به تعبیر محمدحسین رجبی دوانی استاد تاریخ اسلام، غرب با وجود برخورداری از دست برتر و تفوق در عرصههای علمی، فناوری، نظامی و سیاسی نسبت به جهان اسلام ولی حریف قدرت نرم و جاذبه شدید اسلام در قلمرو خود خاصه در بین متفکران و تحصیلکردهها نشده است از این جهت چارهای به جز استفاده از حربه شیطانی توهین به مقدسات مسلمانان ندارد.
در ادامه مشروح گفت و گوی عقیق را با این استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام در آستانه بیست و هفتمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) میخوانید.
* با توجه به توهینهای اخیر عدهای خود فروخته به ساحت اهلبیت(علیهمالسلام) به نظرشما دشمنان با هتاکی گاه و بیگاه به مقدسات مسلمانان و دوستداران اهلبیت چه هدفی را دنبال میکنند؟
هتاکی به مقدسات آن هم در عصری که به ظاهر از نظر علم و فناوری و پیشرفتهای گوناگون بشری دوران اوجی را میگذراند جز نشاندهنده استیصال، حقارت و شکست در برابر جبهه حق تعبیر دیگری ندارد. یعنی وقتی ما میبینیم آمریکا و غرب با آن همه امکانات و رسانه و دارا بودن متخصصانی که در حوزههای گوناگون علوم انسانی در برابر منطق نیرومند و جاذبههای فراوان دین مبین اسلام خود را شکست خورده میبیند و نمیتواند از پَسِ اسلام و قدرت نرم آن بربیاید به این دست حرکتهای سخیف از جنس توهین و هتاکی به اعتقادات اسلامی که در تاریخ آندلس نمونه آن را شاهد بودیم دست میزند.
می گفتند بهشت رفتن را تضمین میکنیم!
ما در هزار و دویست سال پیش میبینیم که وقتی کلیسا در برابر قدرت مسلمانان هم از نظر سیاسی و نظامی شکست میخورد و هم از نظر ایدئولوژیکی مغلوب میشود چاره کار را در توهین به مقدسات مسلمانها و جسارت به ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص) میبینند. در آندلس وقتی مسلمانها این سرزمین را فتح کردند شمار زیادی از مسیحیان شیفته اسلام شده و مسلمان میشدند این امر برای اربابان کلیسا بسیار سنگین بود لذا برای این که از جذب مسیحیان به اسلام و بالا رفتن اقتدار مسلمانها جلوگیری کنند برخی جوانان متعصب و بیسواد مسیحی را در قلمرو مسلمانان تحریک میکردند که اگر شما در برابر مساجد مسلمانها به پیامبرشان جسارت کنید و در این راه کشته شوید بهشت رفتن شما را تضمین میکنیم.
حریف قدرت نرم و جاذبه اسلام نشدند
جالب
است در این عرصه که غرب دستِ برتر و تفوق در عرصههای علمی، فناوری، نظامی و سیاسی
به جهان اسلام دارد ولی حریف قدرت نرم و جاذبه شدید اسلام در قلمرو خود و خاصه در
بین متفکران و تحصیلکردهها نشده است. لذا میبینیم که با اقداماتی همچون حمایت
از سلمان رشدی مرتد و کاریکاتوریستهای آلمانی و کشیش آمریکایی که قرآن را سوزاند
درصدد مقابله با مسلمین و عملیات روانی بر ضد آنها برآمدهاند.
* به نظر شما چه ارتباطی میتواند بین این توهینکنندگان و دستگاههای تبلیغاتی استکبار باشد؟
بعد از فتنه سال 88 و گریختن گروهی از سرکردگان این فتنه به سوی غرب در آغاز دشمن تلاش نمود که از حضور آنها برای متزلزل ساختن جمهوری اسلامی از طریق رسانههای خود بهره ببرد و چون نظام مقدس ولایی محکمتر از آن بود حتی توطئههای گسترده استکبار آن را به لرزه درآورد تا چه رسد به اینگونه خائنین فراری! لذا تاریخ مصرف آنها تمام شد اما آمریکا و دشمنان غربی دیدند که میتوانند به واسطه بهرهمندی از حماقت یک عده خائن به مقدسات ما جسارت کنند و به هدف خود برسند؛ زیرا به این واسطه هم انگ دشمنی غرب با اسلام را از خود دور میکنند و همگان را متوجه مرتدانی که اینگونه به مقدسات جسارت میکنند مینمایند تا در جهان اسلام هم به هدف خود رسیده باشد و هم این اتهام را از خود دور کرده باشند.
خشم خداوند این عناصر پلید را محو میکند
خائنین و مرتدانی که لیاقت حضور و تنفس در محیط پاک نظام مقدس جمهوری اسلامی را ندارند وقتی با خیانتها و وطنفروشیهای خود به دامان چنین اربابانی پناه میبرند برای آنکه شهرتی بدست آورند و مورد توجه قرار بگیرند چاره را در جسارت به مقدسات و شعائر دینی میبینند. البته اینها جز کندن قبر خود و مرگ زودرس سیاسی که انشاالله به مرگ قطعی آنها خواهد انجامید جز صباحی چند نمیتوانند به آرزوی احمقانه و خائنانه خود برسند نمونه آن سلمان رشدی مرتد است که به رغم شهرتی که پیدا کرد زندگی بسیار هراسناک، با اضطراب و مخفیانهای را در این سالها داشته است و هر آن خوف آن دارد که حکم الهی درباره مرتدین برای او جاری شود.
*وظیفه ما هیئتیها و مبلغین معارف اهلبیت در قبال این توهینها چیست؟
من معتقدم تا آنجائیکه این اخبار انعکاس پیدا نکرده است لزومی به مطرح کردن آن نیست چراکه دشمن و عملههای خائن میدانی آنها همین را میخواهند که نام آنها و اقدام آنها مطرح شود و بر سر زبانها بیفتد؛ چراکه پیش از این کسی موجودی به نام "شادی صدر"را جز اندکی که در جریان خیانتهای فتنهگران سال 88 بودند نمیشناخت. اگر ما این هتاکی را که مردم از آن آگاهی ندارند مطرح کنیم ضمن جریحهدار شدن احساسات پاک آنها این موجود مفلوک جهنمی و امثال او به هدف خود خواهند رسید.
*با توجه به اینکه در آستانه بیست و هفتمین سالگرد ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) هستیم ، اقشار مذهبی و هیئتی ها چگونه و از چه زاویهای می توانند به این شخصیت برجسته تأسی کنند؟
تا لحظه آخر انقلابی بود
وقتی به ادبیات حضرت امام(ره) در آخرین لحظات عمر گرانمایهشان مراجعه میکنید میبینید انگار که یک جوان پرشور انقلابی دارد قلم میزند و سخن میگوید. یعنی حتی کهولت سن هم در ایشان تأثیری ندارد. چراکه معظمله نمونه بارز یک انسان انقلابی است که به حیات طیبه زنده شده و متوکل بر خداست؛ از آن پایگاه حرف میزند و از آن پایگاه تصمیم میگیرد؛ چون بنده خداست و بنده خدا از هیچ صحنهای ترس و واهمه ندارد. در تعریف جامعتر باید بگوییم شخصیت، اعتقاد، گفتار، قلم و رفتار امام(ره) نمایش یک شخصیت انقلابی و منتظر است. چون تعریف جامع انقلاب و انقلابیگری بر روی دو اصل پایبندی به نهضت حسینی و نهادینهکردن فرهنگ انتظار استوار است. یعنی از نظر فکری، اعتقادی و عملی هم معتقد به قیام حسینی و هم منتظر واقعی باشد که هیئتیها و اقشار مذهبی ما میبایست به این اصول پایبند باشند و به حضرت امام خمینی(ره) تأسی نمایند که تا آخرین لحظه دست از روحیه با نشاط انقلابی برنداشتند.