26 مهر 1400 12 (ربیع الاول 1443 - 43 : 00
کد خبر : ۷۵۸۵۵
تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۳۹۵ - ۱۸:۰۵
شرح دعای روز بیست‌وچهارم ماه مبارک
تمام حسناتی که برایتان پیش می‌آید، حتی اگر کوچک باشد انجام دهید. شما نمی‌دانید شاید یک حسنه‌ای که به ظاهر خیلی کوچک است و تو اصلاً آن را به حساب نمی‌آوری، عندالله خیلی عظیم است و خدا را از تو راضی می‌کند.
عقیق:دعاهای هر روز ماه مبارک رمضان، دعاهایی لقمه شده، کوتاه و فشرده است. ادعیه ماه مبارک رمضان از حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) صادر شده و منبع آن کتاب زادالمعاد و بلدالامین است. علامه امینی(ره) در صفحه 214 کتاب زادالمعاد می‌نویسد: از ابن عباس روایت شده که رسول گرامی اسلام برای هر روز از ماه مبارک رمضان دعای مخصوص و با فضیلتی و پاداش فراوان ذکر کرده‌اند.


بر این دعاها شرح‌هایی نوشته شده است از جمله مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی نجفی که در نیمه‌های شب‌های ماه مبارک رمضان سال 1409 هجری قمری در مسجد قندی تهران ایراد شده است.

حجت‌الاسلام سیدمحمدعلی نجفی یزدی در سال 1326 هجری شمسی در شهر عارف‌پرور نجف اشرف به دنیا آمد. نامش را به نام مولایش امیرالمؤمنین (ع) علی گذاشتند. پدرش سیدمحمد باقر روحانی بزرگوار و اهل علم بود و جدش سیدعبدالحی در یزد صاحب کرامات بود. وی تحصیلات مقدماتی خود را در نجف گذراند و در 17 سالگی به ایران آمد، ابتدا در مجلس درس آیت‌الله مجتهدی شرکت کرد و سپس از درس اخلاق آیت‌الله حق‌شناس بهره جست و درس‌های اخلاقی پرشور و برنامه‌های سلوکی آیت‌‌الله حق‌شناس او را جذب کرد. پدرش مکرر به عتبات عالیات سفر می‌کرد در یکی از این سفرها سیدعلی که با پدر همراه بود در حرم حضرت علی (ع) در سن 19 سالگی به دست پدر، معمم شد.

سیدمحمدعلی نجفی یزدی مدتی را در تهران در بیت علامه امینی زندگی کرد. آیت‌الله امینی (ره) همیشه در مقابل این سید عظیم‌الشأن از جای خود برمی‌خواست و دست او را به احترام مقام سیادت می‌بوسید.

وی به زیارت جامعه، مناجات شعبانیه و مناجات خمسه عشر علاقه فراوانی داشت و آن روزها که هنوز خواندن دعای عرفه در فضای باز مرسوم نشده بود این مجلس را برگزار می‌‌کرد.

سیدمحمدعلی نجفی یزدی در سال 1371 هجری شمسی در حالی که بیش از 46 بهار از زندگی‌اش نگذشته بود به دیار باقی شتافت.

گزیده‌ای از شرح دعای روز بیست وچهارم ماه مبارک رمضان را در ادامه می‌خوانیم:

«اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ وأعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ ولا أعْصیکَ یا جَوادَ السّائلین»؛

«خدایا در این روز و در این ماه، هر آن چیزی که تو را راضی می‌کند، از تو مسئلت می‌کنم و از هر آن چیزی که تو را اذیت می‌کند، به تو پناه می‌برم و از تو توفیق اینکه تو را اطاعت کنم و معصیت نکنم طلب دارم، ای جودکننده به سائلان

دعا و اجابت هر دو از خدا

در مورد دعا مطلب بسیارمهم این است که وقتی سائل گرفتار حجب است، می‌پندارد که دعا از من و اجابت از او است ولی وقتی خدا انسان را از حجب خلاص کرد، می‌فهمد که هم دعا و هم اجابت از اوست و این مطلب خیلی مهم است. این آخرین حجابی است که خدا از دل انسان برمی‌دارد.

این حجاب‌های نورانی همان‌ است که در دعا می‌فرماید: «إلهى هَبْ لى کَمالَ الْانْقِطاعِ إلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها إِلَیْکَ حَتّى تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّور»، خدایا، بصیرت و دیده دل ما را نورانی کن تا بصیرت دل حجاب‌های نور را بدرد. گفت:

خدایا زهد از تو حور می‌خواهد، قصورش بین/ به جنت می‌گریزد از درت یا رب شعورش بین

علی‌بن‌الحسین (ع) در مناجات به درگاه خدا عرضه می‌کنند: «یَا نَعِیمِی وَ جَنَّتِی وَ یَا دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی»، تو خود بهشت من و تو خود دنیا و آخرت من هستی.

تا اینجا مقدمه بود برای شرح دعا و حالا خود دعا:

«اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ»

«خدایا، هر آن چیزی که تو را راضی می‌کند، از تو مسئلت می‌کنم

مخفی بودن رضای خدا در اعمال

آن چیست؟ نمی‌دانیم! معیار اعمالی که رضای خدا را جلب می‌کند دست ما نیست چون در حجاب‌های بسیار هستیم و لذا فرمود تمام حسناتی که برایتان پیش می‌آید، حتی اگر کوچک باشد انجام دهید. شما نمی‌دانید شاید یک حسنه‌ای که به ظاهر خیلی کوچک است و تو اصلاً آن را به حساب نمی‌آوری، عندالله خیلی عظیم است و خدا را از تو راضی می‌کند. روایت هم داریم که اگر خدا راضی شد، می‌گوید: من از تو راضی هستم، گناهان گذشته و آینده‌ات را بخشیدم.

حضرت فرمودند: رضای خدا در اعمال مخفی است. خدایا، من نمی‌دانم کدام عمل تو را راضی می‌کند، من همان عمل را از تو تقاضا می‌کنم. عمل راضی کننده خدا برای هر کسی فرق می‌کند. ممکن است عملی برای من «ما یُرضیه» باشد و برای شما نباشد یا برعکس. مسئله پیچیده است و جریانات باطن عالم به راحتی قابل بیان و کشف نیست. ما نمی‌دانیم کارهایی که انجام می‌دهیم چه واکنشی در ملکوت عالم دارد؟ مثلاً یک انسان ناشی دکمه‌ای را فشار می‌دهد و نمی‌داند چه می‌کند، وقتی فشار می‌دهد واویلا!‌در ملکوت ملائکه او را نفرین می‌کنند و کثیف و پلید می‌گویند.

«وأعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک»

«خدایا، به تو پناه می‌برم از آنچه تو را اذیت می‌کند

در جلسات قبلی عرض شد یرضیک و یؤذیک در ذات خدا راه ندارد. کسی نگوید که ذات خدا اذیت می‌شود، مرزهای توحید را حفظ کنید. ذات خدا اذیت و خوشحال نمی‌شود، چون تغییر و تحول در او نیست. توحید این است. حرف‌های شیرین زدن خیلی مهم نیست، مهم این است که مرز توحید حفظ شود و اکثراً به این دقت ندارند. کسی که مرز توحید را حفظ نکند مانند کسی است که ساختمان هزار طبقه را بی‌پایه می‌سازد، این فایده ندارد. حرفی می‌زند که مبنای توحیدی ندارد، بعد حرفی می‌زند که همه حرف‌هایش از هم می‌پاشد و همه را خراب می‌کند.

روایت داریم ملکی دید عابدی خیلی سنگین عبادت می‌کند، مناجات‌های شیرین و عبادت‌های عالی دارد. به خدا عرض کرد که خدایا، تو که به کم، پر عنایت می‌کنی می‌خواهم مقام این عابد را ببینم. خدا نشان داد، دید که کم است. گفت: چرا؟ خدا فرمود: دلیلش را باید از نزدیک ببینی.

ملک به صورت انسان پیش آن عابد آمد و گفت: سلام علیکم عابد، مهمان می‌خواهی؟ گفت: بله بیا. مدتی پیش او ماند و خوب انس گرفت. حرف‌هایشان را زده بودند و به صحرا نگاه می‌کردند. ملک به عابد گفت: آرزویی هم داری؟ عابد گفت: آرزوی دنیایی ندارم ولی یک فکری مرا اذیت می‌کند. من در این بیابان هر سال شاهد هستم که این علف‌ها بلند و بعد خشک می‌شود. ما هم بنده خدا اینجا بیکار هستیم. اگر خداوند آن حیوان خود را می‌فرستاد ما می‌چراندیم، هم ما مشغول می‌شدیم و هم حیوان چاق و چله می‌شد و هم این علف‌ها حرام نمی‌شد. ملک فهمید قضیه چیست و درِ عقل بسته است.

کسی پیش امام (ع) آمد و گفت: آقا کسی را می‌شناسم که خیلی زیاد عبادت می‌کند. فرمودند: عقلش چقدر است؟ ارزش عبادت به اندازه عقل است. خدا معرفت می‌خواهد، وقتی معرفت نباشد این‌گونه می‌شود که روزها و شب‌ها عبادت کرده، سجده‌های طولانی دارد اما حرفش این است که چرا خر خدا اینجا نیست! مگر خدا به خر احتیاج دارد؟ تعجب نکنید!‌ اگر ما این حرف‌ها را نمی‌زنیم به خاطر این است که ائمه (ع) به ما یاد داده‌آند، اینکه الان به ریش عابد می‌خندیم از برکت راهنمایی‌های ائمه (ع) است. ما چیزی از خودمان نداریم.

اکثراً دین ما تحقیقی نیست منتها به برکت و محبت ائمه (ع) و گریه برای سیدالشهداء (ع) الحمدلله در مسیر درست افتاده‌ایم. اکثراً خود به خود در مدار افتاده‌ایم و الا ما چه می‌دانستیم که چه راهی را برویم؟ چه مبنایی دستمان بود؟ اگر کسی اعتقاد نادرست پیدا کرد، خیلی خراب است. اعتقاد غلط اعمال انسان را می‌‌خورد همان‌طوری که آتش هیزم را می‌خورد. یک شعله کبریت صد هزار خروار نفت و بنزین را درهم کوبیده، می‌]ورد و نابود می‌کند. یک تفکر غلط توحیدی هم همه را ضایع می‌کند. خدا معرفت می‌خواهد.

این «أعوذ بک ممّا یؤذیک» هم نه از این باب است که خدا اذیت بشود، نعوذ بالله از اینکه خدا از خلق منفعل شود یا اینکه چیزی او را خوشحال کند نعوذ بالله! «یرضیک» یعنی آثار رضایت تو پیدا شود و «یؤذیک» یعنی آثار اذیت تو پیدا شود و حقیقت حرف این است.

کاری کنیم که وقتی مقابل حضرت امیرالمؤمنین (ع) قرار گرفتیم، بتوانیم با آقا روبه‌رو شویم و مورد غضب آقا واقع نشویم و صورت آقا را با رضایت ببینیم و بفرمایند خوش آمدی، تو را دیدم خوشحال شدیم. امیرالمؤمنین (ع) از دیدن چه کسی خوشحال می‌شود؟ هر کسی از دیدن حضرت خوشحال شود حضرت هم از دیدن او خوشحال است. هر کسی لقای آقا و خود آقا را دوست داشته باشد، حتماً سعی می‌کند. عملش هم مطابق خواسته آقا باشد. آقای ما، ما تو را و لقای تو را دوست داریم اما پاهایمان لغزیده و صورت و لباس‌مان لگدمال شده است. ای آقای ما، در این شب‌ها عنایتی کنید و ما را شستشو بدهید، شستشویی که با آب مغرفت باشد نه با نار جهنم چون آن هم شستشو است.

«وَإِن یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَاء کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءتْ مُرْتَفَقًا»؛

گاهی وقت‌ها در برزخ با عذاب شست‌وشو داده می‌شوند اما ما امشب در این ماه مبارک رمضان به خانه شما به پناه آمده‌ایم. «یا ولی الله إن بینی و بین الله عزّ وجلّ ذنوبا لا یأبی علیها إلا رضاکم»،‌آقا اگر شما رضایت بدهید کار درست می‌شود.


منبع:فارس
گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: