عقیق:سیدمرتضی میرسراجی(پژوهشگر مهدویت): گاهی در ذهن برخی منتظران حضرت مهدی(عج) این سؤال و این ابهام پیش م آید که در زمان ظهور و دوران شکوهمند حضور حضرت مهدی(عج) آیا همه مردم دنیا مسلمان میشوند یا این گونه نیست و عدهای یافت میشوند که ادیانی غیر از اسلام داشته باشند و در دین خود جد اندر جد مستمر بوده و باقی بمانند؟ برای نیل به پاسخ این ابهام به مستندات و دلایل قرآنی و روایی توجه کنید: *حکومت عدالت گستر مهدوی با گستره جهانی حکومت حقّه آل محمد(ص) که به واسطه وجود نازنین حضرت مهدی صاحب الزمان(عج) در زمانی که إنشاءالله نزدیک و قریب است، عاقبت به اذن خدا محقق میشود، لذا این حکومت ویژه دارای خصایص و شاخصههایی است که طبق متن آیات قرآن و نص روایات نبوی یک حکومت عدالتمند با گستره جهانی خواهد بود. -دلیل قرآنی از سه عبارت قرآنی «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ»؛ دین حق پیامبر اسلام(ص) بر همه ادیان پیروز و چیره میشود) که در سور و آیات التوبة/33، الفتح/28، الصف/9 ذکر شدهاند، این نکته مستفاد میشود که با توجه به عدم تحقق غلبه دین اسلام بر دیگر ادیان در زمان خود پیامبر(ص) بالاخره یک روزی طبق کلام خدا این امر محقق میشود، با این بیان از فحوای کلام شخص پیامبر(ص) در مییابیم که در زمانی که حضرت مهدی(عج) قیام میکنند، اسلام و عدالت کل جهان را در بر خواهد گرفت و در آن دوران، دین برتر در جهان، اسلام عزیز خواهد بود و این سه عبارت پیشگویانه قرآنی در آن روزگار عینیت و تجلی مییابند. -دلیل روایی در منابع فریقین(شیعه و سنی) به فراوان به این عبارت معروف از پیامبر اسلام(ص) در زمینه حکومت حضرت مهدی(عج) بر میخوریم که: «یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا»؛ حضرت مهدی(عج) زمین را سرشار از عدل و داد میکنند، همان گونه که از ستم و جور لبریز شده است. همین روایت که به دفعات در منابع و مراجع حدیثی اهل اسلام(شیعه و سنی) از قول پیامبر(ص)شرف صدور یافته، موید حکومت جهانی و عدالت گستر مهدوی(عج) است که با آیات قرآن همچون «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ» تطابق و سازگاری مفهومی دارد. *در عصر ظهور همه جهان مسلمان نمیشوند با این همه با استفاده از برخی آیات قرآن و همین طور روایات معتبر در مییابیم که با همه گستردگی و جهانشمولی حکومت حقّه آل محمد(ص) -که همان حکومت عدالتگستر مهدوی است- باز هم همه مردم جهان به طور مطلق مسلمان نمیشوند و به این آیین نمیگرایند. -دلیل قرآنی مثلاً بر اساس آیه زیر عدهای که احتمالاً قلیل و ناچیز باشند، مسیحی و عیسوی باقی خواهند ماند: «وَ مِنَ الَّذینَ قالُوا إِنّا نَصارى أَخَذْنا میثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمّا ذُکِّرُوا بِهِ فَأَغْرَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ»(المائدة/ 14)؛ و ما از کسانى که گفتند ما مسیحی هستیم پیمان گرفتیم؛ ولى آنها قسمت مهمى را از آنچه که به آنان تذکر داده شده بود فراموش کردند، از این رو در میان آنها تا روز قیامت دشمنى و کینه افکندیم. یا مثلا عدهای که احتمالاً باز هم قلیل و اندک خواهند بود، یهودی و کلیمی باقی میمانند: «وَ أَلْقَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ»(المائدة/ 64)؛ و ما بین ایشان(یعنی یهودیان بدکردار) تا روز قیامت دشمنی و کینه افکندیم. از این دو آیه برداشت میشود که در حکومت جهانی و عدالت گستر حضرت مهدی(عج) همه مردم جهان به طور مطلق مسلمان نیستند و نمیشوند و از این دو آیه شریفه چه بسا بتوان تداوم و استمرار ادیان دیگری همچون زرتشتیگری و ... را نیز تلویحاً به دست آورد. ناگفته نماند این امر یعنی استمرار ادیان با امر عدالت و گستره جهانی حکومت حضرت مهدی(عج) هیچ منافات، تقابل و تضادی ندارد، زیرا اتفاقاً با کلام متین و استوار قرآن کریم تطبیق میکند، آنجا که فرموده است: «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»(البقرة/256)؛ در دین هیچ اجباری نیست. -دلیل روایی در این روایت که از ناحیه صادق آل محمد(ص) به دست ما رسیده، به این امر تصریح شده است: «قُلْتُ فَمَا یَکُونُ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ عِنْدَهُ قَالَ یُسَالِمُهُمْ کَمَا سَالَمَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ وَ یُؤَدُّونَ الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ قُلْتُ فَمَنْ نَصَبَ لَکُمْ عَدَاوَةً فَقَالَ لَا یَا أَبَا مُحَمَّدٍ مَا لِمَنْ خَالَفَنَا فِی دَوْلَتِنَا مِنْ نَصِیبٍ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَلَّ لَنَا دِمَاءَهُمْ عِنْدَ قِیَامِ قَائِمِنَا فَالْیَوْمَ مُحَرَّمٌ عَلَیْنَا وَ عَلَیْکُمْ ذَلِکَ فَلَا یَغُرَّنَّکَ أَحَدٌ إِذَا قَامَ قَائِمُنَا انْتَقَمَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لَنَا أَجْمَعِین»(بحارالانوار، ج 52،ص 381)؛ ابوبصیر یکی از اصحاب خاص حضرت امام صادق(ع) گوید که در محضر امام(ع) عرض کردم که قائم(عج) در زمان خود با اهل ذمّه(یهودی، مسیحی و ...) چه میکند؟ ایشان فرمودند: مانند رسول خدا(ص) با آنها صلح و مسالمت مىکند و آنها نیز با کمال ذلت و حقیرانه «جزیه » به ایشان میپردازند، عرض کردم: اگر کسى در آن زمان با شما دشمنى و خصومت بورزد، چه مىشود؟ امام صادق(ع) فرمودند: در دولت ما مخالفان ما دیگر فرصتى براى دشمنى با ما ندارند، زیرا در آن موقع خداوند ریختن خون آنها را براى ما حلال کرده است. امروز کشتن آنها بر ما و شما حرام است، پس کسى تو را مغرور نسازد، وقتى قائم ما(عج) قیام کرد، خداوند به وسیله او انتقام پیغمبرش و ما را از دشمنان ما میگیرد. نکاتی که از این روایت مستفاد میشود این است که: در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) همه مردم جهان مسلمان نمیشوند، قرار هم نیست که همه مسلمان شوند، بلکه در آن دوران طلایی، رشد اسلام واقعی و پراکنش آن بیشتر و جهانی میشود که این روایت اتفاقا با نص قرآن و کلام خدا نیز سازگار است که پیشتر بیان شد، یعنی استیلا و حاکمیت، تعدد، پراکنش،گستردگی جغرافیای نفرات و همین طور تفوق و حقانیت منطق اسلام در آن عصر بر همگان محقق میشود. این بدان معنی نیست که دین و آیین آنها مورد تأیید خدا یا امام زمان(عج) است، بلکه به جهت اینکه مزاحمت و فتنهانگیزی برای قاطبه و عموم اهل اسلام ندارند، بالتبع حقوقی در جامعه اسلامی پیدا میکنند. عدالت جهانی مهدوی به معنی از دم تیغ گذراندن پیروان دیگر ادیان نیست و اگر کسی این چنین میاندیشد، باید در رای خود تجدید نظر کند، بلکه ایشان با آنها مسالمت و صلح میکند، زیرا سیره ایشان عیناً سیره پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) است، یعنی رحمت، شفقت و صد البته اطاعت از قرآن و کلام خدا. در آن عصر مبارک، مخالفان و فتنهگران اعم از مسلمان و غیر مسلمان در دادگاه عدل مهدوی(عج) قطعاً مجازات میشوند و اجازه انحراف و در معرض سقوط قرار دادن جامعه و مردم از سوی شخص یا گروهی به هیچ وجه داده نمیشود، بعضاً روایات معارضی را هم که در این فقره به نظر میرسد و کل مردم جهان را داخل در اسلام یا خارج از شرک بیان میکند، میتوان حالت جمع بین بازه وجود دیگر ادیان «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» و بازه عدم وجود آنها در صورت شرارت و فتنه انگیزی «وَ قاتِلُوهُمْ حَتّى لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاّ عَلَى الظّالِمینَ» در نظر گرفت که با توجه به قرآن باز هم مخل واقعیت وجود و ابقای آنها در آن روزگار نمیتواند باشد. جزیه گرفتن حاکم اسلامی از غیر مسلمانان در روایات مذکور فی نفسه چیز بدی نیست، بلکه همانند مسلمانان که هم خمس، زکات، خراج و مالیات و ... بر عهده دارند، این بار مالی به غیر مسلمانان نیز تعلق میگیرد، بنابراین جزیه گرفتن ظلم به ادیان دیگر به خصوص از سوی مظهر عدل الهی حضرت مهدی(عج) نیست. بلکه دستور و نص صریح قرآن کریم بوده و عین عدل از سوی حاکم اسلامی به شمار میرود. *رفع ابهام در این بین شاید یک شبهه و ابهامی ایجاد شود که چه طور حضرت مهدی(عج) ظهور میفرمایند و با مظاهر شرک و کفر مبارزه عملی میکنند یا معجزات فراوانی مثل ندای آسمانی اتفاق میافتاد که دلالت بر حقانیت حضرت مهدی(عج) است یا حضرت عیسی(ع) از آسمان چهارم نزول اِجلال میفرمایند یا حضرت حجت اصل کتابهای آسمانی ادیان بزرگ را ظاهر و خارج میسازند، باز مسیحیان یا یهودیانی یافت میشوند که ایمان نمیآورند و همین طور احتمالا دیگر فرقهها؟ پاسخ به این ابهام این است که قطعاً این افراد انسانهای تیرهبختی خواهند بود و در برابر گروندگانی که فوج فوج در آن عهد به آغوش پر مهر اسلام و مهدویت میآیند، قلیل و اندک خواهند بود و علت تیرهبختی آنها این نیست، جز آنکه با حضور خورشیدهای تابناکی چون امام مهدی(عج) و حضرت مسیح(ع) و دیگر انبیاء و اولیای الهی(ع) و وفور معجزات و کرامات فراوان و رشد علمی و عقلی مردمان در آن روزگار، باز بر عقاید باطل خود باقی میمانند و همچنان ابرام و پافشاری میکنند. فرضیهای میتوان در اینجا مطرح کرد و آن این است که این احتمال هست که یهودیان، مسیحیان و دیگران در آن روزگار ممکن است از برخی عقاید شرکآمیز، مضحک و انحرافی خود دست بردارند یا علنی بروز ندهند، ولی پوسته دین خود را به طور کلی حفظ کنند و همین طور این افراد از سویی با اهل اسلام و اصل اسلام کاری نداشته باشند و با حضرت مهدی(عج) پیمان و معاهدهای ببندند که هرگز در جامعه جهانی اسلامی فتنه و مخالفت اهل اسلام نکنند، در این صورت عقلاً و شرعاً جان و مال و ناموس این گونه متعهدان، در هر حکومت اسلامی محترم خواهد بود، چه رسد به حکومت و دولت کریمه و مترقی حضرت صاحب الزمان(عج) که نماد واقعی عدل الهی و تحقق عینی و واقعی آن برای همه اعصار و ازمان است. مع الوصف با توجه به آیات قرآن و روایاتی که بیان شد، علاوه بر جهانی بودن گستره حکومت حقّه و عدالت گستر مهدوی(عج)، الزام نقلی و عقلی در مسلمان شدن و مسلمان بودن همه مردمان در آن عصر طلایی و دوران شکوهمند به اثبات نمیرسد.منبع:فارس