19 مهر 1400 5 (ربیع الاول 1443 - 20 : 19
کد خبر : ۷۶۰۱
تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۰
 عقیق: بر خلاف ادعاى اهل سنت که اين دختر را فرزند امير مؤمنان از فاطمه زهرا معرفى کرده‌اند، در هيچ روايتى از روايات شيعيان به اين مطلب اشاره نشده است که اين دختر فرزند امير مؤمنان از فاطمه زهرا (سلام الله عليهما) بوده است؛ و تنها به اين نکته اشاره دارد که دخترى به نام امّ‌كلثوم که در خانه امير مؤمنان زندگى مى‌کرده، به ازدواج عمر (آنهم به زور) در آمده و امير مؤمنان پس از مرگ عمر، او را به خانه خود برگردانده است.
بنابراين مى‌گوييم: ممکن است که اين دختر فرزند امير مؤمنان عليه السلام باشد؛ اما از ديگر همسران آن حضرت. در نتيجه اين توجيه احساسى که وى فرزند فاطمه زهرا (س) بوده است نيز کارگر نخواهد شد.
يا اين كه به احتمال زياد و طبق اعتراف بزرگان اهل سنت، اين دختر، ربيبه آن حضرت و دختر ابوبكر باشد.

1. اعتراف مهم‌ترين شارح صحيح مسلم: عمر داماد أبو بكر

برخى از عالمان اهل سنت اعتراف كرده‌اند كه امّ‌كلثومى كه با عمر ازدواج كرده، دختر ابوبكر بوده نه دختر امير مؤمنان عليه السلام.
محى الدين نووى، مهمترين شارح صحيح مسلم در کتاب تهذيب الاسماء مى‌گويد عمر با امّ‌كلثوم دختر ابوبکر ازدواج کرده است!!!
أختا عائشة: اللتان أرادهما أبو بكر الصديق، رضى الله عنه، بقوله لعائشة: إنما هما أخواك وأختاك، قالت: هذان أخواى، فمن أختاى؟ فقال: ذو بطن بنت خارجة، فإنى أظنها جارية. ذكر هذه القصة فى باب الهبة من المهذب، وقد تقدم بيانهما فى أسماء الرجال فى النوع الرابع فى الأخوة، وهاتان الأختان هما أسماء بنت أبى بكر، وأم كلثوم، وهى التى كانت حملاً، وقد تقدم هناك إيضاح القصة، وأم كلثوم هذه تزوجها عمر بن الخطاب، رضى الله عنه.
دو خواهر عائشه؛ همان دو نفرى كه مقصود ابوبكر صديق! از سخنانش به عائشه بودند، كه به او گفت «دو برادرت و دو خواهرت (از من ارث مى برند)؛ عائشه گفت: اين دو نفر برادران من هستند؛ اما دو خواهر من چه كسانى هستند (من كه يك خواهر بيشتر ندارم)؛ در پاسخ گفت: آن كسى كه در شكم دختر خارجه است؛ من گمان دارم كه او نيز دختر است؛ اين ماجرا را در باب هبه كتاب مهذب آورده است.
و سخن در باره آن دو در اسماء الرجال در باب چهارم در خواهران گذشت؛ اين دو خواهر، اسماء دختر ابوبكر و امّ‌كلثوم دختر ابوبكر هستند؛ و او است كه در شكم مادرش بود؛ و در آنجا توضيح ماجرا گذشت؛ و همين امّ‌كلثوم است كه عمر با او ازدواج كرده است.
النووي، أبو زكريا محيي الدين يحيى بن شرف بن مري (متوفاي676 هـ)، تهذيب الأسماء واللغات، ج 2، ص630، رقم: 1224، تحقيق: مكتب البحوث والدراسات، ناشر: دار الفكر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1996م.
با توجه به اين اعتراف، بسيارى از حقايق روشن و ثابت مى‌شود كه ازدواج دختر امير مؤمنان عليه السلام با عمر، افسانه‌اى بيش نيست.
اين ازدواج با واقعيت‌هاى تاريخى نيز سازگارتر است؛ چرا كه خليفه اول دوم همپيمان و دوست قديم يكديگر بودند، با مرگ ابوبكر، طبيعى است كه خليفه دوم احساس مسؤوليت كرده و بخواهد خانواده او را تحت تكفل خود دربياورد و ازدواج با دختر ابوبكر بهترين راه بوده است.
تحليل روايت جعلي رد خواستگاري عمر از دختر أبو بكر توسط عايشه:
البته برخى سعى كرده‌اند كه بگويند عمر فقط از او خواستگارى كرده است و ازدواج اتفاق نيفتاده؛ اما ماجراى اين خواستگارى را به صورتى نقل كرده‌اند که نه شيعه قبول دارد و نه سنى مى‌تواند بپذيرد.
عالمان اهل سنت نقل كرده‌اند كه عمر از دختر ابوبکر خواستگارى کرد؛ اما امّ‌كلثوم و عائشه با اين خواستگارى، به خاطر اخلاق تند و خشونت ذاتى عمر مخالفت كردند. و سپس عايشه به عمرو عاص متوسل شد و عمرو عاص كه دشمنى او با خاندان امير مؤمنان عليه السلام روشن‌تر از خورشيد است، دختر امير مؤمنان عليه السلام را پشنهاد كرد.
وخطب أم كلثوم بنت أبي بكر وهي صغيرة وأرسل فيها إلى عائشة فقالت الأمر إليك فقالت أم كلثوم لا حاجة لي فيه فقالت لها عائشة ترغبين عن أمير المؤمنين قالت نعم إنه خشن العيش شديد على النساء.
فأرسلت عائشة إلى عمرو بن العاص فأخبرته فقال أكفيك فأتى عمر فقال يا أمير المؤمنين بلغني خبر أعيذك بالله منه قال وما هو قال خطبت أم كلثوم بنت أبي بكر قال نعم أفرغبت بي عنها أم رغبت بها عني قال لا واحدة ولكنها حدثة نشأت تحت كنف أم المؤمنين في لين ورفق وفيك غلظة ونحن نهابك وما نقدر أن نردك عن خلق من أخلاقك فكيف بها إن خالفتك في شيء فسطوت بها كنت قد خلفت أبا بكر في ولده بغير ما يحق عليك قال فكيف بعائشة وقد كلمتها قال أنا لك بها وأدلك على خير منها أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب.
عمر بن خطاب ابتدا به خواستگارى امّ‌كلثوم دختر ابوبكر رفت، عايشه اين پيشنهاد را با خواهرش مطرح كرد. در پاسخ گفت: مرا با او كارى نيست. عايشه گفت: آيا اميرالمؤمنين را نمى خواهى؟ گفت: آرى نمى خواهم، او در زندگى سخت و خشن و با زنان تندخو و بد رفتار است.
عايشه كسى را نزد عمرو عاص فرستاد و ماجرا را براى او بازگو كرد. عمرو عاص گفت: من ماجرا را درست مى كنم، آن گاه نزد عمر رفت و گفت: اى امير مؤمنان خبرى شنيده‌ام كه خدا كند درست نباشد، عمر گفت: چيست؟ گفت: امّ‌كلثوم دختر ابوبكر را خواستگارى كرده‌اى؟ گفت: بله، مرا براى او نمى‌پسندى يا او را براى من نمى‌پسندى؟ گفت: هيچكدام، ولى او نوسال است و در سايه امّ‌المؤمنين عايشه با ملايمت و مدارا بزرگ شده و تو تندخويى و ما از تو مى ترسيم و نمى توانيم هيچيك از عادات تو را بگردانيم... و من بهتر از او را به تو نشان مى دهم: امّ‌كلثوم دختر علي بن ابوطالب را...
الطبري، أبي جعفر محمد بن جرير (متوفاي310)، تاريخ الطبري، ج 2، ص 564، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت؛
الأندلسي، احمد بن محمد بن عبد ربه (متوفاي 328هـ)، العقد الفريد، ج 6، ص 99، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الثالثة، 1420هـ - 1999م؛
الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاي630هـ)، الكامل في التاريخ، ج 2، ص 451، تحقيق عبد الله القاضي، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة الثانية، 1415هـ.
آيا اهل سنت اين نكته را قبول مى كنند كه خواستگارى عمر از دختر ابوبكر آن قدر وحشتناك بوده است كه عمرو عاص از آن به خدا پناه مى‌برد! اما همين شخص پشنهاد مى‌كند كه از دختر امير مؤمنان خواستگارى كند. يعنى احترام ابوبكر واجب است و نبايد دختر او آزرده خاطر شود؛ اما حضرت زهرا احترام ندارد و آزردن دختر او نيز اشكالى ندارد!!!
آيا اهل سنت متلزم به اين مسأله مى‌شوند كه آزردن روح ابوبكر مهمتر از آزردن روح حضرت زهرا سلام الله عليها است؛ با اين كه طبق روايات صحيح السند موجود در كتاب‌هاى اهل سنت، آزردن فاطمه، آزردن رسول خدا است؛ اما در باره ابوبكر چنين روايتى نيامده است.
مگر اهل سنت از عمر نقل نمى‌کنند که گفت: بستگان رسول خدا از بستگان من براى من مهمتر هستند؟
آيا اهل سنت قبول مى‌کنند که بگويند که عمر حرمت بستگان ابوبکر را مراعات مى‌کند؛ ولى حرمت خاندان پيامبر را مراعات نمى‌کند!!! به خاطر خشونت ذاتى از ازدواج با دختر ابوبکر امتناع؛ اما براى ازدواج با ناموس رسول خدا اصرار مى‌کند!!!
اگر اين روايت را صحيح بدانيم، اشكالات گفته شده بر اهل سنت وارد مى شود؛ و اگر اين روايت جعلي باشد (كه چنين است) علت جعل آن مشخص است؛ در زمان جعل اين افسانه، اين ديدگاه در بين مردم شيوع داشت که عمر با دختر ابوبکر ازدواج کرده است و نه دختر علي؛ خواستند بگويند يک خواستگارى ساده صورت گرفته است و سپس در پى دختر علي رفته است!!! (همان دروغ‌هايى که در بسيارى از ازدواج ها گفته مى‌شود!!! که اين آقا پيش از اين همسر نداشته و تنها يک خواستگارى ساده بوده؛ اما مشخص مى‌شود که زن داشته و...)
نسب شناسان شيعه نيز همين کلام نووى را قبول داشته و امّ‌كلثوم همسر عمر را از نسل اميرمؤمنان نمى‌دانند.
آية الله مرعشى که تمام شجره نامه‌هاى موجود خاندان اهل بيت در اختيار ايشان بود در حاشيه شرح احقاق الحق همين مطلب را اشاره کرده و آن را نظر محققين مى‌دانند.
هاجرت مع زوجها إلى الحبشة، ثم إلى المدينة المنورة، تزوجها بعد جعفر أبو بكر، فتولدت له منها عدة أولاد منهم أم كلثوم وهي التي رباها أمير المؤمنين عليه السلام وتزوجها الثاني، فكانت ربيته عليه السلام وبمنزلة إحدى بناته، وكان عليه السلام يخاطب محمد بابني وأم كلثوم هذه بنتي، فمن ثم سرى الوهم إلى عدة من المحدثين والمؤرخين فكم لهذه الشبهة من نظير، ومنشأ الأكثر الاشتراك في الاسم أو الوصف، ثم بعد موت أبي بكر تزوجها مولانا علي عليه السلام.
همراه با شوهرش به حبشه هجرت كرده و سپس به مدينه آمد؛ پس از جعفر ابوبكر با او ازدواج كرده و چند فرزند براى او آورد كه از جمله آن‌ها امّ‌كلثوم است؛ كه اميرمؤمنان عليه السلام او را بزرگ كرده و خليفه دوم نيز با او ازدواج كرد؛ او دختر خوانده حضرت و مانند يكى از دختران ايشان بود؛ و آن حضرت محمد را پسر خويش و امّ‌كلثوم را دختر خويش خطاب مى كردند؛ و به همين سبب عده اى از محدثين و مورخين به توهم افتاده‌اند؛ و اين اشتباه، مشابهات بسيار دارد كه منشا آن‌ها اشتراك در اسم يا وصف بوده است؛ و پس از مردن ابوبكر، اميرمؤمنان با اسماء ازدواج كردند.
المرعشي النجفي، آية الله السيد شهاب الدين (متوفاي 1369ش)، شرح إحقاق الحق وإزهاق الباطل، ج 30 ص 315 اشر: منشورات مكتبة آية الله العظمى المرعشي النجفي ـ قم.
حال اين دختر چطور در خانه اميرمؤمنان بوده است؟ واضح است؛ هنگامى كه ابوبکر از دنيا رفت، بعضى همسران ابوبکر با اميرمؤمنان ازدواج کردند؛ و به همين سبب ايشان و تعدادى فرزندان ابوبکر در خانه حضرت بزرگ شده‌اند، مانند محمد بن ابى بکر؛ امّ‌كلثوم هم يکى از ايشان.
در مقابل اين نظر تنها يك اشكال وجود دارد؛ برخى ادعا كرده‌اند كه اين دختر نمى‌تواند ربيبه امير مؤمنان عليه السلام باشد؛ چرا كه طبق روايات اهل سنت، مادر امّ‌كلثوم حبيبة بن خارجة بوده و او نيز پس از مردن ابوبكر با خبيب بن أساف ازدواج كرده، نه با امير مؤمنان،‌ در پاسخ مى‌گوييم كه ازدواج مادر امّ‌كلثوم با اين شخص نيز از دروغ هاى جاعل اين قصه است، تا تمام راه هاى كشف حقيقت را ببندد؛ زمانى پرده از دروغ بودن اين قصه برداشته مى شود كه مشخص شود منابع قديم تاريخ نزد اهل سنت، خبيب بن أساف در جنگ يمامه و در زمان ابوبكر كشته شده است.
محمد بن حبيب بغدادى در المحبّر مى‌نويسد:
خبيب بن اساف قتل يوم اليمامة.
خبيب بن اساف در روز يمامه (جنگ با مسيلمه كذاب) كشته شد.
البغدادي، أبو جعفر محمد بن حبيب بن أمية (متوفاي245هـ)، المحبر، ج 1، ص 403، طبق برنامه الجامع الكبير.

2. يك روايت از دو ام كلثوم:

با مراجعه به منابع اهل سنت مشاهده مى‌كنيم كه گاهى يك روايت از يك راوى به دو صورت نقل شده است: در يك نقل آن را از امّ‌كلثوم دختر ابوبكر و در نقل ديگر از امّ‌كلثوم دختر امير مؤمنان عليه السلام آورده‌اند و اين نشان مى‌دهد كه دخترى كه مشهور به امّ‌كلثوم بنت علي است‌، در حقيقت همان امّ‌كلثوم دختر ابوبكر است.
ابن أبى شيبه، روايت ذيل را از امّ‌كلثوم دختر ابوبكر نقل مى‌كند:
حدثنا عفان حدثنا حماد بن سلمة أخبرنا جبر بن حبيب عن أم كلثوم بنت أبي بكر عن عائشة أن رسول الله صلى الله عليه وسلم علمها هذا الدعاء اللهم إني أسألك من الخير كله عاجله وآجله ما علمت منه وما لم أعلم وأعوذ بك من الشر كله ما علمت منه وما لم أعلم اللهم إني أسألك من خير ما سألك عبدك ونبيك وأعوذ بك من شر ما عاذ به عبدك ونبيك اللهم إني أسألك الجنة وما قرب إليها من قول أو عمل وأعوذ بك من النار وما قرب إليها من قول أو عمل وأسألك أن تجعل كل قضاء تقضيه لي خيرا.
عفان براى ما روايت كرد كه حماد بن سلمه براى او روايت كرده است كه جبر بن حبيب براى او روايت كرده است كه امّ‌كلثوم دختر ابوبكر از عائشه روايت كرده است كه...
إبن أبي شيبة الكوفي، أبو بكر عبد الله بن محمد (متوفاي235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج 6، ص 44، ح29345، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ؛
الشيباني، أحمد بن حنبل أبو عبدالله (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج 6، ص 133، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛
البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، الأدب المفرد، ج 1، ص 222، تحقيق: محمد فؤاد عبدالباقي، ناشر: دار البشائر الإسلامية - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1409 – 1989م.
در حالى كه اسحاق بن راهويه، همين روايت را از امّ‌كلثوم دختر امير مؤمنان عليه السلام به نقل از عائشه نقل كرده است:
أخبرنا النضر نا شعبة نا جبر بن حبيب قال سمعت أم كلثوم بنت علي تحدث عن عائشة أن رسول الله صلى الله عليه وسلم ليكلمه في حاجة وعائشة تصلي فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم يا عائشة عليك بالجوامع والكوامل قولي اللهم إني أسألك من الخير كله عاجله وآجله ما عملت منه وما لم أعلم وأعوذ بك من الشر كله عاجله وآجله ما عملت منه وما لم أعلم اللهم إني أسألك الجنة وما قرب إليها من قول أو عمل وأعوذ بك من النار وما قرب إليها من قول أو عمل اللهم إني أسألك مما سألك منه محمد وأعوذ بك مما استعاذ منه محمد صلى الله عليه وسلم اللهم ما قضيت لي من قضاء فاجعل عاقبته لي رشدا
نضر براى ما روايت كرده است كه شعبه براى او روايت كرده است كه حبيب بن جبر براى او روايت كرده است كه از امّ‌كلثوم دختر علي شنيده است كه...
الحنظلي، إسحاق بن إبراهيم بن مخلد بن راهويه (متوفاي238هـ)، مسند إسحاق بن راهويه، ج 2، ص 590، ح1165، تحقيق: د. عبد الغفور بن عبد الحق البلوشي، ناشر: مكتبة الإيمان - المدينة المنورة، الطبعة: الأولى، 1412هـ – 1991م.


منبع:سبطین
211001

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: