یهود، تفکر آسمانی و معنوی را حذف میکند
اصفهانیان افزود: ولایت مربوطه به کسی است که در جستجوی خدایی خدا در این
زمان و در حرکت به سمت آینده است. کسی که خدایی خدا را در گذشته
میبیند، به خدا معتقد است، در غیر این صورت میگوید خدا یک چیزی ساخت
[و به ما واگذار کرد.] او توکل به خدا نیاز ندارد. او میگوید خودم باید
بسازم، خودم باید برنامهریزی بکنم. فکر انسانی است که به یک نقطه قدرت
رسیده و حالا خودش باید به حسب دانشی که دارد و اجتماع خِردهای بشری، مسیر
آینده را سامان بدهد. تفکر یهودی این را گفته و میگوید؛او تفکر آسمانی و
معنوی را قطع میکند.
امام (ع) را تأثیرگذار در زندگی خود بدانیم
وی گفت: اگر انسانِ مؤمنِ اسلامی، ماه رمضان و شب قدر را در آن افق بلند
و فراز قله نبیند، آیا خروجیاش مثل آن یهودی نمیشود؟ او به شب قدر
باور دارد، اما شب قدر محدود و محصور در این چند شب میشود و در طول سال
میگوید خودم باید برنامهریزی کنم و جلو ببرم. با این نوع تفکر، انسان
جز خدا دست به سمت هر کسی دراز میکند و یا در کنار دست دراز کردن به
سمت خدا و اهلبیت (ع)، دست به سمت دیگران هم دراز میکند، این رفتار از
کجا ناشی میشود؟ این همان پایههای تفکر یهودی است که اوجش به همان انقطاع
از آسمان منتهی میشود.
اصرار خدا بر اولویت تفکر آسمانی بر نگاه مادی
مدیر گروه مطالعات اسلامی مسجد مقدس جمکران ضمن استناد به آیات قرآن نسبت
به اینکه اساس تفکر باید نگاه آسمانی باشد نه مادی، تصریح کرد: خدای متعال
در آیات متعدد قرآن نمیفرماید فقط آسمانها را به حق آفریدیم بلکه
میفرماید: «خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ» نظام خلقت از
آن بالا تا زمین یا تا این عمق به حق آفریده شده است. «وَ ما خَلَقْنَا
السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ» هر چه که از
آن اوج تا این انتها هست «بالحق» است.
وی ادامه داد: یا در آیات
سورۀ نور میفرماید «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»؛ خداوند
تبیین چگونگی نور بودنِ خودش از فضای اوج تا عمق را مطرح میکند. ـ
البته اوجِ اوج هم نه! حالا فعلاً در این فضای ما اوج است ـ و بعد در
امتداد این تعریف آیات نور و در آیات بعدی این سوره، خداوند این فضا را
ترسیم میکند که چگونه نور خودش در حیطۀ آسمانها به سمت زمین جریان
داده و تا عمق دارد کار خدایی انجام میدهد و راهبری میکند وآن را
گسترش میدهد. در مقابلش جبهۀ باطل و ظلمت و یهود به صراحت مطرح کرد که
باید نگاه آسمانی را از دنیای امروز برداشت و این را به شکل نظاممند در
اجتماع بشری و علوم وارد کرد. ما مسلمانها این نوع تفکر را باور نداریم،
اما ناآگاهانه عملمان گاهی گرفتار این موضوع است.
نگاه آسمانی به شب قدر، زندگی مؤمن را متحول میکند
اصفهانیان افزود: توجه به شب قدر از این زاویه میتواند زندگی انسان
دینی را دچار تحول بکند و میتواند حضور امام را در سراسر سال و در
زندگیاش جریان بدهد، همچنین میتواند حضور قرآن را به شکل کاربردی در
سراسر سال و در زندگیاش جریان بدهد و بعد آیات قرآن را بر سراسر جوامع
حاکم بداند و با این منظر، در صدد کشف و تحلیلش بر بیاید. توجه به شب قدر
برای خودِ شب قدر گفته نشده است بلکه برای زندگی گفته شده است.
وی با اشاره به روایات معصومین نسبت به احتجاجپذیر بودن سورۀ قدر در قبال
مخالفین عترت (ع)، افزود: در سخن معصومین توجه به شب قدر و بهره از احتجاج
این موضوع نسبت به برادران غیر مذهبِ (سنی) ما آن قدر مورد تأکید است که
برای انسان تردیدی باقی نمیماند که اگر از آیات سورۀ قدر و آیات مربوط به
ماجرای شب قدر استفاده بکند، در احتجاج با مخالفین پیروز خواهد شد. از نقطۀ
تثبیت مذهب ـ مذهب تشیع که به ما فرمودند با آیات سورۀ قدر احتجاج کنید ـ
تا نقطه زندگی قرآنی و الهی این ماجرا جواب میدهد.
شب قدر همیشه باید در نقطۀ دید باشد
اصفهانیان ادامه داد: به ماجرای شب قدر نباید فقط در ماه مبارک رمضان
پرداخت بلکه همیشه باید در نقطۀ دید باشد، وقتی در نقطۀ دید باشد، فعل
امام همیشه از آن نقطه (شب قدر) تا امروز ما جریان دارد. آیات قرآن به
عنوان ابزار و برنامههای امام و نسخههای ولیّ خدا جریان دارد و یک
نگاه کاربردی است. ما باید به این معنا به شب قدر به شکل جدی نگاه بکنیم.
اگر در دوران امام مجتبی (ع) افراد فقط همین منطق را داشتند، یعنی امام را
امام شب قدر می دیدند چه اتفاقی می افتاد؟ قطعاً یک تاریخ دیگری شکل
میگرفت، تاریخ با محوریت امام شب قدر یک تاریخ دیگری میشود.
اصفهانیان با اشاره به جایگاه امام (ره) و رهبر معظم انقلاب، اظهار داشت: اکنون در انقلاب اسلامی ایران، هزاران نوع برداشت نسبت به اتفاقات واقع شده در این حدود چهار دهه میتواند شکل بگیرد. خب کدامش درست است؟ آن برداشتی صحیح است که در قدم اول محورش شخص امام راحل و مقام معظم رهبری را مورد توجه قرار بدهد. اگر این نباشد تحلیل انقلاب اسلامی غلط است هرچند که جزئیاتش صحیح باشد.
رکن اول اندیشه امام (ره)، درسهای ولایت فقیهشان است
وی افزود: روزی دو تا کتاب از یک مجموعهای که آثار امام (ره) را منتشر
میکند برای بنده آورده بودند. بنده کتاب «راه فردا» را که نوشته بودم، با
آن کتاب مقایسه کردم، دیدم موضوع این دو کتاب عنوانش «اسلام ناب در
اندیشه امام» بود، اما در آنها از موضوع ولایت فقیه به عنوان موضوع محوری
اندیشۀ امام راحل اصلاً صحبت نکرده بود. نه این که در حاشیه مطرح کرده
باشد، اصلاً مطرح نکرده بود. در این کتابها اسلام ناب و زوایای مختلف و
ارکان و پایههایش را مطرح میکند در حالی که رکن اول اندیشۀ امام،
درسهای ولایت فقیه ایشان بوده است سپس هر چیز که مرتب شده، در امتداد
این بحث چیده شده است، ولی در این کتابها مولف اصلاً این موضوع را مطرح
نکرده است.
اصفهانیان ادامه داد: خب این همان مصداق تحریف
انقلاب است که آقا امسال فرمودند. آن مؤسسه هفت سال قبل این کتاب را نوشته
است، یک کتاب قطور درباره اسلام ناب نوشته، ولی ولایت فقیه در آن نیست، در
حالی که عنوانش هم «اسلام ناب در اندیشه امام» است. یک نوع تاریخنگاری و
اندیشهنگاری است ولی هیچ اشارهای به موضوع محوری اندیشه امام راحل نکرده
است و اصول تفکر امام را در آن نیاورده است. حالا شاید بگوید من خیلی
حرفها را آوردم؛ باشد، ولی اصل را نیاوردی، پایۀ اندیشۀ ایشان را حذف
کردی و به جایش حواشی را گفتی. این اتفاق در زندگی ما نباید بیفتد.