عقیق:خداوند در آیه ۳۳ سوره انفال می فرماید:
وَ ما کانَ اَللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ «ای پیامبر! تا
زمانی که تو در میان امت هستی خداوند آنان را عذاب نمیکند.»در
غایه المرام به نقل از مسند احمد بن حنبل به سند خود از علی علیه السلام
آورده که فرمود : رسول اللَّه(ص) فرمود: ستارگان برای اهل آسمان امان هستند
که اگر ستارگان از بین بروند آنها هم از بین می روند، و خاندان من برای
اهل زمین امان هستند، پس اگر اهل بیت من بروند اهل زمین هم می روند (۱)
امام
باقر(ع): اگر امام یک ساعت از زمین برداشته شود زمین اهلش را فرو می برد و
اهل خود را همچون دریای خروشان به جوش و خروش در می آورد. (۲)
محمد
بن یعقوب به سند خود از وشاء نقل کرده که گفت: از امام رضا(ع) پرسیدم: آیا
زمین بی امام می ماند؟ فرمود: نه، عرض کردم: به ما روایت رسیده است که آن
بدون امام نمی ماند مگر آنکه خدای عز و جل بر بندگانش خشم کند؟ فرمود: نمی
ماند وهنگامیکه بی امام باشد فرو می رود. (۳)
مترجم
کتاب الغیبه در ذیل حدیث فوق آورده «اگر فرض شود که روزی حجت از میان مردم
برداشته شود معنایش برداشتن تکلیف از مردم است و معنای برداشته شدن تکلیف
آن ست که خداوند انقراض نسل بشر را اراده کرده است واین توجیه، اگر چه از
نظر عامه مردم قابل قبول است ولی با شناختی عمیقترمی توان گفت که مقصود آن
است که به یمن وجود امام و ولیّ کامل است که مردم روی زمین از نعمت حیات و
دیگر نعمت های الهی بهره مند می شوند و مَثَل اولیاء خدا در میان مردم مثل
گلهای بوستان است که هزاران بوته گیاه به برکت آنها آبیاری می شوند و همچون
کوههای با عظمت اند که موجب استقرار زمین هستند و جعلنا الجبال اوتادا»
(۴)
امام صادق (ع) می فرمایند: «لولا الحجه لساخت الارض باهلها» «اگر حجت خدا نبود، مسلما زمین، ساکنانش را فرو میبرد.»(۵)
در حدیثی دیگراز ایشان: «اگر زمین بیامام باشد از هم میپاشد. »(۶)
در
غایه المرام از جابر جعفی نقل شده که گفت : به حضرت محمد بن علی باقر علیه
السلام عرضه داشتم : برای چیست که به پیغمبر و امام احتیاج هست؟ فرمود :
برای باقی ماندن جهان بر صلاح خودش، و آنکه خداوند عزّ و جل در صورتی که
پیغمبر یا امام بین اهل زمین باشد، عذاب را از آنان برمی دارد، خداوند عزّ و
جل می فرماید : «وَ ما کانَ اللَّهُ لَیُعَذِّبَهُمْ وَ اَنْتَ فیهِمْ»
(انفال/۳۳ )؛ و تا وقتی که تو در میان آنهایی خداوند آنها را عذاب نمی کند.
(۷)
سلیمان
از امام صادق(ع) و آن حضرت از پدر بزرگوارش امام باقر(ع) و آن حضرت از
امام زین العابدین نقل میکند که حضرتش فرمودند: «ما اهل بیت پیامبر(ص)
پیشوایان امت اسلام، حجتهای خدا بر جهانیان، آقای اهل ایمان، پیشوای
روسفیدان و سرپرست مؤمنانیم. ما امان برای اهل زمین هستیم، همچنان که
ستارگان امان برای اهل آسمانند. ما کسانی هستیم که خدا به واسطۀ ما آسمان
را بر فراز زمین نگه داشت و اهل زمین را از هلاکت نجات بخشیده است. به
واسطۀ ما باران میبارد و رحمت خدا منتشر میشود و زمین برکاتش را بیرون
میآورد و اگر نبود در هر عصر و زمانی امامی از ما اهل بیت در زمین، زمین
اهلش را فرو میبرد و هلاک میکرد.
سپس
فرمودند: از روزی که خداوند آدم را آفریده زمین از حجّت الهی خالی نبوده
که یا ظاهر است و مشهور و یا غایب است و [در پرده] مستور، و تا روز قیامت
نیز از حجّت الهی خالی نخواهد ماند و گرنه خداوند پرستش نمی شود.»(۸)
در
فرمایش امام سجاد(ع) پارهای از برکات وجودی ائمۀ اطها(ع) بیان شده است که
اختصاص به زمان حضور امام(ع) ندارد. زیرا آثار و برکات آن حضرت چنان
گسترده است که شامل زمان حضور و غیبت میشود.
از جمله اینکه:
الف) اگر امامی از اهل بیت پیامبر (ص) در زمین نباشد، زمین اهلش را نابود میکند.
ب) این که خالی نبودن زمین از حجت خدا، یک سنّت الهی است که از زمان حضرت آدم(ع) تا قیامت جریان دارد.
ج) این که عبادت خدا در زمین بستگی به وجود حجّت خدا دارد.
د) در کلام حضرت به بهرهمند شدن مردم از وجود امام(ع) در ایام غیبت تصریح شده است. (۹)
در
نامۀ مبارک امام مهدی(عج) به «اسحاق بن یعقوب» [نیز] آمده است که: «. . .
إنّی أمان لأهل الأرض، کما أنّ النّجوم امان لأهل السّماء»
«من مایۀ آرامش و امنیت هستم، همانگونه که ستارگان آسمان، باعث امنیّت آسمانیان هستند.»(۱۰)
با
توجه به احادیث فوق، روشن است که وجود امام معصوم در میان جامعۀ بشری از
جهات گوناگون موجب آرامش و امنیت برای ساکنان زمین است که به گوشهای از
آن جهات اشاره میکنیم:
امنیت فکری و روحی
«امام
و حجت بر اساس این که مسئولیت هدایت و ارشاد جامعه را بر عهده دارد، از
مرزهای اعتقادی و فکری جامعۀ اسلامی نگهبانی میکند تا مورد هجوم افکار غلط
و اعتقادات منحرف دشمنان خدا واقع نشود. در پرتو هدایت و ارشاد حجت خداست
که انحرافات فکری و عقیدتی که موجب تزلزل فکری و روحی جامعه است، از بین
رفته و امنیت فکری و روحی به وجود میآید.
به دست گرفتن زمام امور جامعه
مسئولیت
دیگر امام به دست گرفتن زمام امور جامعه است که در صورت فراهم شدن شرایط و
امکانات کافی، امام زمام امور را به دست گرفته و قسط و عدالت همگانی را
جایگزین بیعدالتیها-که نظم و آرامش اجتماعی را بر هم میزند-مینماید؛ در
نتیجه اهل زمین از آرامش و ثبات برخوردار میگردند.
اگر
میبینیم که امام از تصرف ظاهری در ادارۀ امور جهان خودداری میکند، به
واسطۀ عدم وجود شرایط و مقدمات لازم است و خودداری از تصرف ظاهری در امور،
چیزی نیست که منحصر به حضرت حجت علیه السّلام باشد، بلکه امامان پیشین نیز
چنین بودند، چنانکه در تاریخ زندگانی حضرت امیر المؤمنین(ع) میبینیم که آن
حضرت بیش از بیست و پنج سال در امور اجرایی دخالت و تصرف نکردند؛ در عین
حال که از اولین لحظۀ ارتحال پیامبر گرامی اسلام واجد تمام شرایط زعامت
جهان بشریت بودند و علاوه بر آن، از طرف خدا و پیامبر نیز به مقام ولایت و
امامت بر مردم انتخاب شده بودند، لکن وقتی موضوع غصب خلافت پیش آمد، جامعۀ
اسلامی به واسطۀ کوتاهی و سهلانگاری عدهای و نفاق و دشمنی عدهای دیگر از
برکات وجود امام و رهبری معصوم، محروم ماند.
اگر
امروز اجتماع ما از برکات تصرف مستقیم امام و حجت خدا محروم است، نه تنها
مربوط به کوتاهی مسلمین صدر اسلام، بلکه به خاطر غفلتهای جامعۀ خود ما نیز
میباشد.
توضیح
این که مسئول دخالت نکردن و تصرف ننمودن ائمۀ اطهار(ع) در گذشته و حال،
مردمی هستند که از اطاعت پیشوایان راستین اسلام سرباز زدند و به مخالفت با
آنان برخاستند. امید است روزی فرا رسد که جامعۀ اسلامی و مردم جهان به این
حقیقت پیببرند که برای دست یافتن به عالیترین مدارج تکامل انسانی،
ناگزیرند از انسانی کامل و معصوم که واجد تمام شرایط رهبری در ابعاد مختلف
زندگی انسان است، اطاعت و پیروی کنند؛ در این صورت است که زمینه و شرایط
برای تصرف مستقیم حجت و ولیّ خدا فراهم میگردد و امام با اذن خداوند متعال
ظاهر خواهد گشت و زمین را از عدل و قسط پر کند و ظلم و بیداد را از بین
ببرد، چنانکه امیر المؤمنین(ع) پس از بیست و پنج سال کنارهگیری از تصرف در
امور مسلمانان، بعد از فراهم شدن شرایط، رسما زمام امور را به دست گرفت و
موفق گردید که در این مدّت کوتاه زعامت و رهبری خود نمونهای از حکومت قرآن
و اسلام را برای همۀ مسلمانان و حتی برای جهان بشریّت ترسیم کند.
مرحوم محقّق طوسی در «تجرید الاعتقاد» میگوید:
(۱۱) «وجوده لطف و تصرّفه لطف آخر و عدمه منّا»
وجود
امام لطف و اتمام حجت بر بندگان است. خداوند به مقتضای حکمت خویش به وسیلۀ
انتخاب و نصب امام برای هدایت جامعۀ بشری، حجت را بر همگان تمام نمود؛
به طوری که آن را نعمت دانسته و اکمال دین را مربوط به آن میداند. لذا دربارۀ روز غدیر-روز نصب امام(ع) میفرماید:
اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی(مائده/۳)
امّا
اگر مردم از این نعمت خداوند منتفع نمیشوند و امام در امور اجرایی تصرّف
نمیکند، به واسطۀ سهلانگاری و کوتاهی خود آنها است. لذا بر تمام امت
اسلام است که از خواب غفلت بیدار شوند و مقدّمات حضور امام معصوم را در
میان خود به وجود آورند تا از برکات کامل الهی برخوردار گردند.
وجود امام، منشأ خیر و برکت
بر
حسب روایات و اخبار، وجود افراد مؤمن در بین مردم، منشأ خیر و برکت و موجب
نزول باران و جلب منافع و دفع بسیاری از بلاها و خطرها از جامعه است،
چنانکه در تفسیر آیه ٢۵١ سوره بقره:
از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند:
«إنّ
اللّه لیدفع بمن یصلّی من شیعتنا عمّن لا یصلّی و لو اجتمعوا علی ترک
الصلاة لهلکوا؛ »(۱۲) به درستی که خداوند به واسطۀ نمازگزاران شیعه، بلا را
از کسانی که نماز نمیخوانند، دفع میکند. زیرا اگر همه شیعیان نماز را
ترک کنند، هلاک میگردند.
آنگاه حضرت نسبت به سایر احکام، مانند پرداخت زکات و حجّ گزاردن همین مطلب را میفرماید.
واضح
است که وقتی وجود افراد مؤمن در اجتماع، چنین برکتی را به همراه داشته
باشد، برکات وجود امام معصوم که ولیّ و حجّت خدا بر مردم است، به مراتب
بیشتر خواهد بود. زیرا امام و حجت خدا واسطۀ رسیدن فیض و برکت خداوند متعال
به مردم و برطرف کنندۀ بلاها از آنان است. چنانکه امام سجاد(ع) دربارۀ
برکات وجودی ائمه اطهار(ع) میفرماید:
ما کسانی هستیم که به واسطۀ ما آسمان برفراز زمین نگهداری شده و زمین از هلاک نمودن اهلش منع گردیده است. (رج به ح ۸)
حضرت در ادامه میفرماید:
(۱۳) «و بنا ینزّل الغیث و تنشر الرحمة و تخرج برکات الأرض»
در
این فراز از بیان امام، به برکاتی دیگر اشاره گردیده و نزول باران و
انتشار رحمت خدا و خروج برکات زمین، از آثار وجودی ائمۀ اطهار(ع) شمرده شده
است. این موضوع یک اصل قرآنی است؛ زیرا قرآن کریم میفرماید:
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ اَلْقُری آمَنُوا وَ اِتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ اَلسَّماءِ
(اعراف/۹۶) وَ اَلْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ
اگر
اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و
زمین را بر آنان میگشودیم؛ لکن (آنها حق را) تکذیب کردند. ما هم آنان را
به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.
نکتهای
که از این آیه میتوان استفاده نمود این است که اهل شهرها و آبادیها،
تقوا را رعایت نکردند و حق را نیز انکار و تکذیب نمودند و سزاوار تنبیه و
مجازات الهی گردیدند؛ لکن در عین حال مشاهده میکنیم که باران رحمت الهی
ریزش میکند و برکات زمین از دل آن خارج میگردد و اهل زمین از آن بهرهمند
میشوند و این نمیشود مگر به واسطۀ وجود ائمه اطهار(ع) که مظهر قدس و
تقوا و پرهیزکاری در زمین هستند. خداوند نهتنها به خاطر آنان برکاتش را از
اهل زمین دریغ نمیکند، بلکه بلاها و آفات را نیز به واسطۀ کرامت و عظمت
ائمه اطهار(ع) در پیشگاهش، از اهل زمین برطرف میکند و به انسانهای گنهکار
مهلت میدهد تا شاید به وسیلۀ توبه و انابه به سوی خدا باز گردند؛ زیرا
وجود ائمۀ معصومین همچون وجود پیامبر سبب خیر و برکت و رفع عذاب از امت
است. (۱۴)
.........................................
پی نوشت:
۱- مکیال المکارم فی فوائد دعا للقائم، ج ۱، ص ۱۷۳ به نقل ازبحار ج ۴۴ ص ۲۸۲
۲-غیبت نعمانی، بخش روایات درباره لزوم حجه، ص ۱۵۶
۳- همان
۴- غیبت نعمانی، توضیح مترجم ص ۱۵۶
۵-غیبت نعمانی، بخش روایات درباره لزوم حجه در زمین ص ۱۵۵
۶-اصول کافی، ج ۱، کتاب الحجه، ص۳۷۸
۷- مکیال المکارم فی فوائد دعا للقائم، ج ۱، ص ۱۷۵ به نقل از وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۵۶۶ باب ۲۳ ح ۲
۸- کمال الدین، ص ۲۰۷، ح ۲۲
۹--جلوه های پنهانی امام عصر(عج)، حسین علی پور، صص ۶۳-۶۲
۱۰- موعود نامه فرهنگ الفبایی مهدویت مجتبی تونه ای ص ۱۲۰ به نقل از کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۵؛ غیبة طوسی، ص ۱۷۷
۱۱- کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص ۲۸۵
۱۲- اصول کافی، ج ۲، ص ۴۵۱
۱۳-کمال الدین، ص ۲۰۷
۱۴-جلوه های پنهانی امام عصر(عج)، حسین علی پور، صص ۷۱-۶۵
منبع:مهر