرار داده که قابل احصا و
شمارش نیست ، یکی از آن استعدادها، آئینه حق و ذات کبریا شدن است. آیا از
این بالاتر شرافت و امتیازی را می توان تصور نمود؟! زمین و آسمان تاب این
را ندارد که ظرف وجود حق تعالی گردد اما قلب و روح انسان از چنان ظرفیتی
برخوردار است که در حدیث قدسی آمده است:
«لا یسعنی أرضی و لا سمائی لکن یسعنی قلب عبدی المۆمن » (2)
زمین و آسمان وسعت من را تحمل نمی کنند ولی قلب بنده مۆمن من را وسعت من را تحمل می نماید !!
حال آیا چنین نفس و قلبی ارزش شناخت و معرفت را ندارد؟!
مگر نفرموده اند که: «معرفة النفس أنفع المعارف»؟ (3)
نافع ترین شناخت، شناخت نفس است !
و یا مگر نفرموده اند که: «من عرف نفسه فقد عرف ربه » ؟ (4)
حال
با چنین وضعیتی اگر انسان پی به ارزش ذاتی خود نبرد و نداند و نفهمد که
خداوند چه گوهر گرانبهایی را در درون او به ودیعه نهاده است ، قهرا آن را
با ثمن بخس معامله خواهد نمود و آن را در معرض مهالک و سقوط در دره شقاوت
قرار خواهد داد!
اگر انسان پی به ارزش ذاتی خود نبرد و نداند و نفهمد که
خداوند چه گوهر گرانبهایی را در درون او به ودیعه نهاده است ، قهرا آن را
با ثمن بخس معامله خواهد نمود و آن را در معرض مهالک و سقوط در دره شقاوت
قرار خواهد داد !
امیر المۆمنین علی علیه السلام می فرمایند:
« إنه لیس لأنفسکم ثمن إلا الجنة فلا تبیعوها إلا بها » (5)
برای نفسهای شما قیمتی جز بهشت نیست پس بر حذر باشید که آن را جز با بهشت معامله ننمایید !!
در همین رابطه است که امام هادی(ع) می فرمایند :
کسی که خود را خوار بشمارد و برای خود ارزش قائل نباشد از شر وی ایمن مباش !
و
ما اگر کمی به اطراف خود نگاه کنیم یا تاریخ را مطالعه نمایم به خصوص
تاریخ مجرمان بزرگ مثل هیتلر و صدام و شارون و امثال این افراد خبیث و پلید
را ، در می یابیم که این افراد به علت این که در پاره ای از دوران عمر خود
مورد تحقیر شدید از سوی اطرافیان واقع شده اند. در بزرگی، دست به انتقام
زده اند و امروزه در تمام دنیا این یک مسأله روانشناختی جا افتاده است که
بعد از وقوع جنایت های هولناک از سوی برخی انسانها ، افرادی که پیگیر این
دست مسائل هستند به دنبال ریشه این جنایت ها در گذشته آن فرد جنایت کار می
گردند آن را در تحقیراتی می یابند که بر آن فرد وارد شده است. به طور مثال
در مورد صدام حسین ، معروف است که ناپدری او که همان حسین باشد در کودکی وی
، نسبت به او ظلم و جرم های غیر قابل ذکر مرتکب می شده است و اگر کمی
صفحات حوادث روزنامه ها را که در آن بعضا به علل و انگیزه های جنایات
پرداخته می شود ، ورق بزنیم ، می یابیم که مسأله حقارت نفس و این که شخص
برای خود دیگر ارزشی قائل نباشد و اطرافیان نیز به وضع او اهتمام نورزند در
شکل گیری شخصیت یک ابرجنایتکار و انسان خطرناک ، تأثیر به سزایی دارد !
حال به عمق کلام امام هادی(ع) پی می بریم که فرمودند :
از شر کسی که خود را خوار می شمارد بر حذر باش !!
و در همین راستا امیرالمۆمنین علی علیه السلام می فرمایند :
« ما هلک امرء عرف قدره » (6) .
کسی که قدر خود را بداند هلاک نمی شود !
یا باز فرموده اند :
«من اقتصر علی قدره کان أبقی له.» (7)
کسی که بر قدر و اندازه خود اکتفا نماید در بقای آن کوشیده است !
«برای
مومن شایسته نیست که خود را ذلیل کند، پرسیده شد: چه گونه ممکن است که خود
را ذلیل می کند ؟ فرمودند: کاری را انجام دهد که نیاز به معذرت خواهی پیدا
کند یا وارد در کاری شود که قدرت انجام آن را ندارد»
یا این که :
« رحم الله امرءا عرف قدره ولم یتعد طوره.» (8)
خدا بیامرزد کسی را که برای خود ارزش قائل باشد و از حدش تجاوز ننماید !!
در واقع کسی می تواند خود نگه دار باشد و خود را به لوث گناهان نیالاید که از ارزش و گرانبهایی نفس خود با خبر باشد .
باز به همین دلیل است که امام صادق(ع) فرموده اند:
«خداوند
تمامی امور مۆمن را به خودش واگذار کرده جز یک امر و آن این است که حق
ندارد خود را خوار و ذلیل کند چرا که خدا عزت را برای خود و رسول و مۆمنین
برگزیده است.» (9)
و در حدیث دیگری آمده است که:
«برای
مومن شایسته نیست که خود را ذلیل کند، پرسیده شد: چگونه ممکن است که خود
را ذلیل می کند؟ فرمودند: کاری را انجام دهد که نیاز به معذرت خواهی پیدا
کند یا وارد در کاری شود که قدرت انجام آن را ندارد.» !! (10)
نکته
مهمی را باید متذکر شویم و آن این که منظور از خوار و ذلیل نشدن در این
روایات ذلت در برابر مردم و خلق خداست اما تواضع در برابر خدا یا تواضع در
برابر مۆمنین با خواری و ذلت متفاوت است و نه تنها نکوهیده نیست بلکه جزء
فضائل اخلاقی می باشد !
و نکته دیگری که توجه به آن مهم است این است
که از تحقیر دیگران به شدت بپرهیزیم که اگر آنان در اثر تحقیر ما دست به
ارتکاب جرمی زدند ما در آن جرم شریک خواهیم بود !
پی نوشت ها:
1_(تحف العقول ص483)
2_(عوالی الئالی ج4 ص7)
3و4_(میزان الحکمة ج3 ص1881 و1877)
5_(نهج البلاغة ج4 ص 105)
6_(بحار ج72 ص 66)
7و8_(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج16 ص118)
9و10_(کافی ج5 ص63و64)
منبع:قدس آنلاین
211008