در زمان پيامبر (ص)، ساختن گنبد و بارگاه بر قبور و غير قبور مرسوم نبود و اصولًا گنبدى هم وجود نداشت. به ويژه در جزيرة العرب كه از جهان متمدن آن روز بسيار دور و از نظر معمارى نيز بسيار عقب مانده بودند.
عقیق: آنها بيشترين عمر خود را در سفر بودند و به همين دليل در آن سرزمين
ساختمان سازى پيشرفت كمى داشت. تا جايى كه مهمترين و عمده ترين معمارى
آنها خيمه هايى بود كه از موى شتر بافته مىشد.
رضا محمدى، نويسنده
پندارها و پاسخها در پاسخ به سوالي در مورد چرايي عدم ساخت گنبد و بارگاه
در زمان پيامبر (ص) خاطرنشان مي كند: در زمان پيامبر (ص) روى مسجد ايشان
كه مهم ترين و حساس ترين مركز اداره جامعه بود حتى سقف ساخته نشده بود.
تنها بخشى از مسجد با تنه نخلهاى خرما و شاخ و برگ آن پوشيده شده بود و
روى آنها خاك ريخته بودند. طورىكه هرگاه باران مىآمد آب و گل بر سر
مسلمانان ريخته مىشد.
همچنين بر حجره پيامبر (ص) گنبد و بارگاهى ساخته نشد. در واقع چنين معمارى اى آن زمان در جزيرةالعرب شناخته نبود.
وي
ادامه داد: در حجاز نيز چنين معمارى وجود نداشت. سپاه اسلام، هنگام فتح
شامات هرگز دست به تخريب قبور پيامبران نزدند و خادمان آنجا را بيرون
نكردند. اصحاب پيامبر (ص) نيز هرگز نگفتند كه ساختن بنا بر قبور كار
گمراهان و شرك و حرام است!
نويسنده ياداور مي شود: تاريخ نشان مى
دهد، كه قرنها همه مسلمانان بر ساختن بنا روى قبور اجماع داشتند. طورى كه
بناهاى استوارى روى قبور وجود داشته است و هيچ يك از مسلمانان برآن ايراد
نمى گرفتند و همه به زيارت اين قبور مىرفتند، تا اينكه در عصر حاضر
وهابىها پيدا شدند كه قصد دارند اعتقادات بىاساس خود را بر همه
مسلمانان تحميل كنند.
وي افزود: قبر مطهر حضرت امير مؤمنان (ع)، تا
حدود صد سال مخفى بود؛ زيرا احتمال جسارت نواصب و خوارج نسبت به قبر شريف
حضرت قوى بود. اين قبر تا زمان خلافت هارونالرشيد پنجمين خليفه عباسى
پنهان بود و تنها فرزندان و خواص حضرت از مكان آن آگاه بودند. تا آنكه در
سال 133 هجرى به خاطر كرامتى كه از قبر شريف آشكار شد هارون الرشيد به مكان
آن پىبرد و دستور داد قبه و بارگاهى برآن بنا كنند.
نويسنده خطاب
به شبهه افكنان مي گويد: چرا بر روى قبر پيامبر (ص) و عمر و ابوبكر گنبد و
بارگاه ساخته شده است؟ و چه كسى آن را ساخته است؟ آيا اين مورد حرام و شرك
نيست؟ و چرا ويران نكردهاند؟ آيا حكم شرعى در اين موارد استثناء خورده
است؟